«علی بیگدلی» تحلیلگر مسائل آمریکا در تشریح سیاستهای جمهوریخواهان از واقعه ۱۱ سپتامبر تاکنون و راهبرد فعلی آنها در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: برای بررسی پرونده ۱۱ سپتامبر از سال ۲۰۰۱ تاکنون باید به این موضوع توجه داشت که در آن زمان جمهوریخواهان در کاخ سفید ساکن بودند و در حالت فعلی هم همین طیف وارد ساختار سیاسی، امنیتی و نظامی ایالات متحده شده است. اصولاً محافظهکاران بر اساس راهبرد حزبی خود، تنها به مسائل داخلی آمریکا نگاه میکنند و به نوعی نگاهی به درون را دنبال میکنند و در مقابل آنها دموکراتها نگاه به خارج را مدنظر دارند.
وی ادامه داد: در حالت فعلی رئیسجمهوری ایالات متحده که از بخش خشن و تندروی جمهوریخواهان یعنی «تی پارتی» وارد کاخ سفید شده است، بارها اعلام کرده که در صدد به دست آوردن و احیای دوباره پرستیژ ایالات متحده در نظام بینالملل است. از این منظر باید بگوییم که ترامپ و جمهوریخواهان به دنبال احیای نقش آمریکا همانند دهه۵۰ و ۶۰ میلادی هستند؛ اما از این موضوع غافل هستند که نظام بینالملل در حالت فعلی تاب و توان سناریوهای خشن آن زمان را ندارد.
با گذشت ۱۶ سال از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ همچنان آمریکا در افغانستان حضور دارد و حتی استراتژی جدید خود در مورد این کشور را به جهانیان معرفی کرده است. نکتهای که در اینجا قابل ذکر خواهد بود این است که با توجه به نگاه ترامپ و همچنین تجربیاتی که ایالات متحده در افغانستان و عراق کسب کرده است، رئیس جمهوری آمریکا در صدد است که اشتباهات بوش پسر را تکرار نکند؛ چراکه بوش معتقد بود حمله به عراق یک اشتباه بزرگ بود و تنها به دنبال تغییر وضعیت و استقرار ژئوپلیتیک جدید در آن جغرافیا بوده است.
این استاد دانشگاه با اشاره به خروجی حمله نظامی آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ بیان کرد: آمریکا در عراق هم دچار اشتباهات تاکتیکی شد، به گونهای که حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ موجب خلق داعش و حتی قدرت گرفتن ایران در عراق شد. نمونه این پرونده را در مورد قذافی و لیبی شاهد بودیم که تاکنون ایالات متحده نتوانسته است راهبرد مشخصی در این کشور طراحی و پیاده کند. در حالت فعلی شاهد هستیم که ایالات متحده در پیگیری پروندههایی همانند عراق و افغانستان اصرار دارد اما در این بین دارای ملاحظاتی است.
واشنگتن نمیخواهد مجددا در فضای خاورمیانه بدنام شود اما میبینیم که موضوع اقلیم کردستان به یکی از پروندههای مهم در این منطقه تبدیل شده است. به بیان دیگر باید بگوییم که ایالات متحده به دنبال پیگیری مجدد تئوری «سایکس پیکو» در منطقه است و در این مسیر اجرایی کردن آن در لایهها و مدلهای متفاوت را در دستور کار قرار داده است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: با نگاهی به تمامی این متغیرها باید بگوییم که فضای منطقه غرب آسیا و همچنین استراتژیهای «آمریکای ترامپ» کاملاً غیرقابل پیشبینی است. چراکه اسناد و مدارکی وجود دارد که نشان میدهد، آمریکا در شمال سوریه بر خلاف ادعاهایی که از گذشته داشته، همچنان در آنجا فعال است و یک ترکیب سه ضلعی مرکب از کردها، اعراب و مسیحیان سوریه در حال شکلگیری است که به نوعی وکالت دادن آن به طیفهای مختلف منطقهای به حساب میآید. حتی ممکن است ترامپ به حیات و ابقای بشار اسد در حالت فعلی کاری نداشته باشد اما مطمئنا بعد از بسترسازی میدانی و سیاسی مجدداً برای سرنگونی وی برنامهریزی خواهد داشت.