ميثم بهروش - ایران وایر
برای بازیگری که از آغاز جنگ داخلی در یک کشور بیگانه حضوری تمام و كمال در آن داشته و هزينههای مالی و جانی قابل توجهی در راستای تضمین بقای یکی از طرفین منازعه متحمل شده است، چندان غیرمنتظره نیست که پس از پایان جنگ داخلی نیز بخواهد نقشی فعال در بازسازی آن کشور ایفاکند. «محمدعلی شهیدی»، رییس «بنیاد شهید» ایران طی سخنانی در اوایل ماه مارس ۲۰۱۷ اعلام کرد از آغاز جنگ داخلی درسوریه حدود دو هزار و یک صد «مدافع حرم» کشته شدهاند و گفت:«راه شهداهم چنان مفتوح است.»
گفته میشود نایب اصلی ایران درخاورمیانه، یعنی «حزبالله» لبنان نیز که بخش عمده بودجه وتجهیزات نظامی آن از سوی ایران فراهم میشود، تا به حال حدود دو هزار کشته و شش هزار مجروح به واسطه مداخله در جنگ سوریه برای دفاع از حکومت «بشار اسد» داشته است. هم چنین طبق برآورد منابع نزدیک به سازمان ملل متحد، ایران سالانه شش میلیارد دلار برای حفظ اسد در قدرت هزینه کرده است. هرچند برخی دیگر از کارشناسان هزینه سالانه حضور ایران در جنگ داخلی سوریه را ۱۵ تا ۲۰ میلیارد دلار در سال برآورد کردهاند.
اکنون که «داعش» واپسین نفسهای خود را به عنوان یک خلافت خودخوانده در سوریه میکشد، جمهوری اسلامی خود را برای نقشآفرینی در تعیین آینده سیاسی، نظامی، امنیتی واقتصادی این همپیمان استراتژیک خود، از جمله بازسازی آن آماده میکند. در ادامه مقاله، نگاهی میاندازیم به نقش کنونی و آینده ایران در بازسازی سوریه و پیامدهای استراتژیکی که چنین رویکردی میتواند برای تهران و دمشق در پی داشته باشد.
از شبکههای مخابرات تا معادن فسفات
شاید با اندکی تساهل بتوان گفت که نخستین گام رسمی در راستای مشارکت فعال ایران در بازسازی سوریه، در اوایل سال۲۰۱۷ و طی سفر «عماد خمیس»، نخست وزیر سوریه به تهران برداشته شد. در جریان این دیدار در اواسط ژانویه، پنج تفاهمنامه در حوزههای مخابرات و خدمات تلفن همراه، کشاورزی، استخراج معدن و تاسیس پایانههای نفت و گاز میان تهران و دمشق به امضا رسید.
به گزارش «ایرنا»، طبق یکی از این قراردادها، دولت سوریه با اعطای پنج هزار هکتار زمین برای فعالیت های کشاورزی و یک هزار هکتار برای ساخت پایانههای نفتی و گازی به ایران موافقت کرده است.
در این میان، سپاه پاسداران نیز در پروژههای ساخت شبکه و تامین خدمات تلفن همراه مشارکت خواهد داشت که در واقع میتواند کنترل ایران بر ارتباطات تلفنی و اینترنتی در سوریه را افزایش دهد.
با توجه به پیشینه سپاه در انجام پروژههای عمرانی در ایران از طریق قرارگاه «خاتمالانبیا»، میتوان انتظار داشت که این نیروی نظامی-اقتصادی در پروژههای عظیم زیرساختی در سوریه مانند احداث جاده و فرودگاه، نیروگاه و بندرهای تجاری نیز مشارکت داشته باشد.
یکی دیگر از تفاهمنامههای همکاری امضاشده میان تهران و دمشق به استخراج معدن فسفات در منطقه «الشرقیه» سوریه مربوط میشود که در نزدیکی شهر باستانی «پالمیرا» قرار دارد و یکی از بزرگ ترین معادن فسفات در کل سوريه به شمارمیرود.
به گزارش رسانههای دولتی در ایران، شماری ازشرکتهای ایرانی پیشاپیش درگیر پروژههای تولید برق به ارزش ۶۶۰ میلیون دلار در سوریه هستند. برخی از گروههای سوری مخالف بشار اسد این همکاریها را غیرقانونی و غیرقابلپذیرش خوانده و نوعی غارت ثروت ملی سوریه دانستهاند.
به گفته «ائتلاف ملی سوریه»، یکی ازگروههای اصلی اپوزیسیون مستقر در استانبول، این توافقنامهها نشانی دیگر از نقض فاحش حاکمیت سوریه بوده و با هدف پاداش دادن به نیروی اشغال گری انجام میشود که در ریختن خون مردم سوریه و شکستن اراده آن ها نقش داشته است.
در عین حال، با توجه به اوضاع وخیم اقتصاد سوریه، به نظر نمیرسد سوددهی این پروژهها آنی و سریع باشد. جمهوری اسلامی برای نجات اقتصاد سوریه از فروپاشی کامل تاکنون چند خط اعتباری به ارزش میلیاردها دلار به این کشور جنگزده اختصاص داده است که شامل یک خط اعتباری ۳.۵ میلیارد دلاری در سال ۲۰۱۳ و تمدید آن با سرمایهای حدود یک میلیارد دلار در سال ۲۰۱۵ میشود.
درهمین راستا، «اسحاق جهانگیری»، معاون اول رییس جمهوری ایران در ژانویه ۲۰۱۷ اعلام کرد که تهران آمادگی لازم را برای گشودن یک خط اعتباری جدید بین بانک «تجارت» سوریه و بانک «توسعه صادرات ایران» دارد.
هزینه بازسازی به منزله اهرم فشار بر حکومت
با این حال، یکی از موانع عمده بازسازی سوریه به طور کلی و بهرهبرداری شرکتهای ایرانی از آن به طور خاص، تامین بودجه مورد نیاز برای بازسازی است که بنا بر برآوردهای «صندوق بینالمللی پول»، به بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار میرسد.
با توجه به این که هیچ یک از حامیان اصلی بشار اسد، اعم از ایران وروسیه، قدرت اقتصادی کافی برای تامین چنین بودجهای را ندارند، سوریه برای بازسازی ناچار به کشورهای غربی، یعنی امریکا و اتحادیه اروپا وابسته خواهد بود. به بیان دیگر، کمک مالی هنگفت برای بازسازی زیرساختهای ویران شده سوریه میتواند اهرم فشار سیاسی-اقتصادی قدرتمندی در دست تامینکنندگان آن باشد تا رژیم اسد را به پذیرش انتقال قدرت یا دستکم، تغییر رفتار مجاب سازند.
دیپلماتهای غربی پیشاپیش به تامین هزینه بازسازی به منزله آخرین کارت بازی برای پیش گیری از اعمال کنترل کامل از سوی روسیه و ایران بر آینده سوریه مینگرند. در این راستا، اتحادیه اروپا قرار است کنفرانسی در اوایل سال ۲۰۱۸ برگزار کند و موضوع را به بحث بگذارد.
«هربرت مکمستر»، مشاور امنیت ملی ایالات متحده طی سخنانی در ماه اکتبر ۲۰۱۷ تاکید کرد حتی یک دلار به بازسازی سوریه، مادامی که «این رژیم وحشی» قدرت را در دست دارد، اختصاص داده نخواهد شد. بسیاری از گروههای مخالف حکومت سوریه نیز در حال لابیگری شدید در اتحادیه اروپا هستند تا بروکسل را قانع کنند اعطای کمکهای مالی برای بازسازی سوریه را به آزادی زندانیان سیاسی وکنارهگیری بشار اسد از قدرت مشروط کند. امسال در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل، گروه «دوستان سوریه» که عمدتا متشکل از کشورهای غربی و عربی مخالف حکومت بشاراسد هستند، با استناد به قطع نامه ۲۲۵۴ «شورای امنیت» اعلام کردند که تا یک فرآیند سیاسی برای کنار گذاشتن بشار اسد از قدرت به جریان نیفتد، در بازسازی سوریه مشارکت نخواهند کرد.
نقش و نفوذ روسیه
با وجود تلاشهای هماهنگ کشورهای غربی و عربی برای استفاده از بازسازی سوریه به منزله یک اهرم فشار علیه حکومت، نمیتوان نقش نظامی و سیاسی روسیه را که از عوامل تثبیتکننده قدرت بشار اسد به شمار میرود، در این میان نادیده گرفت. روسیه علاوه بر تحرکات دیپلماتیک برای برقراری نوعی صلح که حافظ وضع موجود در ساختار سیاسی سوریه است، به ایفای نقشی پررنگ در بازسازی سوریه و بهرهبرداری اقتصادی از مشارکت در پروژههای عمرانی نیز علاقه نشان داده است. تنها چند ماه پس از آغاز مداخله نظامی مسکو درجنگ داخلی سوریه در سپتامبر ۲۰۱۵، کرملین قراردادی به ارزش یک میلیارد دلار را در آوریل ۲۰۱۶ برای انجام برخی پروژههای زیرساختی با دمشق امضا کرد.
به گزارش «راشاتودی»، چند ماه پس از امضای این قرارداد، یعنی در نوامبر۲۰۱۶، حکومت اسد تعهد کرد که روسیه را برای اعطای قراردادهای عمرانی در اولویت قرار دهد. دو کشور حتی درباره تشکیل یک بانک مشترک برای تسهیل تراکنشها و مبادلات مالی رایزنی کردهاند.
در حالی که فرایند «مذاکرات آستانه» که هفتمین دور آن باحضور ایران و ترکیه و برخی از گروههای اپوزیسیون در اواخر اکتبر ۲۰۱۷ برگزار شد، قدرت چانهزنی روسها در امور سوریه را افزایش داده است، به نظر میرسد مسکو قصد دارد با مشارکت دادن کُردها در مذاکرات صلح، رقبای غربی خود را که عمدتا پایبند به فرآیند مذاکرات ژنو هستند، بیش از پیش تحت فشار قرار دهد.
در همین راستا، قرار است ۱۸ نوامبر نشستی با عنوان «کنگره گفت وگوی ملی سوریه» در شهر «سوچی» یا پایگاه نظامی «حمیمیم» در «لاذقیه» سوریه برگزار شود. یکی از موضوعات مطرح در این نشست، مذاکره درباره قانون اساسی آینده سوریه و نحوه اعمال اصلاحات سیاسی خواهد بود. اما با این حال، گروههای مخالف حکومت آن را تلاش دیگری برای گسترش نفوذ روسیه، تحکیم قدرت بشار اسد و به حاشیه راندن مذاکرات ژنو که بر انتقال قدرت کنارهگیری اسد تاکید دارد، میدانند.
در پایان باید افزود که حتی اگر فرایند بازسازی سوریه به طور رسمی کلید بخورد و هزینههای کلان آن از مجاری بینالمللی تامین شود، حکومت سوریه به احتمال زیاد مناطق نزدیک و وفادار به خود را در اولویت قرار خواهد داد؛ مناطقی که دست ایران و روسیه در آن ها برای انجام پروژههای زیرساختی تا حدزیادی باز خواهد بود.