فرید عطارزاده - هفت صبح
«من از علی معلم یاد گرفتم که مثل او رک باشم و حرفم را بزنم. من اگر میدانستم که فقط یک هنرپیشه برای منتقدین مطرح است سالها بود که این کار را رها کرده بودم و رفته بودم. جدی میگویم ها، فقط در آثارتان یک هنرپیشه را نشان دادید، بقیه نیستند، بازیگر نیستند، زحمت نکشیدند، هیچ کدام زحمت نکشیدند، فقط یک نفر، فقط یک نفر است که آن موقع تنبک میزد جلوی شهبانو، حالا میآید خانهاش را وقف میکند. چرا شما اینها را نمیدانید؟!» این جملات عجیب و تند را جمشید مشایخیِ ۸۳ ساله روز پنجشنبه در جشن انجمن منتقدان و نویسندگان در اعتراض به نشان دادن تصویر عزتالله انتظامیِ ۹۳ ساله در تیزر برنامه این جشن بیان کرد و موجی از شگفتی و حیرت را ایجاد کرد. هیچکس نمیدانست این حجم از عصبانیت جمشید مشایخی از کجا نشات میگیرد و پس از این همه سال فعالیت هنری ناگهان سر باز کرده است. در همه دوران زندگی ما عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی و علی نصیریانِ ۸۲ ساله به عنوان سه ضلع بزرگ هنری کشور شناخته میشوند که همواره مورد احترام بودند و از هر کدام به عنوان ستونهای تئاتر و سینمای کشور نام برده میشود. از نمایش و فیلمهایی مشهور از قبل از انقلاب مانند «گاو» بگیرید تا فیلمهای خاطرهانگیری مانند «کمالالملک» و «هزار دستان» مرحوم علی حاتمی. هیچکس گمان نمیبرد میان این سه چهره موقر سینما اختلافی وجود داشته باشد، آن هم در این وسعت... از پنجشنبه شب که فیلم صحبتهای جمشید مشایخی در شبکههای اجتماعی پخش شد بسیاری از ناظران با شگفتی به این ماجرا نگاه میکنند و هر کدام در موافقت و مخالفت با صحبتهای جمشید مشایخی حرف میزنند. اتفاق روز پنجشنبه به اندازهای عجیب بود که در همان جشن انجمن منتقدان سینما برخی بازیگران مانند حامد بهداد و نوید محمدزاده نیز به واکنش پرداختند و در حمایت از عزتالله انتظامی صحبت کردند. ماجرا اما چه بود که جمشید مشایخی نتوانست عصبانیت خود را کنترل کند؟ البته برخی دستاندرکاران این برنامه از فرزاد حسنی به عنوان مقصر اصلی این اتفاق نام میبرند که بدون هماهنگی قبلی ناگهان از جمشید مشایخی دعوت کرده که به روی سن بیاید اما در هر صورت او نیز پیشبینی نمیکرد جمشید مشایخی قرار است اینچنین همه را غافلگیر کند. آیا اتفاقی رخ داده که این دو بازیگر کهنهکار در سن ۸۳ سالگی و ۹۳ سالگی با یکدیگر به اختلاف بخورند؟ پیگیریهای هفت صبح اما نشان میدهد این حجم از عصبانیت جمشید مشایخی ریشه در یک اختلاف قدیمی دارد. یک اختلاف قدیمی حدودا ۵۰ ساله که جمشید مشایخی در طی این سالها همیشه با خودش به همراه داشته و هیچگاه نتوانسته با آن کنار بیاید. شرح این اتفاقات را در صفحه ۰۳ مرور کردهایم.
قصه از کجا شروع شد؟
یافتن ریشه اختلافات جمشید مشایخی با عزتالله انتظامی و علی نصیریان کار راحتی نیست و تقریبا تمام افرادی که در ریز این ماجراها بودند سعی میکنند از یادآوری آنها خودداری کنند. یکی از کارشناسان سینما درگفت و گو با هفت از راز این اختلافات پرده بر میدارد که بخشهایی از آن را مرور میکنیم.
* تقریبا از حوالی سالهای ۱۳۴۳، ۱۳۴۴ بود که جمشید مشایخی در تئاتر سنگلج به چهرهای شناخته شده تبدیل شده بود و آرام آرام در صحنه اجرا یکهتازی میکرد. در آن سوی میدان دو قطب دیگر و دوست داشتنی به نام عزتالله انتظامی و علی نصیریان وجود داشتند که در ابتدا این سه نفر توانستند به خوبی با یکدیگر هماهنگ شوند و تیم مناسبی را ایجاد کردند.
* همه چیز داشت خوب پیش میرفت اما اختلاف سلیقهها آرام آرام خودش را نشان داد. علی نصیریان و عزتالله انتظامی به یکدیگر نزدیکتر شدند و جمشید مشایخی دورتر. تفاوتهای فکری و شخصیتی نیز در این اتفاق بیتاثیر نبود.
* عزتالله انتظامی و علی نصیریان به عضویت در اداره تئاتر درآمدند و مدیریت اجراها را به عهده گرفتند. از این جا به بعد، اختلافات و سوءتفاهمها عمیقتر میشود. به برخی اجراهای جمشید مشایخی کمتر بها داده میشود و مشایخی معتقد بود آن دو نفر به اجراهای افراد و گروههای نزدیک به خودشان توجه ویژهتری داشتند و سبب شدهاند مشایخی از صحنه دور شود.
دردسرهای قیصر
با وجود همه اختلافات اما این سه نفر در سال ۱۳۴۸ فیلم «گاو» داریوش مهرجویی را بازی کردند و به شهرتی مضاعف در سینما دست پیدا کردند. استعدادهایی که در صحنه سینما تا آن زمان دیده نشده بود و ناگهان بر سر زبانها افتادند. پس از این فیلم بود که درهای سینما به سوی این سه نفر باز شد اما مشایخی یک موقعیت ویژهتر پیدا کرد. او دقیقا در همان سال در فیلم «قیصر» مسعود کیمیایی بازی کرد و در سینمای عامهپسند نیز توانست جای خود را باز کند. سوءتفاهمها از اینجا به بعد به اوج خود رسید. جمشید مشایخی عقیده دارد قرار بوده نقشاش در فیلم قیصر بیشتر و طولانیتر باشد اما رایزنیهای عزتالله انتظامی و علی نصیریان باعث شده تا بازیاش کوتاهتر شود. همچنین جمشید مشایخی به دلیل بازی در فیلمهای سینمایی از اجرا در تئاتر اخراج شد که عقیده دارد شاید عزتالله انتظامی و علی نصیریان در این تصمیم بیتاثیر نبودهاند.
فرار از تئاتر
کافی است به حجم فیلمهای سینمایی جمشید مشایخی از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۷ نگاهی بیندازید تا ببینید تعداد فیلمهای او فراتر از حد انتظار است. حدود ۲۵ فیلم سینمایی که اغلب آنها در کارنامه هنری او جایگاه ویژهای ندارند و به فیلمهای فارسی و عامهپسند نزدیک هستند. اگر پای صحبتهای جمشید مشایخی بنشینید، او بازی در این فیلمها را حاصل فشارها در تئاتر میداند و به همین دلیل تصمیم گرفته از تئاتر به سینما کوچ کند.
معمای اداره نمایش
نکته جالب در اداره نمایش به سال ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ باز میگردد. یعنی زمانی که علی نصیریان مدیر آن اداره بود و برخی از گروههای بازیگران از جمله جمشید مشایخی نسبت به تصمیمات این اداره اعتراض داشتند. پس از انقلاب اداره نمایش دوباره بازگشایی میشود و میان بازیگران برای انتخاب مدیر آن رایگیری میشود. حالا این بار قرعه به نام جمشید مشایخی میافتد و بازیگرانی که از تصمیمات قبلی اداره نمایش ناراضی بودند رای به ریاست جمشید مشایخی میدهند.
علی حاتمی واسطه میشود
با وجود همه اختلافنظرها اما علی حاتمی تلاش میکند این سه نفر را در کنار یکدیگر قرار دهد و ساخت سریال هزار دستان را از اواخر سال ۱۳۵۸ شروع میکند. طبق شنیدهها اختلافات اما باقی میماند و بسیاری از سکانسهای جمشید مشایخی جداگانه ضبط میشود.ساخت این سریال سالها طول کشید و در این مدت رفاقت داود رشیدی و جمشید مشایخی با یکدیگر بیشتر شد. پس از ساخت این سریال، مرحوم علی حاتمی تصمیم میگیرد فیلم کمالالملک را بسازد و دوباره این چهار نفر را کنار یکدیگر جمع میکند. آنها در اوج اختلاف باز هم تصمیم میگیرند کنار یکدیگر قرار بگیرند، فقط به دلیل شخص علی حاتمی.
راهها جدا میشود
پس از این فیلم تقریبا راهها از هم جدا میشود اما علی نصیریان و عزتالله انتظامی تا حالا رفاقت خود را حفظ کردهاند. جمشید مشایخی اما هیچ وقت نتوانست با این موضوع کنار بیاید و همیشه عقیده داشته آن دو نفر باعث شدند او نتواند به جایگاه اصلی خود برسد. عصبانیت و دلخوری که روز پنجشنبه بالاخره سرباز کرد و در جشن انجمن منتقدان و نویسندگان خودش را نشان داد...
علی نصیریان: دلیل عصبانیت را نمیدانم
برای آنکه زاویه دیگری از این حاشیهها به دست بیاوریم با علی نصیریان گفت و گو کردیم. او به هفت صبح میگوید: «من واقعا دلیل عصبانیت آقای مشایخی را نمیدانم و از این اتفاق متعجب هستم. تا آنجایی که من میدانم اختلافی بین این دو نفر نبوده یا حداقل من خبر ندارم. البته بعد از فیلم کمالالملک رفت و آمدمان با آقای مشایخی کم شد و دورا دور از یکدیگر خبر داشتیم اما نمیدانم از چه موضوعی دلخور هستند.»