با انتشار فهرست بلند ترکیب اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام و انتساب آیت ا... هاشمی شاهروودی رئیس سابق قوه قضائیه به ریاست این مجمع گمانه زنیها در خصوص ترکیب این نهاد پایان یافت. نگاهی اجمالی به فهرست اسامی افرادی که قرار است به مناقشات مجلس و شورای نگهبان و هم چنین معضلات نظام که از طریق عادی قابل حل نیستند رسیدگی کند نشان میدهد که نتایج داوریهای این مجمع حامل خواستهای استراتژیک هسته سخت قدرت و جناح اصول گرایی است که در انتخابات ریاست جمهوری اخیر پشت سر سید ابراهیم رئیسی تولیت آستان قدس رضوی منسوب آیت ا.. خامنهای ایستاد و البته شکست خورد.
در واقع رهبری نظام علاوه بر اینکه نظر خود در اداره کشور را از طریق عزل و نصب هایی که به موجب قانون اساسی بر عهده اوست اعمال میکند و تقریبا بیش از ۸۰ در صد قدرت سیاسی به مفهوم علمی آن را شامل میشود اعضای مجمعی را نیز مستقیما منصوب میکند که قرار است در مناقشات میان شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی داوری کنند.
مطابق قانون اساسی شرح وظایف این مجمع شامل مواردی دیگر از این قبیل است: مشاوره به رهبر در تعیین سیاستهای کلی نظام، ارائه پیشنهاد به رهبر برای حل مشکلاتی که از طریق عادی قابل حل نیست، تشخیص مصلحت در مواردی که شورای نگهبان مصوبه مجلس را خلاف شرع یا قانون اساسی بداند، مشاوره در اموری که رهبر به مجمع ارجاع میدهد، مشاوره به رهبر در موارد اصلاح قانون اساسی، عضویت اعضای ثابت مجمع در شورای بازنگری قانون اساسی، انتخاب یکی از فقهای شورای نگهبان برای عضویت در شورای موقت رهبری، تصویب برخی از وظایف رهبر برای اجرای شورای موقت رهبری.
رویت سوابق سیاسی و فرهنگی منسوبان آیت ا... خامنهای در مجمع تشخیص مصلحت نظام، به روشنی چهره تقریبا یک دستی از جریان اصولگرایی را در این نهاد به نمایش میگذارد و بودن دو چهره نه چندان محبوب جریان اصلاح طلب مثل مجید انصاری و محمد رضا عارف نیز نشان میدهد که حضور آنان در این نهاد کارکردی جز حضور نمایشی کسانی که با رهبر نظام کمی اختلاف نظر دارند، ندارد.
اضافه شدن چهره هایی چون محمد باقر قالیباف، و ابراهیم رئیسی دو نامزد شکست خورده انتخابات اخیر به فهرست منصوبان این نهاد، و ماندگاری محمود احمدی نژاد علی رغم چموشی هایی که در جریان انتخابات در برابر رهبری نظام نشان داد، بیانگر این است که قرار گرفتن نام افراد در دایره اصول گرایی رانت بزرگی برای بودن در قدرت است.
تا پیش از این اما نیروهای مسلح جایی در این نهاد نداشتند اما به نظر میرسد امنیتی ترشدن شرایط کشور باعث شده است تا آیت ا.. خامنهای ریاست ستاد نیروهای مسلح را نیز به عوان شخصیتی حقوقی وارد مجمع کند. این تغیرات که احتمالا آخرین تغیرات پیش از درگذشت احتمالی آیت ا... خامنهای است نشان میدهد که ترکیب مجمع تشخیص مصلحت نظام بیش از هر زمان دیگری اصول گراست.
این ترکیب بدین معناست که حتی در صورت وجود مجلسی کاملا اصلاح طلب در آینده، که علی لاریجانی ریاست آن را عهده دار نباشد و ترکیب شورای نگهبان نیز همینی باشد که الان هست میتوان اطمینان داشت که احتمال تامین نظر شورای نگهبان در مناقشات میان مجلس و شورای نگهبان، خیلی زیاد است. در سناریوی دیگر نیز به فرض جود اختلافات عمیق میان سپاه و دولت حسن روحانی که با ترکیب فعلی وزرای معرفی شده منتفی است یا شکل گیری و تشدید درگیری دولت و دیگر نهادهای پر قدرت نظام که از صندوق آرا دور هستند در دولت دوازدهم، که تجلی معضلاتی باشند که به راحتی قابل حل نیست بازهم خروجی داوری مجمع تشخیص مصلحت نظام به نفع منافع مطلق جریان اصول گرا خواهد بود.
بنابر این دورنمای آینده قدرت پس از آیت ا... خامنهای، دست کم بر روی کاغذ و با محاسبات فعلی این است که قدرتی سیاسی بر مدار تفکرات و امیال جریان اصول گرایی خواهد چرخید. هر چند نباید فراموش کرد که تعین تکلیف رهبری نظام پس از آیت ا.. خامنهای در برآیند میدانی از نیروها اتفاق خواهد افتاد که صرفا داخل دایره قدرت سیاسی داخلی تعریف نمیشود. جامعه جهانی، جامعه مدنی، احزاب، جنبش دانشجویی و از همه مهمتر جنبش سبز که هراس نظام از آن تمامی ندارد نقش خود را در این میدان بازی خواهند کرد و در این میدان نیرو اثر گذار خواهند بود.
علاوه بر این همه که شرحش رفت، کنشی متفاوت از بازیگران فعلی که در دایره اصول گرایی تعریف میشوند نیز دور از ذهن نیست. چراکه این جریان امکان نادیده انگاشتن واقعیتهای جامعه ایران، چون بدنه اجتماعی ضعیف جریان اصول گرا و مشکلات متقاطعی چون سونامی بیکاری جوانان تحصیل کرده، بحرانهای فراگیر اجتماعی چون طلاق و اعتیاد، وضعیت وخیم منطقه وحضور ترامپ در امریکا را ندارد.