گفت وگوی شهروند با مهدی کوهستانی نماینده ملی کارگران کانادا
گفت وگو: نسرین الماسی
«مهمترین دستورالعمل ما این است كه در كنار تونل اصلی معدن، تونلی فرعی برای هوارسانی حفر كنیم و دستگاههای تنفسی و دمندههای هوا را وارد تونل كنیم، اما كار زمانبر است و از آنجایی كه عمقی كه كارگران در آن گرفتار شدهاند دقیقا مشخص نیست كار حفر تونل دشوار است.»
مسئولین امدادرسانی
دو هفته پیش، 28 آوریل، روز جهانی همدردی با کارگران کشته شده و آسیب دیده در محیط کار بود. اتحادیه های کارگری کانادا برنامه های این روز را با یاد 25 مین سالگرد کشته شدگان معدن وست ری در ایالت نوااسکوشیا در سال 1992 تنظیم کردند. در این روز اتحادیه های کارگری از دولت فدرال می خواستند که قانون سی 45 که در رابطه با مجازات مسببان مرگ یا سانحه کارگری در محیط کار است را تضمین کنند. در همان روز دولت کانادا با دادن اطلاعیه اذعان کرد که مرگ و آسیب در محیط کار را جدی می گیرد و با خاطیان به شدت برخورد می کند و قانون سی 45 را در تمامی ایالتها و منطقه ها عملی می کند.
در روز 13 اردیبهشت هزاران تن آوار بر سر کارگران معدن یورت شمال غربی آزادشهر فرود آمد. در اولین ساعات خبرها بسیار قطره چکانی می رسید. همه می دانستند بسیاری عزیزان خود را از دست دادند و تعداد زیادی کارگر مجروح شده اند. کارگرانی که 18 ماه بود حقوق خود را دریافت نکرده بودند و به امید آوردن نان بر سر سفره خانواده هایشان هر روز به اعماق 1800 متری زمین می رفتند تا صنعت زغال سنگ بچرخد و زندگی کنند. کارگرانی که اکثرشان زیر سی سال سن داشتند و این فاجعه بر خانواده ها و بچه های کوچکشان آوار شد.
فاجعه معدن یورت شمال غربی آزادشهر در ایران یادآور دیگر انفجارهای معادن در سال 2011 و 2013 است که به کشته شدن 11 کارگر معدن در ایران منجر شد، اما کشتار این بار کارگران معدن ایران همانند فاجعه ی تلخ کشتار معدنچیان زغال سنگ سومای ترکیه در سال 2014 در یک ردیف قرار می گیرد.
وقتی اسناد فاجعه معدن سومای ترکیه را بررسی کنیم، انگار فاجعه معدن یورت شمال غربی آزادشهر تکرار تلخی است از آن فاجعه بدون درس آموزی برای حکومتگران در ایران.
تفاوت در این است که خانواده کارگران سومای ترکیه سه روز عزای عمومی در کشور خود را دیدند. مردم در سوما، ازمیر، آنکارا، استانبول و چند شهر بزرگ دیگر دست به تظاهرات زدند و صبح روز پس از فاجعه، جوانان خشمگین به دفتر شرکت پیمانکار معدن و دفتر حزب عدالت و توسعه در این شهر حمله و شیشه ها را شکسته و در و دیوار را تخریب کردند. پنج روز پس از فاجعه سوما ترکیه مدیران ارشد کمپانی پیمانکار معدن توسط پلیس بازداشت شدند و دادگاه آنها را به "سهل انگاری" منجر به قتل انسان ها متهم کرد، اما در ایران مسئولان جز شعار کاری نمی کنند. از آنجایی که رکن اصلی جلوگیری از حوادث کار در محیط کار، نهادهای کارگری هستند بر این اساس با مهدی کوهستانی نماینده سراسری اتحادیه کارگران کانادا صحبتی داشتیم تا ببینیم اتحادیه های کارگری در زمینه ایمنی کار چکار می کنند و آیا می توان در خارج از ایران کاری کرد یا حمایت بیشتری برای خانواده های کارگری فاجعه معدن یورت شمال غربی آزادشهر انجام داد؟
اگر امکان دارد یک پیش زمینه ای از وضعیت معادن ایران بدهید؟
ـ در ابتدا می خواهم همدردی خودم را با خانوادهای کارگران کشته و زخمی شده معدن یورت شمال غربی آزادشهر ابراز کنم و به تمامی کارگران و مبارزان حقوق صنفی زحمتکشان ایران تسلیت بگویم.
ایران یکی از ده کشور اصلی جهان در تنوع معادن است و سالانه 40 میلیارد تن مواد معدنی تولید و استخراج می شود. در سال ۱۳۷۵ در سطح کشور ۱۲۵۷ تعاونی معدن به ثبت رسیده بود که از میان آنها ۷۳۰ واحد فعال بودند. معادن مهم کشور که اکثرا وابسته به سپاه هستند، عبارتند از زغال سنگ و آهن، نیکل، کبالت، گوگرد، فلزات قیمتی، اورانیوم، مس، مواد معدنی غیرفلزی و غیره.
اما ایران یکی از بدترین کشورها از لحاظ ایمنی کار است. براساس اصل 44 قانون اساسی 98 درصد معادن ایران خصوصی است، فساد مالی در معادن بالا است و اکثر مزایده های کاری تنها به بخش امنیتی سپاه می رسد. قیمت هر تن مواد معادن ایران یک سوم قیمت جهانی است. اکثر کارگران معادن زیر سی سال و از لحاظ آموزشی در سطح بالا نیستند و حقوق کارگران معادن زیر حداقل دستمزد است و شیفت کاری آنها گاه تا 16 ساعت است و هیچگونه امنیت شغلی هم می توان گفت وجود ندارد. سالیانه 50 نفر بر اثر نبود ایمنی کار جان خود را در معادن از دست می دهند. هر گونه اطلاع رسانی مستقل از وضعیت کاری در معادن بسیار سخت است، حتی عکس برداری از معادن برای خبر می تواند برای خبرنگار مشکل تولید کند.
از سوی برخی مسئولان دلیل بروز این فاجعه کاملا توضیح داده نمی شود و تنها انگشت اتهام این فاجعه هولناک سهل انگاری کارگران اعلام شد. علت بروز این فاجعه چه بود؟
ـ علت این فاجعه در اساس در مشکل دستگاه تهویه بوده است. زمانی که دستگاه تهویه درست کار نکند گاز موجود در معدن در مدت حتی کوتاه جمع می شود، همزمان با جمع شدن گاز دستگاه دیزل معدن از کار می افتد و نیاز به تعمیر داشته، زمانی که لوکوموتیو معدن خاموش می شود، آن را برای روشن کردن به بیرون منتقل می کنند تا با باتری روشن شود. هنگام روشن کردن لوکوموتیو با باتری، انفجار به دلیل نشت گاز رخ می دهد. اگر روسای معدن می خواهند این فاجعه را به گردن کارگران بیاندازند سخت در اشتباه هستند حتی خانواده ها می گویند که کارگران از یک روز قبل خودشان گفته بودند که بوی گاز می آید که کسی توجه نکرده است.
ماده 138 مقررات عمومی آیین نامه ایمنی معادن بسیار روشن است، اما چرا آنها اندازه میزان گاز را در معدن بررسی نکرده اند؟ سنجش میزان گاز قبل از استخراج زغال سنگ بسیار حیاتی است.
در ایران تا به حال نشده که کارفرمایی بپذیرد که مقصر بوده است و همیشه انگشت اتهام را به سوی کارگر نشانه می گیرند که نمونه بسیار روشن در این دوره فاجعه پلاسکو است که هنوز نمی پذیرند که خودشان این فاجعه را به وجود آورده اند.
طنز تلخ این است که در بررسی های حوادث معادن که توسط سازمان مهندسی معدن صورت می گیرد، همیشه کارگر مقصر اعلام می شود.
براساس اخبار منتشر شده، شواهد، مصاحبه ها، اطلاعیه های که تا به امروز در آمده است فاجعه معدن یورت را می توان نتیجه خصوصی سازی یا "خودمانی سازی" در ایران دانست. چرا که در این معادن کلیه مسائل مربوط به ایمنی کار زیر پا گذاشته شده است، عدم آموزش نکات ایمنی به کارگران، نبود تجهیزات پیشرفته و ضروری، صرفه جویی در هزینه های ایمنی و در واقع حرص و آز سرمایه داران را برای کسب سود بیشتر همواره علت اصلی این فاجعه باید دانست.
کشوری که رئیس جمهورش خودش باید جوابگو باشد می گوید:" چرا مسئول معدن یورت سکوت کرده است" و خودش هم از دست مردم فرار می کند، معلوم است چرا تمامی این حکومت سکوت می کنند، زیرا معدنی که صاحب آن صندوق مهر ایرانیان (بسیج){وابسته به سپاه}، شرکت تکادو (مجتمع صنایع معادن سپاه) و شرکت سهامی نگین طبس با مدیریت نهادهای امنیتی باشد، زیر سلطه اتاق بازرگانی است و به نوعی وابستگی مستقیم و غیرمستقیم به نمایندگان مجلس دارند. این مافیای امنیتی دارنده ی تمامی امکانات معادن، تنها خواستار سود بیشتر هستند و حتی به این کارگران 17 ماه حقوق نداده اند. روزنامه دنیای اقتصاد پر است از گزارشاتی که نشان می دهد که در آمد تمامی معادن از جمله معدن یورت بسیار بالا است.
باید اضافه کنم که امروز (سه شنبه) اعلام کردند که رئیس سازمان ملی استاندارد گفته است: "مسئولیت عدم اجرای استانداردهای ایمنی و کار در معدن آزادشهر بر عهده وزارت کار و بخشی متوجه وزارت صنعت، معدن و تجارت است.
بالاخره مشخص شد در فاجعه معدن یورت شمال غربی آزادشهر چند نفر کشته و زخمی شده اند؟
ـ طبق صحبت حمیدرضا منتظری (معاون مدیریت بحران استانداری گلستان) از همان لحظات اولیه نیروهای یگان ویژه در محل حضور داشته اند و نمی گذاشتند که اطلاعات دقیق ارسال شود. با تمام این شرایط سایت های حکومتی از جمله تسنیم و مهر تعداد کشته شدگان را بین 35 نفر و مصدومین را بیش از 60 نفر اعلام کرده بودند و وقتی روز دوشنبه 7 پیکر جانباخته پیدا شد، تعداد کشتگان به 42 نفر رسید. البته هنوز تعداد مفقودین معلوم نیست و در این مورد اطلاع رسانی نشده است.
تعریف یک معدن امن و کارگر ایمن شده از نظر استانداردهای بین المللی کدام ها هستند و ایران اکنون در کجا ایستاده است؟
ـ مشابه همین انفجار در معدن زغال سنگ باب نیزو کرمان در سال 1384 اتفاق افتاد و نه نفر کارگر کشته شدند. سازمان معادن دلیل اصلی حوادث کار در معادن را سطح سواد پایین کارگران می داند.
طبق آیین نامه ملی معادن در ایران هر 25 کارگر باید یک مسئول فنی داشته باشند. بازرسانی که هر روز باید مسائل ایمنی را امتحان کنند، اما ماموران بازرسی در ماه یک بار به معادن سر می زنند. در معادن باید متخصص شیمیایی، پزشک و آمبولانس وجود داشته باشد که در ایران نیست. کارگران حتی ماسک ندارند. ماسکی که باید جلوی هرگونه گاز برای ورود به دستگاه تنفسی را بگیرد گاه با یک اسفنج ساده می خواهند این مسئله را سر هم بندی کنند. بازرسان معادن که باید چشم و گوشی باشند که جلوی تخلفات را بگیرند و بطور مستمر بازرسی بکنند، در دفتر مدیر و صاحب معدن مورد پذیرایی قرار می گیرند و در واقع محل کارشان در دفتر مدیر است! دستگاه های کاری در معادن ایران بسیار فرسوده هستند. دستگاه های سنجش گاز (گاز متان، هیدروژن و منوکسید کربن) و عملیات دستگاه تخلیه دستی انجام می گیرد. سنگ شکنی در معادن و ریزش معدن بسیار زیاد است. ما 67 مورد استاندارد در مورد اتمسفر قابل انفجار در معادن داریم، اما رعایت آنها مستلزم نظارت و بازرسی است.
وضعیت خانواده های کارگران کشته شده و کارگران آسیب دیده در این فاجعه از نظر قانونی چه می شود؟ چه امکاناتی در اختیار آنان قرار خواهد گرفت؟
ـ در پنجم بهمن ماه سال گذشته کارگران معدن یورت به همراه خانوادهایشان جلوی فرمانداری آزاد شهر تجمع کرده بودند برای یک سال عدم پرداخت حقوقشان.
یکشنبه گذشته حسن روحانی و علی ربیعی برای دیدار از خانواده های کارگران کشته شده به آزاد شهر رفتند که کارگران با کتک و سنگ زدن به ماشین روحانی از آنها استقبال کردند.
از لحاظ قانونی باید به خانواده های کارگران کشته شده دیه پرداخت شود، اما روند دریافت دیه نیز روندی طولانی و وقتگیر است و خانواده ی کشته شدگان با صرف وقت، هزینه و رفت و آمد زیاد بعد از مدت زمانی نسبتا طولانی شاید بتوانند دیه عزیز از دست رفته شان را دریافت کنند. خانواده ی کارگرانی هم که به دلیل مشکلات مالی نتوانند وکیل اختیار کنند باید خود شکایاتشان را پیگیری کنند.
در حالی که متهمان از وکلایی زبده برخوردارند و به راحتی می توانند با استفاده از پیچ و خم های قضایی از مجازات های تعیین شده بگریزند.
البته فراموش نشود در صورتی که کارگر مقصر شناخته شود دیه ای هم پرداخت نخواهد شد.
در ایران چه مکانیزم هایی وجود دارد که در هنگام این گونه سوانح از حق و حقوق کارگران حمایت شود؟
ـ اگر سیستمی وجود داشت که ما شاهد تکرار این فجایع نمی بودیم. از وضعیت دیگر معادن کشور اطلاعات دقیقی در دست نیست که بتوان حدس زد تمهیدات و تدابیری برای جلوگیری از تکرار این گونه فجایع در نظر گرفته می شود. همان طور که در سئوال قبل توضیح دادم قوانین به نفع کارفرمایان است.
عکس العمل تشکل های کارگری کشورهای دمکراتیک از آن جمله کانادا نسبت به این فاجعه چه بوده؟ آیا مکانیزم هایی وجود دارد که دولت ایران را نسبت به این مسئله پاسخگو کرد؟
ـ فدراسیون جهانی پتروشیمی و نفت در دوشنبه همین هفته (8 مه) اطلاعیه ای صادر کرد و ضمن همدردی با کشته شدگان و مصدومان معدن یورت، از ایران خواست کنوانسیون 176 سازمان جهانی کار که در رابطه با ایمنی معادن است را امضا کند و ایران خود را ملزم به رعایت ایمنی معادن کند.
همین هفته کنوانسیون کنگره کارگران کانادا در شهر تورنتو در جریان است و گای رایدر دبیر کل سازمان جهانی کار، شارون بارو دبیرکل کنفدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری و بسیاری از رهبران اتحادیه های جهانی از سراسر جهان حضور دارند و تمامی آنها در جریان این فاجعه هستند. بخشی از برنامه ی روز چهارشنبه اختصاص دارد به 25 مین سالگرد فاجعه معدن وست ری و دبیر بخش متال کانادا قرار است در سخنرانی خودش به فاجعه معدن یورت هم بپردازد. همانطوری که می دانید درصد بالایی از معادن دنیا توسط کمپانی های کانادایی مدیریت می شود. از این لحاظ کشور کانادا نه تنها باید از لحاظ ایمنی کار در معادن در سطح بالایی باشد بلکه بسیاری از نهادهای دیده بان معادن در کانادا فعالیت های کمپانیهای معادن کانادا و جهان را بررسی می کنند. اولین سئوالی که برای اتحادیه های کارگری جهانی مطرح بود این موضوع است که آیا معدن یورت صاحب غیر ایرانی دارد و آیا با شرکت غیر ایرانی همکاری تجاری دارند؟ خواست کارگران معدن یورت چیست و چگونه می توان به آنها کمک کرد؟ از لحاظ اطلاع رسانی فعالیت های بسیاری صورت گرفته و نشریات جهانی این فاجعه را انعکاس داده اند و در سطح داخلی مردم حمایت خوبی داشته اند و این فاجعه توانست نشان دهد سیستم مدیریتی ایران در بحران است.
مکانیزم کنترل امنیت معادن در ایران در این شرایط، تنها فشارهای جهانی می تواند باشد، اما این حکومت کدام قوانین داخلی و بین المللی رعایت کرده است؟ در نتیجه تنها با روشنگری و همکاری جمعی و فشار بین المللی است که می توان به نهادهای امنیتی اقتصادی فشار آورد و وضعیت ایمنی معادن را بالا برد.
البته باید تأکید کنم که بدون داشتن تشکل مستقل در محیط کار انتظار داشتن از رژیم برای بهتر شدن ایمنی کار، سرابی بیش نیست.