اعتماد ـ گروه سیاسی: اقلیت اندکی را برمیشمارد که قبای مخالفان دولت را بر تن کرده و مواضع خود را به راحتی علنی میکنند؛ آنها را تندروهای جریان اصولگرا معرفی میکند و البته جریان اصلاحات را هم عاری از این تندروی نمیداند و پیشنهاد میدهد که هر دو طیف سیاسی کشور، این افراد را از جمع خود دور کنند. محمد عطریانفر، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با «اعتماد»، خیلی متفاوتتر از سایر اصلاحطلبان به دولت دوازدهم نگاه میکند. او با وجود تاییدی که بر ادامه راه مخالفان دولت روحانی در دوره دوم ریاستجمهوری او دارد، معتقد است که پاشنه آشیل دولت روحانی، خود دولت او است که اگر در جهت تحقق مطالبات مردمی گام بردارد، فرصت هرنوع سوءاستفاده را از آنان خواهد گرفت. عطریانفر، به مواضع روحانی در قبال موافقانش که غالبا از طیف اصلاحطلبان هستند نیز اشاره کرد و با رضایتمند خواندن نوع رویکرد او، تاکید کرد که نباید ذهن خود را معطوف به ۴ ایراد طرح شده از سوی ۴ نفر از درون گفتمان اصلاحطلبی کنیم. او در پایان این گفتوگو با تاکید بر اینکه همراهی دولت روحانی از سوی اصلاحطلبان ادامه خواهد یافت، این را هم گفت که به خاطر عدم تحقق مطالبات برخی اصلاحطلبان، دنیا به آخر نمیرسد.
گفتوگوی روزنامه «اعتماد» با محمد عطریانفر، فعال سیاسی اصلاحطلب را در ادامه بخوانید.
* با توجه به اینکه در ماههای آغاز بهکار دولت دوازدهم قرار داریم، فکر میکنید در این دوره چند گروه از مخالفان پیش روی دولت حسن روحانی قرار دارند؟ آیا عملکرد این مخالفان، همچون دور اول ریاستجمهوری ایشان، خواهد بود یا شرایط را متفاوتتر از گذشته میبینید؟
- باورم این است که عمدتا مخالفان دولت آقای روحانی، افراطیون جریان راست هستند و هیچ جریان رقیب دیگری برای مخالفت با دولت او در عرصه فعالیتهای سیاسی کشور وجود ندارد، چراکه بعد از ۴ دهه فعالیت دولتمردان مختلف در نظام جمهوری اسلامی ایران، اصلی وجود دارد مبنی بر اینکه؛ برای تامین منافع مردم و تحقق منویات و ارتقای سطح منزلت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و معیشتی آنان یک عقلانیت جمعی باید شکل بگیرد تا بتواند گامی در جهت احقاق آن بردارد. در این میان دولتها معمولا کارگزار تحقق این خواسته هستند و طبیعی است که این جریان یک جریان فراگیر و وجه غالب هم خواهد بود. اما یک جریان اندک و اقلیتی از تندروها وجود دارند که عمدتا در ساحت سیاسی ایران، بیشتر درون اصولگراها پدید آمدهاند. اگر چنانچه به این جنبه دقت کنیم، تصور میکنم تنها مخالفانی که نسبت به آقای روحانی در عرصه سیاسی کشور ظاهر میشوند، موضع میگیرند و مخالفت خودشان را هم به راحتی علنی میکنند از این جماعت هستند. این افراد در سطحی از جامعه نفوذ دارند؛ بخشی از آنها در مجلس هستند و بخشی دیگر خارج از پارلمان.
* این طیف که با توصیف شما به نظر اندک میآیند و در مقابل قدرت علنی کردن مخالفتهایشان را هم دارند، تا چه حد میتوانند در کارشکنی علیه اقدامات دولت موفق عمل کنند؟
- خیلی باور ندارم که اینها در دولت آقای روحانی بتوانند منشا اثر باشند. در عین حال معتقدم عمدهترین پاشنه آشیل دولت روحانی، خود دولت میتواند باشد و آن زمانی ایجاد میشود که دولت در تحقق برنامههای خود ناتوان ظاهر شود. حال اگر دولت بتواند به برنامههای خود وفادار بماند و تمام ظرفیتهای خود را بسیج کند، علیالقاعده کسی نمیتواند در برابر منویات دولت ایستادگی کرده و مخالفتهای خود را بر کرسی قدرت بنشاند. از این جهت ما باید تلاش کنیم که دولت در فرآیند فعالیتها و مدیریت کشور به حداکثر مطالبات مردم بپردازد. اگر چنین اتفاقی افتاد طبیعی است که این دولت با سرافرازی و پیروزی کار خود را به پایان خواهد رساند.
* در کل زمینه فعالیت برای مخالفان را در دوره دوم ریاستجمهوری حسن روحانی، مهیا نمیبینید؟ با توجه با اینکه این مخالفان در گذشته چوب لای چرخ دولت گذاشتند و تقریبا با هر سیاست دولت مخالفت میکردند...
- به نظرم همان روند دنبال میشود. خیلی تفاوتی ندارد. در واقع مخالفتها در ادامه مخالفتهای پیشین است اما به هرحال همان طور که رهبری هم اشاره کردند، اهتمام جدی دولت باید در مورد مباحث اقتصادی و تامین منافع مردم و معاش و امنیت اقتصادی آنها باشد. این وظیفه بسیار مهمی است که پیش پای دولت قرار دارد.
* با کارنامهای که از دولت چهارساله روحانی برجا مانده است، فکر میکنید ادامه این سیاستها میتواند از شکلگیری پاشنه آشیل جلوگیری کند؟
- ببینید؛ دولتها در کشورهای جهان سوم همیشه موتور محرک توسعه هستند. اما فراموش نکنیم که در دوران آقای احمدینژاد دولت از جهت نیروهای انسانی و کارآمد تخلیه شد. این خود ضعف بزرگی بود که در حال حاضر هم دولت دوازدهم با آن روبهرو است. دولت باید بتواند ظرفیتهایی را که از داخل دولت خارج شدند، مجددا به عرصه تصمیمگیری و مدیریت برگرداند و از تجربهای که آنها در طول یک دوران نسبتا بلندمدتی کسب کردند، برای تحقق برنامههای خود استفاده کند. از این حیث فکر میکنم که باید همه همت و هوشیاری دولت مرتبط به همین نقطهای شود که به آن اشاره کردم. در غیر این صورت کسانی که در هیبت رادیکالیزم ظاهر میشوند از همین نقاط میتوانند به دولت ضربه بزنند. بنابراین اگر دولت زمینه سوءاستفاده و مخالفتهای اینچنینی را از دست نیروهای تندرو و افراطی بگیرد آنها دیگر کارکردی نداشته و اقداماتشان کارآمد نخواهد بود.
* ولی این موضوعات در دولت اول روحانی هم وجود داشت و با وجود همه انتقاداتی که میشد، دولت نتوانست خیلی خوب زمینه این سوءاستفادهها را بگیرد. با توجه به برنامههایی که برای دولت دوازدهم دارد و شما هم تاکید کردید که باید در مسیر اقتصاد گامهای بلندی بردارد، دولت میتواند از پس آن بربیاید؟
- حتما؛ دولت باید برای انسجام دولتمردان تلاش کند. وزارتخانهها، روسا و مدیران دستگاههای دولتی باید برای تحقق برنامههای دولت حامی هم باشند. اگر خدای ناخواسته مدیران ارشد نظام سیاسی و اجرایی ما دچار خودمحوری و غرور تشکیلاتی شوند و هر کسی بخواهد ساز خود را بزند، حتما زیان خواهیم دید. آنچه امروز روحانی به آن افتخار میکند این است که توانسته برای نیروهایی از مجلس رایاعتماد بگیرد که یک انسجام فراتر از دولت در آن تامین است. از ناحیه رهبری، مجلس و بخشی از نیروهای مسلح و دیگر قوایی که در حوزه سیاست واجد قدرت هستند، با برنامههای خود همسو کرده است. این اقدام مهمی است. دولت و مدیران دولتی باید از این ظرفیتها با قدرت هرچه بیشتر استفاده کنند و این انسجام حتما میتواند دولت را پیروز کند. اگر خدای ناخواسته دچار یک نوع تفرقه شویم و هر دستگاهی بخواهد ساز خود را بزند، دولت حتما آسیب خواهد دید. شما نمونه روشن آن را در بحث بیمه سلامت شاهد هستید. ما یک اختلاف جدی بین وزارت کار و وزارت بهداشت و درمان داشتیم که در نهایت بخش ارایه خدمات درمانی دچار دوپارگی شده بود. زمینه رفع این دوپارگی امروز فراهم شده و حتما آثار و برکات مثبت آن را هم در بخش کاهش هزینهها و صرفهجویی و هم عرصه توسعه خدمات درمانی و بهداشتی خواهیم دید.
* فکر نمیکنید با تمام اقداماتی که دولت در پی انجام آن است، رای ۱۶ میلیونی ابراهیم رییسی برای روحانی، دولتمردان و حامیان دولت از جمله اصلاحطلبان دردسرساز خواهد شد؟ در واقع دولت با توجه به آرایی که اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری کسب کردهاند، چگونه میتواند با آنان رفتار کند؟
- در سال ۱۴۰۰ که دیگر روحانی رییسجمهور ما نخواهد بود و آنچه برای ما مهمتر از شخص روحانی است، خط اعتدالی است که از دوره ریاستجمهوری آقای هاشمیرفسنجانی آغاز شده و در دولت اصلاحات و به خصوص در دوره دوم کشورداری سیدمحمد خاتمی ادامه یافت و امروز هم در دولت روحانی نشانههای خود را برجای گذاشته است. این مسیر و فرآیند باید ادامه پیدا کند. برای صیانت از این فرآیند حتما خیلی از اتفاقات باید رخ دهد. همین موضوعی که شما اشاره کردهاید در اردوگاه مخالف، ذهن و نگاهمان به جبهه اصولگرایان بیشتر به صورت یک جبهه ائتلافی است. اما ما بسیار علاقهمندیم که بخش اعتدالی نیروهای اصولگرا که خودشان را یکی از ارکان ذاتی سیاست و حکومت و اجرا در کشور میدانند، در این مسیر هماهنگ و همراه شوند. دولت هم از حضورشان در حوزههای قدرت و مدیریت استفاده خواهد کرد. ما باید تلاش کنیم این دو نظریه سیاسی، یعنی اصولگرا و اصلاحطلب که برای خود تفاوتهایی را هم قایل هستند بخش معتدلین خود را فعال کنند تا بخش رادیکال و تندرو را از دامنه تاثیرگذاری در درون جبهه گفتمانی خود دور کنند. اگر چنین اتفاقی صورت بگیرد طبیعی است که ما گامهای بسیار بلندی را میتوانیم به سمت جلوبرداریم. احساسم این است که شیوهای که روحانی کابینه خود را طبق آن تشکیل داده بسیار با دولتی که در سال ۶۰ تشکیل شد شباهت دارد و حال اگر اتفاقات سال ۶۰ را به لحاظ تاریخی بررسی کنیم، میتوانیم از تجربههای آن استفاده کنیم. ما در سال ۶۰ که البته باید گفت سال ۹۲ هم به آن بیشباهت نبود، از یک جنگ و گریز نگرانکنندهای خود را نجات دادیم و به یک دولت ائتلافی به هدایت مهندس موسوی دست یافتیم. امروز هم میتوانیم همان مدل را به تناسب زمان خود و بعد از ۲۶ سال دوباره تکرار کنیم. این فرصت بسیار مغتنمی است که گروههای سیاسی میآیند و از منافع حزبی و گروهی خود در جهت تامین منافع ملی دست میکشند.
* نقطه مقابل مخالفان دولت، موافقان و حامیان آن هستند. افرادی که به نظر میرسد در دولت اول روحانی، تلاشی برای متمرکز شدن آنها صورت نگرفته و البته توجه چندانی نیز به نظرات و عقاید آنها نشده است. در دولت دوازدهم و تا اینجای کار چقدر این احتمال وجود دارد که اوضاع به نحو رضایتبخشی برای اصلاحطلبان حامی دولت رقم بخورد؟ آیا فکر نمیکنید نادیده گرفتن آنها باعث مایوس شدنشان میشود؟ این یاس و ناامیدی بیشتر برای روحانی خطرناک است یا برای اصلاحطلبان؟
- عملکرد آقای روحانی در ۴ سال گذشته فراتر از انتظارات اصلاحطلبان ظهور پیدا کرده بود و این امر، رضایت فراگیری برای اصلاحطلبان رقم زد. شما خیلی ذهن خود را معطوف به ۴ تا ایراد از سوی ۴ نفر از درون گفتمان اصلاحطلبی نکنید. شما باید نگاه کنید که برآیند عمومی گفتمان اصلاحطلبی، رضایت و همراهی تاموتمام از عملکرد دولت است. این دستاورد مهمی است و باورم این است که تا پایان ۴ سال دولت دوازدهم، حمایت و همراهی اصلاحطلبان از دولت آقای روحانی پابرجا باقی خواهد ماند. یعنی اینگونه نیست که تصور کنید به خاطر ۴ تا عدم تحقق مطالبات برخی اصلاحطلبان، دنیا به آخر میرسد و همه معادلات برهم میخورد. نه، به هیچ عنوان. ما سمبل و نماد گفتمان و رضایت اصلاحطلبان را در اظهارات و موضعگیریهای سید محمد خاتمی به حساب میآوریم و روی آن حساب میکنیم. تا این لحظه احساسمان این است که این همراهی و همدلی وجود دارد. علاوه بر این نکتهای که وجود دارد این است که نباید فراموش کنیم که وقتی به قدرتی دستپیدا میکنیم اگر دچار تمامیتطلبی شویم و خیلی بخواهیم کمالگرا شویم، به بسیاری از محدودیتها و معذورات توجه نخواهیم کرد. شما در عرصهای فعالیت سیاسی میکنید و در جایی مدیریت دارید که دیگران هم به عنوان رقیب شما حضور دارند. با توجه به حضور رقیب باید برآورد کنیم که در انجام کارتان چقدر معذورات میتواند پاگیر شما بشود. از این جهت خیلی توجهی به برخی شعارها نباید داشت. ما باید بر سیاست همدلی و هماهنگی بیشتر تاکید کرده و به دنبال منافع گروهی نباشیم. اساسا فارغ از این گفتوگوی کلی که من دارم وقتی شما در رقابتهای سیاسی به جای اینکه رقابت حزبی داشته باشید، رقابت گفتمانی و جبههای دارید به طور طبیعی بسیاری از نیروهای همسوی شما که دو سر طیف تند و کند آن مجموعه هستند، ممکن است که به تصمیمات میانی و اعتدالی رضایت کافی نداشته باشند. از این جهت حتما باید به این نکات توجه داشته باشیم و اجازه ندهیم برخی از موضعگیریهای مطالبهگرایانه تمامیتطلبانه برخی افراد، به جریان وجه غالب اعتدالی فایق آید و آن را تحت تاثیر قرار دهد.
* اما انتقاداتی نسبت به رفتار دولت در قبال اصلاحطلبان وجود دارد. این موضوع به خصوص در چینش کابینه بسیار نمود و ظهور یافت...
- انتقاد همیشه وجود دارد. به اعتبار فرمایش حضرت امام (ره)، انتقاد موهبت الهی است. انتقاد موهبتی است که از ناحیه مردم و ناظران سیاسی و احزاب و در حق دولت و قدرت اعمال میشود. این امری پایدار است. پس نباید فکر کنیم که اگر انتقادی شکل میگیرد، انتقاد شکنندهای است. انتقاد میتواند سازنده باشد. ما میتوانیم تا پایان این دولت همچنان به برخی از سیاستها و مدیریتهای اجرایی نقد داشته باشیم ولی موضعمان، همراه و کمککننده باشد. ما به صرف اینکه کسی انتقاد میکند نباید آن را حمل بر مخالفت بدانیم.