Wednesday, Sep 13, 2017

صفحه نخست » حسین علیزاده: سال‌هاست که به موسیقی کم‌لطفی شده اما موسیقی به لطف کسی نیاز ندارد

Alizadeh_Kalhor.jpgسمیه قاضی‌زاده، خبرنگار «شرق»، کرمانشاه: ماجرا از یک تماس تلفنی ساده به علی‌اکبر مرادی، نوازنده برجسته تنبور، آغاز شد. تماسی که خبر از افتتاح خانه تنبور در یکی از روستاهای کرمانشاه در حوالی دالاهو می‌داد؛ افتتاحیه‌ای با حضور بزرگان موسیقی ایران؛ کیهان کلهر، شهرام ناظری، حسین علیزاده، محمدرضا درویشی و علی‌اکبر شکارچی. خبر به اندازه کافی جذاب بود که همسفر استادان موسیقی شوم. جمعی ۱۰، ۱۲نفره از استادان موسیقی و چند روزنامه‌نگار از تهران راهی دالاهو شدیم. حضور علی‌اکبر مرادی، نوازنده مهجور تنبور و تلاش‌های ۱۰ساله او برای افتتاح این خانه، در کنار دوستی قدیمی و همکاری‌های مختلف او با دیگر استادان موسیقی، همه و همه باعث شده این جمع که حتی در تهران هم به‌سختی می‌شود آنها را کنار هم جمع کرد، در اینجا دور هم جمع شوند و این اتفاق را در بیست‌ویکمین روز شهریور ۹۶ جشن بگیرند.


بعد از صرف ناهار سنتی کرمانشاه و استقبال، فعالیت‌های روزهای گذشته رمق مرادی را گرفته؛ تا‌آنجاکه رانندگی را به رئوفه، عکاس ما، می‌سپرد و تنها برای لحظاتی به چشم‌هایش استراحت می‌دهد. با لهجه شیرین کردی‌اش به رئوفه می‌گوید: «شما امانتید و برای کمک به ما آمده‌‌اید، با احتیاط برو». در تمام راه ما را میهمان تنبورنوازی‌هایش می‌کند که از ضبط ماشین در حال پخش است. همین‌طور که از کنار مزارع بلال رد می‌شویم و کوه‌های دالاهو را از دور می‌بینیم، از او می‌پرسم استاد چرا اینجا خانه تنبور را درست کردید؟ می‌گوید: «کسانی که اینجا می‌آیند، حتما خیلی موسیقی یا تنبور را دوست دارند؛ اینجا آمدن هوسی نیست. وقتی برای کلاس‌های من در تهران از سیستان‌وبلوچستان می‌آیند، برای خانه تنبور هم می‌آیند. نگران نیستم. ضمن اینکه زمین این بنا، ارث پدری من بوده است و من در همین روستا زندگی می‌کنم».



بانزلان علیا را رد می‌کنیم و به بانزلان سفلی می‌رسیم، از دور بنای زیبای خانه تنبور را بر فراز تپه‌ای در دشت در کنار دریاچه سد آزادی می‌بینیم. ساعت سه‌ونیم بعدازظهر است. ماشین‌های زیادی بیرون محوطه خانه ایستاده‌اند و صدای سرنا و دهل فضا را پر کرده است. مردان با لباس‌های کُردی و سنجاق‌سینه‌هایی که نشانه موسیقی دارد، روی پله‌ها و اطراف خانه برای خوشامدگویی ایستاده‌اند. زنان با لباس‌های رنگارنگ کردی، با روسری‌های شاد، با کودکانشان در دست و بغل، زیر نور آفتاب تند شهریور دامنه دالاهو نشسته یا ایستاده‌اند. گروه گروه مردان، پیر و جوان، خودشان را برای رقص کردی آماده می‌کنند و فضای پرشوری را رقم می‌زنند. از پیش اعلام شده مراسم ساعت شش شروع می‌شود. دسته‌دسته به تعداد آدم‌ها افزوده می‌شود و استادان موسیقی در هلهله مردم وارد ساختمان خانه می‌شوند. طبیعت اطراف چنان همه - به‌ویژه ما پایتخت‌نشین‌ها - را به وجد آورده که گذر زمان آسان می‌شود. مراسم اختتامیه جشنواره کهن آواهای تنبور و افتتاحیه خانه تنبور در ازدحام جمعیت و فریادهای شادی مردم به‌ویژه برای شهرام ناظری و کیهان کلهر که همشهری‌هایشان هستند، آغاز می‌شود. بعد از خیرمقدم، دو هنرمند سرنانواز و دهل‌زن لحظات کوتاهی را به اجرای قطعات می‌پردازند. بعد از آن، شبستری، مدیر اجرائی جشنواره کهن آواهای تنبور و شاه‌حسینی، معاون سیاسی - امنیتی استانداری کرمانشاه، صحبت‌هایی درباره افتتاح این خانه می‌کنند و در ادامه، هنرمندان بوکان به اجرای قطعه می‌پردازند.


علی‌اکبر مرادی، مردی که تمام این اتفاق‌ها به همت او شکل گرفته، میان تشویق‌های بی‌امان همشهریانش روی صحنه می‌آید. او حالا شمایل مردی است که نشدنی را شدنی کرده. خارج از فضای پایتخت اتفاقی را رقم زده که نمی‌شود نادیده‌اش گرفت. جانش را گذاشته تا این اتفاق بیفتد. پشت میکروفون می‌رود: «تنها کسی که در تمام دنیا به کمک من آمد، بهروز بیات، معمار این بنا بود؛ اگر ناواردی در آن می‌بینید، از چشم من ببینید. خوشبختانه آقای شاه‌حسینی مشکل ما را حل کرد. مسئولان در دولت آقای روحانی مشکل مجوز را حل کردند. همین‌طور همسرم و فرزندم بسیار کمک‌حالم بودند که در این لحظه از آنها سپاسگزارم. این مرکز برای هنر و جایی برای خدمت به هنر است. خانه تنبور برای همه است».
مرادی در خیل سوت‌وکف‌ها بدرقه می‌شود تا سیروان خالدی روی سن بیاید و آواز سیاه‌چمانه بخواند.


محمدرضا درویشی سخنران بعدی است. او که از کم‌حرف‌ترین اهالی موسیقی است، می‌گوید: «به عنوان یکی از اهالی موسیقی، خیلی خوشحالم این جمعیت عظیم را اینجا می‌بینم؛ جمعیتی که به‌خاطر چیزی جز موسیقی اینجا جمع نشده‌اند و تنها برای افتتاح تنبورخانه یا جشنواره آمده‌اند. من شهادت می‌دهم که مرادی ۱۲ سال با جان و مال خودش شخصا در این برهوت به ساخت این خانه اقدام کرد؛ مکانی که بدون کمک هیچ نهادی احداث شده است. در دولت‌های پیشین کارشکنی‌ها تا آنجا پیش رفت که می‌خواستند بنای این خانه را تخریب کنند؛ اما سرانجام این ادراک به وجود آمد که اینجا مرکزی فرهنگی است برای ساز تنبور، جای سیاسی نیست. به جرئت می‌گویم هرکسی از احداث و راه‌اندازی این خانه ممانعت کرد، مرتکب اشتباه شده است و تشکر می‌کنم از هر مسئولی که سعی در بازگشت به آن داشته است. مرادی بدون هیچ پشتوانه‌ای جان و مالش را برای اینجا گذاشت. من امیدوارم جوانان، نه تنها از دالاهو، بلکه از دیگر نقاط کشور هم از این خانه تنبور استفاده کنند.


بعد از او کیهان کلهر که به‌تازگی مجموعه کنسرت‌هایش با موفقیت به پایان رسیده، روی صحنه آمد و در چند جمله کوتاه خوشحالی‌اش از وقوع این رخداد فرهنگی را اعلام کرد و گفت: «خوشحالم بعد از ۱۵ سال این اتفاق افتاده. سال ۸۱ بود که مرادی تصمیم به احداث تنبورخانه گوران گرفت و حالا بعد از این سال‌ها خوشحالم از اینکه این آرزو به ثمر نشست».


در ادامه شهریار و داریوش قبادی دو نوجوان تنبورنواز به دونوازی تنبور پرداختند تا لحظاتی بعد، شهرام ناظری روی سن بیاید. او صحبت‌هایش را این‌طور آغاز کرد: «به هم‌ولایتی‌ها و همشهریان خودم سلام می‌کنم و از حضورشان متشکرم. این همیت و غیرت علی‌اکبر مرادی و مهندس بهروز بیات دوست دوران کودکی من است که امروز این خانه افتتاح شده و تشکر می‌کنم از هر دوی آنها. بعدها تاریخ درباره این خانه قضاوت خواهد کرد و نام آنها به نیکی خواهد آمد، کسانی که خواستند تخریب کنند روسیاهی بر آنها می‌ماند». بعد از صحبت‌های مجری درباره اهمیت جایگاه استاد شجریان و شهرام ناظری، ناظری جمعیت حاضر را میهمان دو قطعه براساس اشعار مولانا و یک قطعه کُردی کرد که با تشویق فراوان همشهریانش روبه‌رو شد.


حسین علیزاده هم در پی سخنان و اجرای ناظری که در چندسال اخیر به شوالیه آواز ایران مشهور شده است، روی صحنه آمد و به عنوان شوالیه معترض شد. او صحبت‌هایش را با تشکر از مرادی آغاز کرد و گفت: «نام علی‌اکبر مرادی نیازی به هیچ عنوانی ندارد. به عقیده من اتفاق امروز یکی از بهترین اتفاق‌ها برای دولت ایران است نه فقط تنبور و موسیقی. ملت ایران همیشه نشان داده وقتی برای عشق دورهم جمع می‌شوند هیچ تشنجی و اتفاقی وجود ندارد و نیاز به هیچ حفاظتی ندارد. ما ایرانی هستیم و ساز تنبور به همه ما تعلق می‌گیرد و حتی به شخص خود من که تنبورنواز نیستم نیز تعلق دارد همان‌طور که هر ساز ایرانی و هر فرهنگ ایرانی به همه ایرانیان تعلق می‌گیرد. ایران یکی از سرزمین‌های بزرگ دنیاست که شاید به لحاظ اینکه فرهنگ‌های متنوعی را در خود جای داده است نظیر آن در دنیا کم باشد و حتی از نظر موسیقی بومی به‌لحاظ اقوام متعددی که وجود دارد، ایران یکی از ثروتمندترین کشورهای دنیاست».


او افزود: کشور ایران دارای موسیقی بسیار غنی است و مردم ایران و دنیا این مسئله را نمی‌دانند.


سالیان بسیاری است که به موسیقی کم‌لطفی شده اما موسیقی به لطف کسی نیاز ندارد و در قلب همه وجود دارد و مانند نفس‌کشیدن همیشه در جریان است. در اطراف ما موسیقی به‌طور طبیعی وجود دارد و تنها با ساز نواخته نمی‌شوند؛ مانند یک تابلو نقاشی‌شده از تصویر یک طبیعت.
این آهنگساز در ادامه گفت: من به شهر کرمانشاه غیرت دارم و تا حدودی با موسیقی این منطقه آشنا هستم و دو هنرمند بزرگ شهرام ناظری و کیهان کلهر متولد این شهر هستند بنابراین وقتی صحبت از این دو دوست می‌شود، صحبت از دو هنرمند ایرانی است که در دنیا محبوبیت دارند اما دو عنوان وجود دارد که باید از فرهنگ خودمان حذف کنیم. نخست مسئله شوالیه است که نمی‌دانم چرا اینقدر به این کلمه تکیه می‌شود؛ آیا شهرام ناظری به‌تنهایی گویا نیست؟! وقتی اسم شهرام ناظری برده می‌شود قلب همه برای او می‌لرزد و نیازی به پسوند شوالیه ندارد. عنوان شوالیه برای هنرمند بزرگ کشورمان باب خنده خود فرانسوی‌ها شده است. ما باید افتخار کنیم شهرام ناظری یک هنرمند ایرانی یا کرمانشاهی است و خود من بشخصه برای اینکه ایرانی بمانم و حسین علیزاده باشم نشان شوالیه را قبول نکردم. هنرمندان دیگری هم قبل و بعد از شهرام ناظری بودند که عنوان شوالیه را گرفتند اما هیچ‌گاه به دنبال اسم خود آن را اضافه نکردند. به‌طور مثال هیچ‌کس به آقای شجریان نمی‌گوید شوالیه و او را محمدرضا شجریان خطاب می‌کنند.


او در ادامه صحبت‌هایش درباره کلهر گفت: دومین موضوع کیهان کلهر است که همه ‌جا این هنرمند را کمانچه‌نواز جهانی می‌نامند. یعنی ما در جهان کشوری به نام ایران نداریم. چرا هر زمان می‌خواهیم جهانی باشیم نام ایران را حذف می‌کنیم. کیهان کلهر هنرمند، آهنگساز و کمانچه‌نواز بزرگ یک ایرانی است و نباید با عناوین برتر دادن غیرایرانی باعث تمسخر دیگران شویم. این جوایز حق این هنرمندان است و مبارکشان باشد. بعد از صحبت‌های علیزاده، پرتوی کرمانشاهی شاعر پشت میکروفون قرار گرفت و به ایراد اشعار کردی پرداخت. اجرای هوره و مور از آواهای باستان لک بخش بعدی مراسم بود. اهدای جوایز به برگزیدگان جشنواره آواهای کهن تنبور با حضور تمامی استادان حاضر موسیقی ایران پایان‌بخش این مراسم بود که بیش از سه ساعت به طول انجامید اما بارقه‌های امید را نه‌تنها در دل و جان اهالی کرمانشاه که در دل تمامی ایران روشن کرد.

در حاشیه: کیهان کلهر و حسین علیزاده با خانواده مشهدی‌ای که در اعتراض به لغو کنسرت‌ها راهپیمایی ۶۰ روزه‌ خود را از مشهد به دور ایران آغاز کرده‌ بودند، دیدار و در این دیدار از حرکت این خانواده تقدیر کردند.

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy