- بی بی سی
سنای آمریکا سپتامبر سال ۲۰۱۵، یعنی درست دو سال پیش، صحنه درگیری موافقان و مخالفان برجام بود. ۴۲ سناتور از ۱۰۰ سناتور به حمایت از توافقنامه مزبور برخاستند، ۵۶ سناتور موضع مخالف و ۲ سناتور موضع ممتنع گرفتند.
سناتورهای موافق با استفاده از قانون عجیب "فیلی باستر" دست به سخنرانیهای طولانی (و بعضا غیر مرتبط به مسئله هستهای ایران) زدند و مانع از رأیگیری نهایی بر روی برجام شدند. قانون فیلی باستر به بیش از دو قرن پیش یعنی سال ۱۸۰۶ باز میگردد. طبق این قانون سناتورهای مخالف رأیگیری بر روی یک موضوع، میتوانند به مدت نامحدودی راجع به هر چه که دلشان بخواهد صحبت کنند و مانع از رأیگیری شوند. تنها در صورتی که ۶۰ سناتور موافق رأیگیری باشند میتوانند کفایت مذاکرات را اعلام کنند. در مورد برجام این تعداد ۵۶ نفر بود.
پیش از آن، مجلس نمایندگان با ۱۶۲ رأی موافق در برابر ۲۶۹ رأی مخالف، برجام را رد کرده بود. اما حتی اگر دو مجلس کنگره با همین آراء توافقنامه را رد کرده بودند، پرزیدنت اوباما میتوانست مصوبه مربوطه را وتو کند. مخالفان توافقنامه در دو مجلس، برای خنثی کردن وتوی اوباما و رد برجام به دو سوم آراء نیاز داشتند که این تعداد را در اختیار نداشتند.
اما موضوع حائز اهمیت اینجاست: دو سال پیش، ۴۲ سناتور و ۱۶۲ نماینده مدافع برجام بودهاند و رئیس جمهور وقت، آقای اوباما، با تمام قوا به مصاف مخالفان و مشخصا لابی پرقدرت اسرائیل رفت. اما وقتی به رأیگیری مرداد ماه امسال برای اعمال تحریمهای جدید علیه ایران نگاه میکنیم، میبینیم که مجلس نمایندگان با ۴۱۹ رأی موافق در برابر ۳ رأی مخالف و سنا با ۹۸ رأی موافق در برابر ۲ رأی مخالف لایحه پیشنهادی را تصویب کرده است.
سئوالی که پیش میآید این است که چه تحولی در این دو سال رخ داده که جو به این صورت ناگهان علیه ایران شده است؟
یک پاسخ میتواند این باشد که ممکن است در خصوص افزایش تحریمهای بر روی ایران اتحادی چشمگیر بین دموکراتها و جمهوری خواهان بوجود آمده باشد. با این حال، اگر موضوع خروج آمریکا از برجام مطرح شود امکان دارد وضعیت بکلی فرق کند. در این رابطه، اعضاء مجلس نمایندگان اظهارنظر مشخصی نداشتهاند که بتوان موضع آنان را ارزیابی کرد. اما سناتورها دو دسته شدهاند . یک دسته معتقدند که آمریکا باید از برجام خارج شود. اینها در زمان اوباما هم نقش مخالف داشتند. اما دسته دیگر، از جمله سناتور پرنفوذ باب کورکر، رئیس کمیته روابط خارجی سنا استدلال میکنند که باید آنقدر به ایران فشار آورد که خودش برجام را ترک کند. به جز دو سناتور (برنی سندرز و رند پال) سناتور دیگری در موضع مدافع حفظ برجام ظاهر نشده است.
استدلال دیگر در توجیه افزایش ضدیت با ایران نسبت به دوران اوباما ممکن است این باشد که نمایندگان کنگره در جریان انتخابات سال گذشته تغییر کردهاند و گروهی که اینک در کنگره هستند با گروه قبلی تفاوت دارند. آمار نشان میدهد که در سنا ۷ درصد و در مجلس نمایندگان ۱۲ درصد از نمایندگان تغییر کردهاند. لذا تغییر شدید آراء بر علیه ایران را نمیتوان به نتیجه انتخابات کنگره نسبت داد.
واقعیت این است که در جریان مذاکرات هستهای در دوران اوباما، حامیان توافق با ایران در آمریکا، از تحلیلگران گرفته تا سیاستمداران، از برجام انتظاراتی به مراتب فراتر و وسیعتر داشتند. تقریبا استدلال جملگی آنان این بود که اگر توافق بین آمریکا و ایران بر سر یکی از پیچیدهترین مسائل مورد اختلاف دو طرف از طریق مذاکرات طولانی و دوجانبه به نتیجه برسد، راه برای گفتگوهای بیشتر برای پایان دادن به دشمنی دهها ساله بین دو کشور باز میشود. چگونه؟ از دید حامیان به ثمر رسیدن برجام، با موفقیت جناح میانهرو در جریان توافق هستهای یک خانه تکانی سیاسی میتوانست در ایران شکل بگیرد که جناح رادیکال به حاشیه رانده شود و میانهروها دست بالا را پیدا کنند. آقای اوباما در مصاحبه در سال ۲۰۱۵ گفت: "اگر ما بتوانیم مسئله هستهای را حل کنیم و ایران بتواند از فشار تحریمها خلاص شود... فرصتهای بیشتری برای مردم ایران فراهم میشود که نهایتا میتواند به رهبران میانهروتر در ایران قدرت ببخشد". این گمانه زنی که به اشکال گوناگون در رسانههای اصلی آمریکا نیز بازتاب داشت، با گفتههای حسن روحانی از قبیل "گامهای اولیه را برای کاهش دشمنی ایران و آمریکا برداشتهایم" و یا "میتوان دشمنی با آمریکا را به دوستی تبدیل کرد" یا "بازگشایی سفارت آمریکا در تهران غیرممکن نیست" تقویت میشد.
اما هنوز مرکب امضای برجام خشک نشده بود که آیت الله خامنهای آب پاکی را روی دست همه خوشبینان در ایران و آمریکا ریخت و راه هرگونه مذاکره بعدی را بست. رهبر ایران گفت: "ما فقط در قضیه هستهای با مذاکره با آمریکا به دلایل مشخص موافقت کردیم. در عرصههای دیگر اجازه مذاکره با آمریکا ندادیم و با آنها مذاکره نمیکنیم".
او با اشاره به کسانی که خواهان عادی سازی روابط با آمریکا هستند اضافه کرد: "بعضی اصراردارند این شیطان بزرگ را به شکل فرشته وانمود کنند. ملت ایران این شیطان را بیرون کرد، نباید بگذاریم از در بیرونش کردیم ازپنجره برگردد و نفوذ پیدا کند".
نگرانی محافظهکاران از عادی شدن روابط با آمریکا زاییده توهم نیست. آنان نگران نفوذ گسترده فرهنگ پاپ آمریکایی در بین جوانان ایرانی و نتیجتا سست شدن پایههای ایدئولوژیک حکومت مذهبی ایرانند. آنان نگران قدرت گرفتن تکنوکراتها بر اثر گسترش روابط با آمریکا و به حاشیه رانده شدن روحانیتاند. و بالاخره نگرانی و سوءظن شدید آنان این است که با باز شدن باب روابط، آمریکاییها با ایرانیهایی که قصد براندازی حکومت را دارند مخفیانه رابطه ایجاد کنند. خاطره کودتای ۲۸ مرداد هنوز از ذهن آنان بیرون نرفته است.
حکومت آمریکا در زمان اوباما نسبت به مسئله ایران دو پارچه شده بود تا آنجا که در اقدامی بیسابقه، نتانیاهو به دعوت مخالفان اوباما در کنگره، علیرغم مخالفت و خشم اوباما، راهی آمریکا شد و در کنگره علیه توافق با ایران و سیاست دولت اوباما سخنرانی کرد. اما موضعگیری آقای خامنهای، که بعدا در عمل نیز توسط حکومت ایران پی گیری شد، حکومت آمریکا را در این زمینه یک پارچه کرد. طبیعی است که در دو سال گذشته مخالفان حکومت ایران در سیستم سیاسی آمریکا و لابی اسرائیل نیز برای ایجاد یک جبهه قوی و متحد علیه ایران بیکار نبودهاند.
با آمدن دونالد ترامپ و اعلام آشکار سیاست تغییر مسالمت (تغییر رژیم) در ایران توسط رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا، آخرین سنگر مقاومت در برابر تندروها که دولت اوباما بود فرو ریخت. امروز کمتر کسی در کنگره و دولت آمریکا از حفظ برجام سخن میگوید. در یک نمونه بارز، بخش تحقیقات کنگره آمریکا در یک گزارش تحلیلی بتاریخ ۱۶ شهریور با عنوان "گزینههای متوقف کردن اجرای توافق هستهای با ایران" به بررسی گزینههای مختلف در این رابطه و مزایا و معایب هر یک پرداخته است.