رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان گفت: تاکیدم این است که مذاکره و تلاش برای تفاهم و تعامل، مشی جریان اصلاحات است و در همین راستا میتوانیم در مقاطعی حتی وارد ائتلاف شویم.
محمدرضا عارف در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایلنا، درباره اینکه آیا تاکنون آسیبشناسی دقیقی از عملکرد اصلاحطلبان در گذشته شده است، عنوان کرد: یکی از مباحث جدی که باید در یک زمان مناسب به آن بپردازیم، آسیبشناسی دقیق رویکردها و راهبردهای جریان اصلاحات در گذشته است. ممکن است سوالاتی در این رابطه مطرح شود، اینکه چرا پس از ۸ سال دولت اصلاحات، بهسمتی رفتیم که احمدینژاد به ریاستجموری رسید. چرا در سال ۸۴ چنین عملکردی داشتیم و چرا در شورای اول به سمت آن مسائلی که شاهد بودیم، حرکت کردیم. باید بگوییم در سالهای آخر دهه ۸۰ و ابتدای دهه ۹۰، البته نهچندان دقیق اما تا حدودی به این مباحث پرداخته شد.
وی افزود: شاید بتوانیم در یک نگاه کلی بگوییم که ما در این دوران درمورد ضرورت حضور در عرصه سیاسی به قطعیت رسیده و معتقد بودیم که گفتمان اصلاحات بهعنوان یک جریان و گفتمان ریشهدار و اصیل که در دوران پیش و پس از انقلاب سهم داشته، نمیتواند در صحنههای مهم حضور نداشته باشد و باید با حضور پررنگ، ایفای نقش کند و از طرفی بنابر این نیست که ما در همه رقابتهای سیاسی پیروز شویم و اگر استراتژی و راهبردی دقیق داشته باشیم، حتی شکست هم میتواند مقدمه پیروزی بعدی ما باشد.
عارف با بیان اینکه ما به این راهبرد دست پیدا کردیم که «انسجام درونی درعین حفظ چندصدایی» درون جریان اصلاحات مهمترین مسئله برای تدوام و پیشبرد گفتمان اصلاحات در قالب یک حرکت جبههای و گفتمان است، گفت: بهطور طبیعی رویکرد درازمدت در کشور باید حرکت در مسیر تحزب باشد. لازم است چند حزب قدرتمند در صحنهها و عرصههای مختلف حضور پیدا کرده و ضمن نقشآفرینی، پاسخگو باشند.
وی ادامه داد: همواره اشاره کردهام که جبههها تشکیل شده و فعالیت میکنند اما متاسفانه «پاسخگویی» در حرکات جبههای چندان مورد توجه نیست. افراد بعضاً از طریق جبههها وارد عرصه رقابتهای سیاسی شده و حتی به پشتوانه این پشتیبابیهای جبههای و جریانی توفیقاتی هم کسب میکنند اما در ادامه الزامی برای پاسخگویی گفتمانی حس نمیکنند. به بیان دیگر از آنجا که حرکات جبههای در درازمدت قادر به تداوم نیست، باید به سمت تحزب برویم اما تا زمانی که پیشفرضهای تحزب ازسوی حاکمیت و نظام سیاسی از یکسو و همچنین از جانب مردم و فرهنگسازی لازم مورد پذیرش قرار نگرفته و درکل جامعه مدنی آمادگی فعالیت در چارچوب تحزب را بهدست نیاورده، ناگزیر به حرکت جبههای خواهیم بود.
رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان تاکید کرد: در نهایت باتوجه به آنکه دستیابی به این رویکرد حزبی روندی زمانبر است، رویکرد کلی ما در دهه ۹۰ حرکت جبههای با حفظ انسجام درونی جریان اصلاحات در عین توجه به صداهای مختلف بود و درواقع به نقشی که گروهها و جریانهای دیگر ایفا میکرده و میکنند، آگاهی داشتیم. البته تلاش این جریان پاسخگویی به مطالبات مردم هم هست.
وی افزود: در این راستا از بعد از پیروزی در انتخابات خرداد ۹۲ بحث تعامل با گروهها و جریانهای خارج از جریان اصلاحات را برای ورود به انتخابات سال ۹۴ بهصورت جدی دنبال کرده و حتی صحبتهایی با برخی نخبگان جریان رقیب داشتم اما آنچنان تمایلی به تعامل نداشتند. البته با توجه به فضای سیاسی حاکم بر کشور پس از انتخابات ۸۸ این رویکردی طبیعی ازسوی جریان رقیب بود که خود را پیروز مطلق میدانست و میپنداشت فاتحه جریان اصلاحات خوانده شده است.
عارف گفت: در ادامه راه، بنده در ماههای آخر سال ۹۲ برای ورود انتخابات مجلس دهم در تهران، بحث ائتلاف نسبی را مطرح کردم بدین صورت که ۲ جریان اصلاحطلب و اصولگرا از فهرست ۳۰ نفره خود در تهران، ۱۰ نفر را بهطور مشترک انتخاب کنند و معتقد بودم این رویکرد پیام مهمی برای مردم بههمراه داشت که اگر این دو جریان در تاکتیکها اختلافنظر دارند، در اصول همراهند و هنگامی که این پیشنهاد موردپذیرش جریان رقیب قرار نگرفت، پیشنهاد کردم هر یک از طرفین، ۵ نفر را از طرف مقابل در فهرست خود قرار دهند که البته این پیشنهاد تا حدودی مورد استقبال قرار گرفت ولی در ماههای بعد این پیشنهادها از اساس نفی و تکذیب شد که اساساً چنین مذاکرهای انجام شده است، حال آنکه شخصاً با برخی از نخبگان جریان اصولگرا مذاکره کرده بودم. تاکیدم این است که مذاکره و تلاش برای تفاهم و تعامل، مشی جریان اصلاحات است و در همین راستا میتوانیم در مقاطعی حتی وارد ائتلاف شویم.
وی یادآور شد: درحالی که جریان رقیب سعی داشت اینطور وانمود کند که پیروزی جریان اصلاحات در انتخابات سال ۹۲ اتفاق و تصادفی بوده و ما هم قصد داشتیم با تداوم مسیر پیروزی سال ۹۲ حقانیت جریان خود را بار دیگر به اثبات برسانیم و در عمل یک رقابت بسیار جدی آغاز شده بود، در مباحث درونی جریان اصلاحات با رویکردی مبتنی بر همان مشی «اتحاد و انسجام درونی در عین توجه به چندصدایی درونگفتمانی» درحالی در آستانه انتخابات سال ۹۴ قرار گرفتیم که فعالیتهای انتخاباتی جریان اصلاحات در ۳ حوزه اعم از «شورای هماهنگی جبهه اصلاحات»، «کارگروه انتخابات شورای مشورتی آقای خاتمی» و همچنین «کارگروه انتخابات گروه امید» آغاز شده بود.
عارف خاطرنشان کرد: البته در تهران باتوجه به ارتباطات و هماهنگیها نگرانی نداشتیم اما این نگرانی وجود داشت که اگر در شهرستانها هرکدام از این ۳ جریان مسیر خود را پیش ببرد، اختلافات جدی پیش بیاید اما خوشبختانه با پیگیریهایی که صورت گرفت به وحدت و انسجامی مستحکم در حوزه فرماندهی و مدیریت دست پیدا کردیم و با تشکیل «شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان» که علیرغم برخی انتقادها به عملکرد این شورایعالی، نفس تشکیل این ساختار، اتفاقی ارزشمند و دستاوردی بزرگ بود که حتی در مواردی، بیش از نخبگان سیاسی درون جریان اصلاحات، ازسوی مردم مورداستقبال قرار گرفت و در نهایت با نوعی ائتلاف با جریان نزدیک به دولت در انتخابات اسفند ۹۴ شرکت کردیم و پیروز میدان شدیم.