رهبر روسوفیل جمهوری اسلامی و آتش "بی" اختیارها
مجتبی واحدی - دیدگاه نو
روز دوم دی ماه سال هشتاد و پنج ، قطعنامه شماره هزار و هفتصد و سی و هفت شورای امنیت شامل بسته ای از تحریمها علیه ایران با تایید تمامی اعضای دائم و غیر دائمشورای امنیت - پانزده عضو - به تصویب رسید. بهانه صدور این قطعنامه ، عدم توجه جمهوری اسلامی به قطعنامه هزار و ششصد و نود و شش بود که شش ماه قبل از آن با تایید چهارده عضو شورا به تصویب رسید . در هر دو مورد، روسیه و چین به قطعنامه علیه ایران رای دادند. دقیقا سه هفته بعد از تصویب قطعنامه هزار و هفتصد و سی وهفت ، کشورهای غربی پیش نویس قطعنامه ای را برای محکومیت جنایات دولت میانمار به شورای امنیت ارائه نمودند. در واکنش به اینپیش نویس و در اقدامی نادر، روسیه و چین به صورت همزمان قطعنامه پیشنهادی را وتو کردند تا نشان دهند اگر لازمباشد به خاطر کشور کوچکمیانمار و ارتش جنایت کار آن، در برابر امریکا و متحدانش می ایستند اما حاضر نیستند به خاطر جمهوری اسلامی ، وارد جنگسیاسی با امریکا شوند.
یازده سال پس از ترجیح میانمار به ایران از سوی روسیه و چین،جنایت کاران میانماری کشتاری فجیع و کمسابقه علیه اقلیت مسلمان آن کشور به راه انداخته اند . اما از واکنش رهبر جمهوری اسلامی، هیچخبری نیست . در حالی که او همواره مترصد فرصت است تا خود را " ولی" همه مسلمانان جهان نشان دهد. توهم " ولایت بر همه مسلمانان " موضوع جدیدی نیست. اردیبهشت سال هفتاد و چهار و پس از پیروزی مردمافغانستان بر طالبان ، خامنه ای پیامی صادر کرد که مخاطب آن مردم ، گروههای جهادی و مسئولان افغانستان بودند. در آن پیام ، رهبر خود خوانده مسلمانان ، در خصوص جزئی ترینمسائل نیز ، مردم و مسئولان افغانستان را از رهنمودهای خود محرومنساخت. جملات زیر بخشی از پیام طولانی اوست که در تاریخ دوازدهم اردیبهشت هفتاد و چهار صادر شده است : ".....ب - کمک افراد متخصص و کارآمد به راهاندازی خدمات عمومی مانند آب و برق و غیره. ج - تلاش عمومی مردم اعم از کارگران و کشاورزان و صاحبان حِرَف و صنایع و دیگر مشاغل ضروری برای راهاندازی جریان عادی زندگی و تأمین مایحتاج عمومی بخصوص غذای مردم....".
پیام های سالیانه خامنه ای خطاب به حجاج همه کشورها و نیزاظهار نظرهای مداخله جویانه و تحکم آمیز او در خصوص بسیاری از کشورهای اسلامی ، نشانگر " شهوت خود رهبر بینی " اوست. اما چگونه می توان سکوت او در خصوص قتل عام همراه با شکنجه مسلمانان میانمار را نادیده گرفت ؟ البته خامنه ای قبلا نیز در نمایش پدرخواندگی برای مسلمانان، دچار سکته های سوال بر انگیز بوده است اما در ماجرای میانمار با انعکاس وسیع جهانی، خامنه ای می داند سکوت او ، موجب رسوایی در داخل و خارج خواهد بود . گمان می کنم این سکوت ، حتی برخی طرفداران رهبر را آزار می دهد . پس بی اعتنایی خامنه ای به فاجعه میانمار باید توجیه قوی سیاسی داشته باشد. معتقدم دلیل این سکوت را باید در موضوعی جستجو کرد که در ابتدای یادداشت به آن ، اشاره شد: مخالفت روسیه با اعمال فشار بر میانمار. سکوت شرمآور در برابر شکنجه و کشتار مسلمانان میانمار، تنها مصداقی نیست که رفتار روسوفیلی خامنه ای،را به نمایش می گذازد. پیش از این نیز، او هیچگاه در برابر سرکوب ها در داخل روسیه به صورت عام و فشارها بر مسلمانان چچن به صورت خاص، موضع گیری نداشته است. اما آنچه که هر نوع تردید در خصوص دلبستگی رهبر جمهوری اسلامی به روسیه را بر طرف می کند سکوت" آتش بی اختیار ها " در مقابل جنایت در میانمار است. وحشی گری این گروه در داخل سفارت عربستان - که به بهانه اعدام مرحوم شیخ نمر توسط رژیم استبدادی سعودی صورت گرفت - هزینه های فراوان برای کشور و مردمایران ایجاد کرد . اما همین گروه، با بی تفاوتی عجیب از کنار فجایع میانمار عبور کرد تا مشخص شود گروههای ظاهرا خودجوش نیز کاری نمی کنند که به روابط ویژه جمهوری اسلامی با روسیه و چینصدمه بزند. اینها به ناحق، آتش به اختیار نامیده شده اند و خودجوش امادر واقع " بی اختیار " هایی هستند برای نمایش معاشقه یا کینه ورزی رهبر جمهوری اسلامی. آنها گاه مامور برای تخریب اقدامات دولت نا هماهنگ در داخل یا تهدید دولت خارحی هستند و گاه ماموریت ایشان ، ارسال پیام به قدرت های خارجی استکه " در ایران ، هیچکاری بر خلاف میل رهبر و متحدان خارجی او انجام نمی شود "