يكى از قوانين اساسى يى كه من آن را براى كشور خودمان بسيار مى پسندم -البته با تغييراتى در آن كه به كشور ما مربوط مى شود-، قانون اساسىِ جمهورى فدرال آلمان است.
قانونى بسيار مترقى و كامل، براى اداره ى كشورى با جمعيت ٨٣ ميليون نفر و ١٦ ايالت قانون گذار، كه در عين داشتن استقلال، همگى تحت لواى كشور آلمان زندگى مى كنند.
ما ايرانيان، به جاى اين كه تلاش كنيم چرخِ قانون اساسى را از نو اختراع كنيم، با مددگيرى از چنين قوانين پيشرفته اى مى توانيم ايران فردا اداره كنيم.
ما نبايد از اين كه از قوانين كشورهاى ديگر الهام مى گيريم يا عين آن ها را مورد استفاده قرار مى دهيم ابا داشته باشيم. ابا داشتن، براى كسانى ست كه قانونى عقب مانده و نابود كننده ى انسان تدوين مى كنند نه كسانى كه خواهان پيشرفت كشورشان هستند.
من زبان آلمانى را خوب نمى دانم و زبان آلمانى مورد استفاده در علم حقوق را نيز مطلقا بلد نيستم. لذا آن چه ترجمه مى كنم، ممكن است ايرادهايى داشته باشد، ولى اميدوارم بتوانم اين ترجمه را بدون اشتباه عمده در اختيار خوانندگان قرار دهم تا چراغى پيش روى مردم ستم ديده ى ما باشد. اگر هم اشتباه عمده اى داشته باشم و خود از آن غافل بمانم، ضمن عذر خواهى، تقاضا مى كنم، آشنايان به زبان آلمانى و بخصوص كسانى كه با علم حقوق در اين كشور آشنا هستند اشتباه مرا به من گوشزد كنند، يا اصلا خودشان اقدام به ترجمه ى اين قانون كنند و آن را در اختيار من قرار دهند تا آن را براى انتشار در «خبرنامه ى گويا» به مسوولان آن ارائه دهم. طبيعتا چنين ترجمه اى با ذكر نام مترجم آن منتشر خواهد شد.
به اميد روزى كه چنين قانونى، در كشور ما تصويب و اجرا شود.
ف. م. سخن
*****
قانون اساسى جمهورى فدرال آلمان
مقدمه
ملت آلمان، با آگاهى از مسووليت اش در مقابل خدا و مردم، با اين خواست كه به عنوان عضوى با حقوق برابر در اروپايى واحد، به صلح جهانى خدمت خواهد كرد، به اين قانون اساسى، با استظهار به قواى قانون گذار، قدرتْ تفويضْ مى كند. آلمانى ها در ايالات بادن-وورتنبرگ، بايرن، برلين، براندنبورگ، برمن، هامبورگ، هِسِن، مكلن بورگ-فورپُمِرن، نيدرزاكسن، نوردراين-وستفالن، راين لند-پْفالس، زاآر لند، زاكسن، زاكسن-اَنهَلْت، شْليسويگ-هولشْتاين، و تورينگن، با آزادى خودمختارانه، وحدت و آزادى آلمان را به سر انجام رساندند. به همين لحاظ اين قانون اساسى، براى تمام ملت آلمان معتبر است.
*****
فصل اول. حقوق اساسى
اصل ١
١- شان و منزلت انسان غير قابل تعرض است. توجه به آن و حفظ آن وظيفه ى كل قواى دولتى ست.
٢- به همين لحاظ ملت آلمان خود را به حقوق بشرِ غير قابل تغيير و غير قابل تفكيك متعهد مى داند و آن را اساس هر اجتماع انسانى، صلح و عدالت در جهان مى شمارد.
٣- حقوق اساسى ذكر شده در ذيل، قواى مقنن، اجرايى و قضايى را به عنوان حقوق مستقيم و بى واسطه و معتبر ملزم مى نمايد.
ادامه دارد...