خبرگزاری هرانا - بیش از ۳۰۰ نفر از اساتید دانشگاهها، پژوهشگران، مددکاران اجتماعی، وکلا و حقوق دانان، روزنامه نگاران فعالین حقوق کودکان، و فعالین مدنی طی نامه سرگشادهای به مشاور رئیس جمهور در امور حقوق شهروندی، ریاست سازمان بهزیستی کل کشور، ریاست شورای شهر و شهردار تهران خواستار توقف "طرح جمع آوری کودکان کار و خیابان" برای همیشه شدهاند. امضا کنندگان این نامه تاکید نمودهاند که این قبیل اقدامات ضربتی تنها معطوف به خارج کردن جمعیت آسیب دیده و مظلوم از حوزه دید جامعه بوده و نه تنها بهبودی در وضعیت اجتماعی و زندگی مردم فقیر به ویژه کودکان فراهم نمیکنند بلکه منجر به اسیب دیدگی بیشتر و سلب اعتماد آنها از نهادهای حمایتی و هدر دادن سرمایه هایی است که میتواند به جای دامن زدن به تبعیضهای ناروای کنونی، صرف اقدامات موثرتری شود.
متن کامل این نامه سر گشاده و اسامی امضا کنندگان آن که نسخهای از آن در اختیار هرانا قرار گرفته است در ادامه میآید:
سرکار خانم مولاوردی، مشاور محترم رییس جمهور در امور حقوق شهروندی؛
جناب آقای دکتر محسنی بندپی، رییس محترم سازمان بهزیستی؛
جناب آقای دکتر نجفی، شهردار محترم تهران؛
جناب آقای محسن هاشمی رییس محترم شورای شهر تهران
در روزهای گذشته با کمال تاسف اخباری مبنی بر شروع مجدد جمع آوری کودکان خیابانی از سطح شهر تهران، فعال نمودن قرارگاه جمع آوری کودکان خیابانی و متکدیان، و غربالگری کودکان توسط سازمان بهزیستی، شهرداری و فرمانداری تهران منتشر شده است. علاوه بر این در برنامه مورد اشاره اقداماتی تنبیهی برای خانواده هایی که کودکان خود را به کار میگمارند پیش بینی شده است. خاطر نشان میسازد نزدیک به دو دهه است اقدامات برای کنترل مسئله کودکان خیابانی در ایران با محوریت جمع آوری کودکان خیابانی از سطح شهرها به اجرا در آمده است، اما تا کنون هیچ شواهدی مبنی بر تاثیر این روشها بر وضعیت کودکان خیابانی چه به لحاظ کمی و کاهش جمعیت آنها و چه تغییر در کیفیت زندگی آنها وجود نداشته است. در صورتی که مبدعین طرح اخیر، نگاهی به تاریخچه نه چندان دور اقدامات معطوف به جمع آوری و غربالگری سازمانهای متولی میداشتند، از تکرار اقداماتی که نتیجهای جز صرف هزینه بدون بازده نداشته، خودداری مینمودند. اقدامات برای کنترل و حل مشکلاتی مانند خیابانی شدن کودکان در درجه اول نیاز به تغییر در نگرش و رویکرد به مسئله به عنوان معلول شرایط اجتماعی_ اقتصادی و فرهنگی دارد و زمان کافی و اقدامات همه جانبه و منسجم از سوی چندین وزارتخانه و سازمان را طلب میکند.
شواهد فراوان حاصل از مطالعات موجود در کشور نشان میدهد کار کودکان به ویژه در شهرها نتیجه عواملی است که مهمترین آنها عبارتند از فقر و نابرابری و شیوع مشکلات اجتماعی در گروههای آسیب پذیر جامعه یا به عبارت دیگر آسیب پذیری بالا و تاب آوری پایین جامعه ایران. علاوه بر این ضعف در برخورداری کودکان از آموزش که خود نتیجهی مجموعهای از تبعیضهای مختلف اجتماعی- اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است، به کار کودکان دامن زده است. شواهد نشان میدهد آموزش عامل محافظت کنندهای در برابر کار کودکان است و بالعکس عدم برخورداری از آموزش در کنار فقر، کودکان را بیش از پیش به سمت کار سوق میدهد.
برای کنترل مسئله کودکان خیابانی باید تلاشها معطوف این عوامل اصلی باشند، و برای این تلاشها و شناسایی گروههای آسیب پذیر جامعه نه تنها نیازی به جمع آوری کودکان نیست بلکه این قبیل اقدامات علاوه بر به هدر دادن سرمایه هایی که میتواند صرف اقدامات موثرتری شود، جمعیت هدف این مطالعات را در معرض خطرات و آسیبهای بیشتری از آنچه متحمل میشوند و نقض حقوق شهروندیشان قرار داده و دسترسی به آنها را مشکل تر میسازد. بنا به گزارشهای میدانی از دورههای جمع آوری در شهرهای مختلف کشور (تحت عنوان جذب) آنچه از این اقدامات به طور ملموس نتیجه شده، تعرض مضاعف به حقوق کودکان، ایجاد آسیبهای جسمی و روانی در آنها و خانوادههایشان و نارضایتی، ترس و بی اعتمادی کودکان نسبت به خدمات سازمان هایی بوده که باید در عمل منبع حمایت و مدافع حقوق آنها باشند.
به علاوه منابع مالی و انگیزههای انسانی که صرف این اقدامات شده به هدر رفته و فعالیتهای سازمانها به صورت دور باطلی درآمده است که در مقاطع زمانی شدت میگیرد اما به دلیل بی ثمر بودن آن پس از چندی فرو مینشیند. غربالگری چند باره و تفکیک کودک کار از متکدی، فرستادن کودکان به استانهای آنها، پرداختهای موردی ناچیز و بازگرداندن اجباری کودکان افغان به وطنشان اقدامات تکراری هستند که بدون توجه به شرایط اقتصادی اجتماعی که این کودکان در بستر آن به سوی کار سوق داده شدهاند، بی نتیجه بودن آنها بارها به اثبات رسیده است.
خانمها و آقایان
به جای جمع آوری کودکان و تنبیه خانواده هایی که از سر اجبار و ناآگاهی کودکان خود را به کار میگیرند، منابع مالی کشور و سرمایه انسانی باید با برنامههای منسجم کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت صرف بهبود معیشت، دسترسی به اشتغال و ارتقا شرایط زندگی گروههای در معرض آسیب جامعه و برخورداری کودکان آنها از آموزش و سلامت شود.
کار کودکان در خیابان که تنها بخش کوچکی از کار کودکان در بخشهای مختلف اقتصادی کشور است، نشانهای است هشدار دهنده از وضعیت نامطلوب اجتماعی بخشی از جمعیت کشور که نیازمند بیشترین حمایت و مراقبت هستند. تجارب خوبی در کشور از جلب اطمینان و حمایت کودکان کار توسط نهادهای مردمی بدون استفاده از روشهای قهری وجود دارد. باید به این سازمانهای مردم نهاد و تجارب شات اعتماد کرد. همچنین قوانین و آیین نامه هایی در جهت هماهنگ نمودن فعالیتهای بین سازمانی با تلاش فراوان در جهت بهبود شرایط کودکان تدوین شده است که در صورت پایبندی به آنها میتوان برای کاهش مسایل و مشکلات موجود اقدامات موثرتری انجام داد. از فرصتهای موجود استفاده کنیم و به جای تکرار راههای رفته بپذیریم که تنها سرمایه گذاری جدی مالی و انسانی، فعالیت هماهنگ و همکاری واقعی میان سازمانهای مختلف، مشارکت دادن مردم در ارتقا وضعیت خود و مهمتر از همه حفظ حقوق انسانی افراد نیازمند به حمایت، راه بهبود شرایط اجتماعی است و اقدامات ضربتی که هدف آنها خارج کردن جمعیت آسیب دیده و مظلوم از حوزه دید جامعه است اگرچه ممکن است یکی دو هفته صورت مسئله را پاک کند، اما هرگز بهبودی در وضعیت اجتماعی و زندگی مردم فقیر به ویژه کودکان فراهم نمیکند و دامن زدن است به تبعیضهای ناروای کنونی.
بر این اساس امضا کنندگان این نامه به عنوان جمعی از فعالان و پژوهشگران مدنی واجتماعی به ویژه در حوزه کودکان از شما میخواهند یک بار برای همیشه با احترام به حقوق شهروندی کودکان کار و خانوادههایشان به جمع آوری کودکان خیابانی پایان دهید!
امضا کنندگان
مجید ابراهیم پور (پژوهشگر شهری)، لیلا ابراهیمیان (روزنامه نگار)، سپیده ابوذری (کارشناس شهرسازی)، فائزه اثنی عشری، فرزانه احمدی (فعال حقوق کودکان)، کامیل احمدی (مردم شناس و محقق)، مینا احمدی، ایما آراینفر، زهره ارزنی (وکیل دادگستری و فعال حقوق زنان)، منیره آرزومندی (مددکار اجتماعی، فعال حقوق کودکان)، میترا ارژنگ، لیلا ارشد (فعال حقوق کودکان و زنان)، سارا آزاد (روانشناس)، زینب آژیراک (مددکار اجتماعی)، محمد کریم آسایش (پژوهشگر و فعال حوزه شهری)، ریحانه اسد (مددکار اجتماعی)، سمیه اسدی، محمد اسدی (کارشناس حقوق کیفری و جرم شناسی)، میترا اسفاری (انسان شناس، پژوهشگر حوزه کودکی)، علی اکبر اسماعیل پور (فعال حقوق کودکان)، سحر اسماعیلی، هانیه اشراقی، نامیه اصفهانیان، فاطمه افشار (روانشناس)، محمد آقامیرزاده، رودابه اکبری (فعال حقوق کودکان)، شکوفه اکبری (جامعه شناس)، شکیلا اکبری، ضحی امیری، رعنا امینی، الناز انصاری (فعال حقوق زنان)، محمود اولاد، الهام اردبیلی، سمانه احمدی، شیوا آقایی، میترا امام، امین امامی، محدثه بابایی، نغمه بابائیان (مددکار اجتماعی)، حامد بابکری، مسعود باستانی (روزنامه نگار)، احمد باقری کلو، سارا باقری (فعال سیاسی و دانشجویی)، علی باقری، مریم باقری (کارشناس حقوقی)، رضا ببری (مددکار اجتماعی)، غزاله بحیرائی، شهناز برات، بیتا برآهویی (مددکار اجتماعی)، نیما برومند، نرجس بریران، هما بهرامی گرجی (متخصص زنان)، باربد بهروان، سپیده بهلولی، نیلوفر بزازی، مهیار بشردوست، فاطمه بیرامی، ریحانه بیات، سوسن پرور، طاهره پژوهش (فعال حقوق کودکان)، ملیحه پویا بهار، پریسا پورفرج، مهران پورشایگان، الهام پیرایش، بابک پیروز، مریم پورقربان مقدم، تاجبخش، زهره تدبیری نوش آبادی، فهیمه تسلی بخش، ساسان تقوایی، ندا تقی، مرضیه تکفلی، ساناز توسلی (مشاور حقوقی)، نسرین تیموری شاد، سپیده ثقفیان، مونا جانفدا، ستاره جزایری، ابراهیم جعفری، ناهید جعفری (فعال حقوق زنان)، زهرا جعفری، سروش جعفری، کیمیا جعفری، مریم جعفریه، مریم جفرودی، صدف جاودانی، طهورا چرخ انداز، سمیرا حاتمی (فعال حقوق کودکان)، سحر حاتمی لحاقی، مولود حاجی زاده، باهره حافظی، سید احمدرضا حائری (پژوهشگر)، محمدرضا حبیبی فر (روانپزشک)، ثنا حسام زاده، مریم حسنی میرا، زهرا حسینی، زهرا حسین پور، احمد حسینی (فعال حقوق کودکان)، امیر حسینی، سیده سارا حسینی، سیده طلیعه حسینی، فهیمه حسینی نائینی (روانپزشک)، نازنین حسینی، رویا حصاری اصل (فعال حقوق کودکان)، آیدین حلال زاده، حمیرا، هاله حیدری، کامران خاکی، لیلا خدابخش، ایثار خدادادی، مهدی خدایی (فعال حقوق بشر)، محسن خشتی (کارشناس شهرسازی)، پریسا خسروی فر، مینا خراسانی، پدرام خیری، شکوفه خیری، حبیب دانشور، مهشید دارابی، احسان دادبین، نگار دانش، رضا دانشمند، میلاد دلاور عجمی، هلاله دلسوز، آزاده ذاکر، زهره ذکیانی، مریم ذبیحی (مددکار اجتماعی)، محسن ذولفقاریان (فعال حقوق کودک)، مریم راستی، ربیعی (فعال حقوق کودکان)، لیلا رزاقی (روزنامه نگار)، جمال رشیدی (پژوهشگر حوزه سیاستگذاری اجتماعی)، حسن رفیعی (روانپزشک)، پیام روشنفکر (پژوهشگر حوزه سلامت)، آیشه رحیمی، نگار رحیمی، سحر رضازاده، بهنام رضوی، نژلا رضوی، علی رمضانی، پریسا روشنفکر، زهره زمانی (مددکار اجتماعی)، آمنه زمانی (فعال مدنی)، معصومه زمانی (فعال حقوق زنان)، مریم زندی (فعال حقوق زنان)، مهدیه زهدی (فعال حقوق کودکان)، پیمان زینتی (پژوهشگر سیاستگذاری اجتماعی)، کیوان زمانی، حمیرا زینالی، مهتاب زینال زاده، زهرا سادات ترابی (مددکار اجتماعی)، سپیده سالاروند (فعال حقوق کودکان و پژوهشگر)، بهنام سالم (فعال حقوق کودکان)، روح الله سپیدارند، زهره سروش فر (جامعه شناس)، میلاد سفیدگران، روناک سلطانب، فاطمه سلیمانی (مددکار اجتماعی)، حدیث سلیمی، امیرحسین سعادت، مهدی سعیدی، معصومه سوری نژاد، سیمین سیمیاری (فعال حقوق کودکان)، مژگان شاه حسینی، رضا شجاعی فر، شوان شریعتی راد، وحید رضا شعبانیان، اندیشه شمسی، عباس شهرابی فراهانی، مهسا شهشهانی، سعید شاهی وند (فعال اجتماعی)، آزاده شجاع (مددکار اجتماعی و فعال حقوق کودکان، جلال شریف.