الف. لام. نیم ـ ویژه خبرنامه گویا
چند روز پیش که داشتم اولین مناظرهی ششلولبندهای این دوره از انتخابات ریاست جمهوری رژیم سفاک آخوندی را میدیدم و از اینهمه شور و شوق ملت برای هیچ و پوچی تکراری از حرص به خودم میپیچیدم یکهو دیدم جدا از آتشی که بر دلم افتاده روی پایم هم انگار بدجوری میسوزد. اولش خواستم زیاد به روی خودم نیاورم ولی تا زنبور نیمه جانِ جلوی پایم را دیدم ناگزیر مبارزهی سیاسی را نیمهکاره رها کرده و نعرهزنان به سمت یخچال دویدم که تا دیر نشده گوجهای، ماستی، چیزی پیدا و این درد جانسوز را اندکی کم کنم.
از آن طرف چون خیلی شرمآور بود که یک عضو بسیار موثر اپوزیسیون، نمرود وار و با نیش یک زنبور فکسنی نفله شود، برای آیندهی میهنم هم که شده تصمیم به ادامهی معالجات زیر نظر یک تیم متخصص درمان نیش زنبور در کلینیک ویژهای گرفتم که با عجله از روی گوگل پیدا کرده بودم. لنگلنگان که رفتم تو اولش با لبخند ۱۵۰ دلار از ما گرفتند که انصافن سوزشاش چیزی از نیشی که خورده بودم کم نداشت بعد هم یک خانم خندان ما را به اتاق درمان راهنمایی کرد. بعد جناب متخصص تشریف مبارکشان را با جعبهای آوردند و تا آمدیم به خودمان بجنبیم دو سه تا زنبور دیگر به جانمان انداختند و حالا نیش نزن کی نیش بزن. در هول و ولای چیزی که میدیدم و نمیفهمیدم به خودم گفتم حتمن در کار اینها حکمتی هست. هرچه باشد آدم را زنبور نیش بزند بهتر است تا مار.
بعدش که کار زنبورها با ما تمام شد و خیلی صمیمانه به ما گفتند میتوانید تشریفتان را ببرید کاسهی صبرمان لبریز شد و با ناراحتی از دکتر توضیح خواستیم. تازه اینجا بود که متوجه شدم این انگلیسی نصفهنیمه کار دست ما داده و «کلینیک درمان با نیش زنبور» را اشتباهی «کلینیک درمان نیش زنبور» خوانده بودم منتها وقتی دکتر گفت که نیش زنبور خیلی هم خوب است و آدمی که هر چهار سال یک بار چند جایش از این نعمت خدادادی ورم نکند بدنش یک چیزی کم دارد، به موضوع علاقهمند شدم. دکتر با متانت برایم توضیح داد که این یک روش درمان قدیمی هندی است و ایشان هم با اینکه مدرک دانشگاهی درست و درمانی ندارد ولی از یک استاد بلامنازع در هندوستان این راه درمان را یاد گرفته و کارش ردخور ندارد. خلاصه دکتر آنقدر قشنگ حرف میزد که درد نیشها و آن ۱۵۰ دلار بیزبان به کلی از یادم رفت و تصمیم گرفتم که روی این کار سرمایهگذاری کرده و فوت و فن داستان را پیش خودش یاد بگیرم تا به زودی یک کلینیک مشابه برای خدمت به هموطنانم در موطن خودم راهاندازی کنم منتها با چند نفر دیگر از دوستان که مشورت کردم گفتند اگر یکی مثل رییسی یا قالیباف رییسجمهور بشوند کُمِـیت این جور سرمایهگذاریها مسلمن لنگ خواهد بود.
حالا اینها به کنار، برگردیم سر انتخابات. این دکتر جهانگیری ولی قشنگ حرف میزدند انگار. مگه نه؟