«حمید رسایی» نمایندهی تندروی مجلس قبل که برای مجلس جدید ردصلاحیت شده است، در یادداشتی تند در واکنش به اظهارنظر دکتر حسن روحانی، نوشت: انگار که او تفاوت «مقبوليت» با «مشروعيت» را نمیداند یا بین این دو تلازمى میبیند و معتقد است که «مشروعيت» حکومت، منوط به «مقبوليت» آن است!
به گزارش انصاف نیوز، متن یادداشت رسایی از حامیان ابراهیم رئیسی، کاندیدای شکست خوردهی انتخابات اخیر، با تیتر «علامت سئوال روی مشروعیت جایگاه روحانی!» که با ادبیاتی تندروانه نوشته شده در پی میآید:
آقای حسن روحانی در جمع پزشکان به مناسبت ایام شهادت امیرالمومنین گفته است:
۱٫ «حکومت علی(ع) با خواست و اصرار مردم تشکیل شد.
۲٫ حضرت فرمودند: اگر شما مردم فرد دیگری را انتخاب کنید، من در اطاعت از او که شما مردم آن را برگزیدید، اولین نفر خواهم بود.
۳٫ مبنای ولایت و حکومت از دیدگاه علی (ع) انتخاب و نظر مردم بود.
۴٫ در دنیای دمکراسی امروز کمتر سراغ داریم که مردم یک کشور، تمام خواستهها و حرف خود را در دوران انتخابات با صدای بلند و رسا بیان کنند و در اجتماعات بزرگ آن را بگویند.»
روحانی با طرح این موضوع به دنبال القای این نکته است که با توجه به انتخاب ۵۷ درصدی اش در انتخابات ریاست جمهوری، آنچه او میگوید، خواست مردم است، بنابر این آنچه او میگوید مشروعیت دارد و بقیه ارکان نظام جمهوری اسلامی نیز ملزم به پذیرش نظر او هستند.
این برداشت درباره منبع مشروعیت ولایت از عمامه به سری که پیشتر، از قیام عاشورای حسینی(ع)، درس مذاکره و از صلح تحمیلی به امام حسن(ع)، درس ایثار و خودگذشتگی گرفته و خیانت یاران حسن بن علی(ع) را تقدیس میکند، البته عجیب نیست.
ظاهرا آقای حقوقدان برای رسیدن به هدفش، خود را به تغافل میزند. انگار که او تفاوت «مقبوليت» با «مشروعيت» را نمیداند یا بین این دو تلازمى میبیند و معتقد است که «مشروعيت» حکومت، منوط به «مقبوليت» آن است! در حالی که اگر «مشروعيت» ولایت و حکومت به رای مردم باشد، باید حکومت های جوری که در زمان اهل بیت(ع) یا در زمان غیبت امام معصوم با رضایت مردم، ستمگری کرده اند را حکومت هایی همراه با مشروعیت و مقبولیت بدانیم!
در حالی که «مشروعيت» ولایت و حکومت - در دوره حضور امام معصوم و در دوره غیبت امام با تعیین شرایطی - فقط از طرف خداوند تعیین میشود و البته «مقبوليت» مردمی آنقدر اهمیت دارد که به حكومت، عينيت مىبخشد، زيرا حاكم دينى حق استفاده از زور براى تحميل حاكميت خودش را ندارد.
بنابر این اگر مقبوليت حاكميتی از دست برود، مشروعيتش از دست نمىرود، بلكه تحقق حاكميت و پياده شدن آن با مشكل مواجه مىگردد. مثل خیاط ماهری که برای خیاطی خود نیاز به نخ و سوزن دارد حال اگر شما نخ و سوزن را از او گرفتید، مهارت خیاطی را از او نگرفته اید. در این صورت فقط عینیت بخشیدن به خیاطی را از او گرفته اید.
در غلط بودن فهم حسن روحانی درباره «ارجاع مشروعیت ولایت و حکومت به آرای مردم» که اوج کم سوادی و سطحی نگری این فرد را نشان می دهد، تردیدی نیست اما برای اطلاع بیشتر، خواننده محترم را ارجاع می دهم به بحث شیرین و روانی که آیت الله مصباح در باب مشروعیت و مقبولیت مطرح کرده اند.
فارغ از آن چه گفته شد، اگر همین برداشت غلط و ناقص روحانی را هم در باب ریشه مشروعیت ولایت و حکومت بپدیریم، خوشبختانه باز هم چیزی عاید وی نمی شود و روحانی از منظر غلط خودش هم محکوم است.
چرا که بر اساس نظام جمهوری اسلامی و مطابق قانون اساسی:
۱٫ مردم در تعیین همه ارکان نظام به نوعی نقش دارند از جمله جایگاه رهبری.
۲٫ بر اساس مدل جمهوری اسلامی، جایگاه رهبری بالاترین مقام رسمی و شرعی در کشور است و ریاست جمهوری در ذیل آن قرار دارد نه در کنار آن؛ برای همین هم بعد از آرای مردم با تنفیذ رهبری، رییس جمهور نصب میشود.
۳٫ مردم قبل از انتخاب رییس جمهور با رهبر خود بیعت کرده اند و اساسا هر رییس جمهوری در پازلی به دست مردم انتخاب میشود که رهبری جامع الشرایط نظام آن را تعیین کرده است. برای همین هم هر کس انتخاب شود، تنفیذ میشود.
۴٫ در واقع در همین انتخابات اخیر، ۴۰ میلیون نفر در اجتماع بزرگ خود به دعوت رهبر انقلاب لبیک گفتند و در مرحله بعد، ۲۴ میلیون از این ۴۰ میلیون به دلایل مختلف به دعوت روحانی لبیک گفتند، آن هم چون رییس جمهور را ذیل رهبری میدانند.
بنابراین اگر مشروعیت حکومت با رای مردم باشد و حسن روحانی هم میخواهد به برداشت خودش از جمله امام علی(ع) پایبند باشد، او باید در اطاعت از رهبری اولین نفر باشد که سوگمندانه نیست!