مقدمه
محمد باقر قالیباف، "سردار گازانبری،" سرتیپ سپاه، فرمانده سابق نیروی انتظامی، و شهردار تهران از ۱۳۸۴، با ادعای مبارزه با فساد و کمک به ۹۶ درصد مردم که به گمان او "خون" آنها توسط ۴ درصد "زالو صفتان" مکیده میشود، وارد میدان مبارزه برای ریاست جمهوری شده است. این سومین، و احتمالا آخرین باری است که سردار گازانبری بخت خودرا برای ریاست جمهوری آزمایش میکند. اگر چه سردار گازانبری تابحال روشن ننموده است که آیا خود متعلق به ۹۶ درصد است که میخواهد "رابین هود وار" از ۴ درصد بگیرد و به ۹۶ درصد مردم دهد، و یا خود متعلق به ۴ درصد است و میخواهد بعنوان عامل نفوذی آنها در میان ۹۶ درصد عمل کند، ولی بررسی کارنامه این "سینه چاک" ۹۶ درصد مردم نشان میدهد که خود او در طول دوران دراز مدت مدیریت شهرداری تهران در فسادهای بزرگی دست داشته است، و یا دستکم نقش او در بسیاری از فسادهای اقتصادی فاش شده آنقدر سوال برانگیز است که احتیاج به تحقیق دامنه دار و عمیق دارد تا حقایق برای مردم روشن شوند. در بخشهای گذشته این سری مقالات درباره انتخابات ریاست جمهوری نگارنده بخشی از آن فساد هارا مورد بحث قرار داد. در مقالهٔ کنونی بخش دیگری مورد بحث قرار میگیرد.
هزینه سنگین تبلیغات انتخاباتی
به تصدیق همگان هیچ یک از شش کاندیدای ریاست جمهوری به اندازه سردار گازانبری برای تبلیغات کارزار انتخاباتی خود هزینه ننموده است. سوال مهم این است که سردار گازانبری که ادعای شفاف کردن کار دولت و جلوگیری از رانت خواری دارد، چرا بعنوان اولین قدم در اینراه به مردم توضیح نمیدهد که چه کس و یا کسانی هزینه سرسام آور این تبلیغات را فراهم میکند؟ البته با توجه به قرارداد ۲۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰ تومانی شهرداری تهران با قرارگاه خاتم الانبیا و هزاران شرکتهای وابسته به آن، حدس هوشمندانه درباره این موضوع مشکل نیست، ولی مهم توضیح خود سردار گازانبری به مردم میباشد. بیاد بیاوریم که در ۱۳۷۶، زمانی که آقای سید محمد خاتمی در انتخابات شرکت کرده بودند، شهردار وقت تهران آقای غلامحسین کرباسچی و چند نفر از شهرداران مناطق مختلف تهران ظاهراً وام هایی در اختیار اصلاح طلبان برای هزینههای تبلیغاتی آنها قرار داده بودند که همگی آنها نیز باز پرداخت شده بودند. با این وجود در ۱۳۷۷ چندین نفر از شهرداران مناطق مختلف توسط حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی، که فرمانده آن در آن زمان سرتیپ معاود محمد رضا عراقی (نقدی) بود دستگیر و شکنجه شدند، بطوریکه خود سرتیپ نقدی هم برای شکنجه به زندان محکوم شد، ولی هیچگاه به زندان نرفت. آقای کرباسچی هم دستگیر و محاکمه شد، و پس از ۲ سال در زندان آزاد شد.
حال چگونه است که نه سردار گازانبری به مردم درباره هزینه تبلیغات خود توضیح میدهد، و نه حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی و یا سپاه درباره این موضوع تحقیق میکند؟ آیا از امکانات و بودجه عظیم شهرداری تهران بطور مستقیم و یا غیر مستقیم برای این تبلیغات هزینه نشده است؟ با توجه با کارنامه قالیباف، چگونه میتوان درباره این موضوع مطمئن بود که چنین کاری انجام نشده است؟
تولید برق از زباله
در اولین مناظره تلویزیونی کاندیداهای ریاست جمهوری سردار گازانبری ادعا کرد که شهرداری تهران تحت مدیریت او توانسته است تاسیساتی را راهاندازی کند که در آن از زباله عظیم تهران، که در حدود ۷،۵۰۰ تن در روز است، برای تولید برق استفاده میشود. این البته فکر جدیدی نیست و در همین جنوب کالیفرنیا نیز از این روش استفاده میشود، و نگارنده خود درباره این موضوع دارای تحقیقات وسیع و همچنین مقالات علمی منتشر شده بوده و بعنوان مشاور اینگونه شرکتها نیز کار کرده است. ولی جالب است که این ادعا تابحال بطور جدی مطرح نشده بود، و پس از ابراز آن نیز به شدت زیر سوال رفته است. در یکی از راههای تولید برق با استفاده از زباله ها، در آغاز انواع و اقسام زبالهها تفکیک میشوند. ولی آقای محمد مهدی تندگویان که که خود عضو شورای شهر تهران است، اعلام کرد که تفکیک زباله تهران چیزی نزدیک به صفر است، و تا کنون نیزز شهرداری هیچگونه درآمدی از اینراه نداشته است.
آقای مرتضی الویری شهردار سابق تهران هم به شدت از ادعای سردار گازانبری انتقاد کرد، و اعلام کرد، "شهرداری تهران صدها میلیارد تومان به بهانه تولید برق و کود از زباله هزینه کرده است، ولی اینکار کوچکترین خروجی [نتیجه] نداشته، و هنوز هم تهران یکی از بدترین سیستمهای جمع آوری پسماند در دنیا را دارد." در عین حال آقای تندگویان هم اعلام کرد که دستگاههای وارد شده از چین اغلب کهنه بوده اند. واضح است که چه کسانی از اینگونه واردات دستگاههای کهنه سود میبرند. باید توجه داشت که شهرداری سالی ۵۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان فقط برای جمع آوری زباله و رفت و روب در تهران هزینه میکند که خود نه تنها مبلغ عظیمی است، بلکه به دلیل شفاف نبودن کار شهرداری میتواند مورد سو استفاده نیز قرار گیرد.
حقوقها و مزایای نجومی یاران سردار گازانبری در شهرداری تهران
سند تازهای منتشر شده است که بر طبق آن یاران و نزدیکان سردار گازانبری حقوقها و مزایاهای نجومی دارند. بر طبق این سند که حتی محرمانه هم نیست، مقرر شده است تا به
"معاونان شهردار، از ٣٠٠ تا ٣۵٠؛ مشاوران موظف شهردار تهران، شهرداران مناطق، قائممقام و مشاور، معاونین شهردار و مدیران کل ستادی، مدیران عامل شرکتها و سازمانهای مستقل و غیرمستقل از ٢۵٠ تا ٣٠٠ میلیون تومان؛ مشاورین معاونان شهردار از ٢٠٠ تا ٢۵٠ میلیون تومان؛ معاونین مناطق وادارات کل و مراکز ستادی و شرکتها و سازمانهای مستقل و غیرمستقل از ١٠٠ تا ١۵٠ میلیون تومان» پرداخت شود."
این در حالی است که هم قالیباف و هم ابراهیم رئیسی، آیتالله قتل عام، دولت را متهم به پرداخت حقوقهای نجومی نموده اند.
تضمین پرداخت بدهی بابک زنجانی به وزارت نفت
کمتر کسی است که با فساد عظیم بابک زنجانی در دوران محمود احمدینژاد آشنا نباشد. آقای امیر عباس سلطانی، نماینده مجلس در مهر ماه ۱۳۹۳ به خبرنگاران گفت که زنجانی "۱۳،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان بالا کشیده است،" یعنی دستکم حدود ۴،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ دلار. در همان زمان روزنامه نیو یورک تایمز آمریکا ثروت اورا ۱۷،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ دلار ارزیابی کرده بود، که پر واضح است زنجانی دارای همدستان زیادی در داخل و خارج دولت احمدینژاد بوده است. بخش عظیمی از این پول بالا کشیده شده بخاطر فروش نفت و میعانات گازی بود که زنجانی بابت آنها نزدیک به ۳،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ دلار به وزارت نفت بدهکار میباشد. بعد از افشای این فساد و دستگیری زنجانی او ادعا کرد که ۴،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ یورو به یک حساب در بانک مسکن واریز کرده است، که روشن شد فقط یک ادعای واهی بوده است. بعد از آن زنجانی ضمانت نامه بانکی به مبلغ ۸،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان برای پرداخت قروض خود ارائه داد، و اعلام کرد که شهرداری تهران پرداخت قروض او به وزارت نفت را تضمین نموده است. حال رابطه شخص سردار گازانبری با زنجانی چه بوده است که شهرداری تهران حاضر شده بود پرداخت قرض را تضمین کند، روشن نیست.
پروانه ساختمانی برای بابک زنجانی از شهرداری تهران
در یک نشست خبری با خبرنگاران آقای احمد حکیمی پور عضو شورای شهر تهران نامهای از بابک زنجانی به معاونت مالی شهرداری تهران ارائه داد. نامه که در تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۹۲ نوشته شده بود، بخش دیگری از روابط مالی زنجانی با شهرداری تهران را آشکار نمود. متن نامه از این قرار بود:
"جناب دکتر ..... [نام حذف شده است]
سلام، خدمت رسیدم تشریف نداشتید. آقای دکتر من نیاز مبرم به پروانه ساختمانی خود در پروژه ایرانزمین دارم. مبلغ کل آن ٢٠٠ میلیارد تومان بوده که ٥٠ میلیارد تومان آن را نقدا به منطقه ... دادهام و دو فقره چک ٢٥میلیاردتومانی هم داده شده بود که خواهش کردم با ... و شما تواتر کنند. ظاهرا ... ٣٥ میلیارد تومان آن را بیشتر قبول نکرده و شهرداری منطقه ٢ میگوید تا تسویه کامل نشود، امکان صدور پروانه وجود ندارد. آقای دکتر به ... بفرمایید این مبلغ الباقی را یک چک از ما بگیرد و قبول آن را به منطقه بدهد. من ١٥٠ میلیارد تومان به منطقه، ٢ساله دادم و حرفی نزدم. ٨٠ میلیارد تومان هم جنابعالی گرفتید و بیش از یک سال است چیزی نخواستیم. یک حرکت هم این مجموعه برای ما انجام بدهد. والا خسته شدم و آزرده از جنابعالی و دوستانتان. تقاضا دارم امروز حل کنید. با وعده کار حل نمیشود؛ لطفا دستور بدهید کار انجام شود."
مبالغ نجومی بوده، و نگارنده بعید میداند برای مردم ۹۶ درصدی این اعداد قابل تصور باشد؛ دستکم برای نگارنده و حقوق او بعنوان یک استاد دانشگاه این اعداد قابل هضم نیستند. زنجانی به معاون سردار گازانبری با حالت یک طلبکار به میگوید "۸۰ میلیارد تومان هم جنابعالی گرفتید،" که گویی درباره پول خرد صحبت میکند. حال چنین اشخاصی میخواهند به یاری مردم ۹۶ درصد بیایند.
سفر به کربلا
سردار گازانبری هزاران نفر از کرماندان شهرداری تهران را به کربلا برد که هزینه آن توسط شهرداری پرداخت شد. مشخص نیست که بودجه آن چگونه تأمین شد، و آیا اصولا شورای شهر تهران از این موضوع خبر داشت یا خیر. بهتر نبود همان بودجه برای کمک به مردم ۹۶ درصدیی هزینه میشد؟ به گمان سردار گازانبری، خیر، چون او برای کارزار انتخاباتی خود به "پیاده نظام" احتیاج دارد.
واگذاری ملک به پسر سردار گازانبری؟
آقای دکتر رضا جلالی استاد دانشگاه هستند که در جنگ با عراق نیز شرکت داشته اند، و جانباز ۷۰ درصد میباشند. ایشان اخیرا نامه سرگشادهای به سردار گازانبری نوشتند که دارای نکات مهمی است. متن نامه از این قرار است:
"جناب آقای محمد باقر قالیباف
شهردار محترم تهران
سلام علیکم
احتراماً مدتهاست با عبور از تقاطع یادگار امام (ره) ورودی سعادت آباد که از قضا در مسیر محل کارم واقع است ،توسعه روز افزون یک مدرسه را که اکنون سردرش شبیه دانشگاه تهران شده می بینم، کنجکاوی ام سبب شد تا درباره آن جستجو کنم و نتیجه آن بر سوالات ذهنی ام افزود؛ اکنون در جهت تنویر افکار عمومی چند سوال دارم که خواهشمندم به صورت شفاف و متقن به من و دیگر شهروندان عادی که هر روز صبح متعجب از آنجا می گذرند پاسخ دهید.
۱ـ آیا مدرسه مهر هشتم واقع در انتهای اتوبان یادگار روبروی کوی فراز متعلق به فرزند شما الیاس است؟ اگر مدعی هستید خیر!پس سوابق ثبتی این مدرسه با نام ایشان چه می گویند؟
۲ -ایشان دقیقا در آن ساختمان مشغول چه کاری است ؟
۳ـ ملکی که در اختیار این مدرسه است قبلا متعلق به چه نهادی بوده و چگونه و تحت چه شرایطی و با چه مبلغی به موسسه آموزشی مهر هشتم واگذار شده است ؟
به عنوان یک شهروند عادی پیرو مکتب امام راحل (ره) و رهبر انقلاب؛ معتقدم تنها راه نجات تهران پایان دادن اداره سیاسی شهر تهران است،شهری که متعلق به یکایک شهروند عزیز این شهر از مسگر آباد تا سعادت آباد است!
شهری که نه متعلق به شمای شهردار و اعضای شورای شهر که مال همه است از دستفروش تا حلبی نشین و ما باید با مطالبه حق شهروندی مان زمینه های اداره درست شهر را در مسیر فراهم کردن تهرانی برای همه و نه فقط نور چشمی ها فراهم کنیم."
نتیجه فساد سردار گازانبری: فربه کردن "زالو صفتان"
حقایق بالا فقط گوشه کوچکی از اقدامات قالیباف، سردار گازانبری، در تهران هستند. سردار گازانبری، مانند سلف خود احمدینژاد، کوچکترین اقدامی برای مردم ۹۶ درصد، و مبارزه با فساد عظیم در شهرداری تهران برنداشته که هیچ، بر مسائل و مشکلات بسیار افزوده است. کارهای او فقط ۴ درصد بالای جمعیت، یعنی "زالو صفتان،" را فربه تر نموده است.
این گزارشها درباره "دستاورد"های سردار گازانبری ادامه خواهند داشت.
صفحه فیسبوک نگارنده
https://www.facebook.com/profile.php?id=100007516907764