برخلاف آنچه که خبرگزاری های ایران و رسانه های همسو با آنها درباره دیدار علی اکبر ولایتی مشاور رهبر با سعد حریری نخستوزیر لبنان منتشر کردند،این دیدار به شدت متشنج و آنچه روزنامه الحیات توصیف کرد،«بسیار بد» بود. سعد حریری شش بار «لبنان کشور مستقلی است» را بر گوش های ولایتی نواخته بود و مشاور رهبر بر کشتن «کودکان،زنان و سالخوردگان» سوریه بعنوان «محور مقاومت» تأکید کرده بود.
در طی کمتر از یک سال گذشته که سعد حریری نخستوزیر لبنان بود، تلاشهای زیادی به عمل آورد تا شبهنظامیان حزبالله که همانند «گروه های خودسر» در ایران به هیچ قانونی پایبند نیستند، را در چارچوب سیاست، خط مشی و قوانین دولت لبنان قرار دهد. در بیانیه دولت که معمولا به «نقشه راه» جدید تعبیر میشود و میشل عون رئیس جمهور جدید لبنان، آن را برنامه «اعتمادسازی» میان همه گروههای سیاسی کشور توصیف کرد و با این نام نیز معروف شد، آمده است «سیاست دولت لبنان این است که کشور ما خود را از آتش برافروخته در منطقه دور کند و رویه مستقلی در سیاست خارجی، پیش گیرد و بدون گرایش به طرفهای درگیر در منطقه خارومیانه، در هیچ یک از قطببندیهای آنها وارد نشود». قبل از این، میشل عون در سوگند ریاستجمهوری خود بر این سیاست تأکید کرده بود. اما حزبالله لبنان که زیر این بیانیه دولتی را امضا کرده، نه فقط با تمام قدرت نظامی خود، بدون اخذ اجازه از دولت یا ارتش لبنان در جنگ سوریه شرکت دارد بلکه حسن روحانی رئیس جمهور ایران در یک گفته مناقشه برانگیز مطرح کرد که «بدون ایران هیچ گام سرنوشتسازی در لبنان برداشته نمیشود». گفتهای که به شدت نخستوزیر لبنان را عصبانی کرد و در پاسخ به آن در توئیتر خود نوشت «سخن حسن روحانی که میگوید هیچ تصمیمی بدون ایران در لبنان اتخاذ نمیشود، سخنی گزاف که باید به آن پاسخ داد. لبنان یک کشور مستقل عربی است و قیمومت هیچکس را قبول نمیکند و به شدت «دستاندازی» به شرف و عزت خود را رد میکند».
همچنین براساس بیانیه دولت جدید سعد حریری در دسامبر ۲۰۱۶، لبنان به تمام قوانین بینالمللی، قطعنامههای شورای امنیت و قوانینی که در سازمانهای مالی دنیا اتخاذ میشود، از جمله تحریمهای بانکی امریکا علیه حزبالله متعهد شده است. این کار برای ورود اقتصاد لبنان به جریان تجارت جهانی، امری حیاتی است. اما «حزب پادگانی» حسن نصرالله نه فقط به برنامه «پولشوئی» منابع تأمین مالی خود ادامه داد (حسن نصرالله طی سخنانی اعتراف کرد که تمام اموال مورد نیاز حزبالله از سوی ایران و خارج از نظام بانکی جهان تأمین میشود)، بلکه برخی از وزراء و بانکداران لبنانی را با تهدید و فشار، متهم کرد که بر علیه «محور مقاومت» عمل میکنند. در ژوئن ۲۰۱۶ و چند ماه قبل از شروع کار دولت حریری، بلوم بانک (بانک لبنانیهای خارج از کشور) مورد حمله با یک بمب ۵ کیلوئی قرار گرفت. بلوم بانک در لبنان، نخستین بانکی بود که تحریمهای امریکا بر ضد حزبالله را به مرحله اجراء درآورده بود.
علاوه بر این و براساس بیانیه دولت سعد حریری، لبنان متعهد شده است عاملان و مجریان نقشه ترور رفیق حریری، که از کادرهای بالای حزبالله به حساب میآیند را دستگیر کرده و تحویل دادگاه بینالمللی دهد. اما حزبالله لبنان نه فقط گامی در این راستا برنداشت، بلکه برعکس آنها را مخفی کرده و رفت و آمد آنان به سوریه و ایران را تحت پوشش قرار داده بود. چند نفر از آنها فرماندهی عملیات نیروهای حزبالله در سوریه را به عهده دارند که بارزترین آنها «مصطفی بدرالدین» است که اخیرا در سوریه کشته شد.
در نگاه سعد حریری به تحولات سوریه، آنچه که جمهوری اسلامی و حزبالله لبنان تحت عنوان نبرد «محور مقاومت» با «تروریستهای تکفیری» مینامند، جائی ندارد. بلکه صحنه سوریه از نظر حریری، رویاروئی میان یک رژیم مستبد و سرکوبگر و مردم بیدفاع است که خشونت بیحد و اندازه بشار اسد به همراه حامیان آن، ایران و حزبالله، منجر به پیدایش گروههای مسلح افراطی شد. در چنین شرایطی علیاکبر ولایتی به لبنان میرود و در دیدار با سعد حریری، پیروزی «محور مقاومت» بر «تروریستهای تکفیری» را به وی تبریک میگوید! و رژیم ولیفقیه که اکنون 39 سال است با دروغ بر مردم ایران حکومت میکند، انتظار دارد نخستوزیر لبنان «سیاست تحمیل امر واقع» جمهوری اسلامی را بپذیرد.
سعد حریری در سخنان تقدیم استعفای خود، چند بار از «سیاست تحمیل امر واقع» حزبالله و جمهوری اسلامی نام برد. سیاست تحمیل امر واقع یعنی اینکه بشار اسد به همراه ایران و شبهنظامیان خود، مردم سوریه را با انواع سلاحهای خود قتل عام کنند و آن را پیروزی محور مقاومت بنامند و سپس نخستوزیر سنی لبنان تبریک آنها را برای این کشتار بپذیرد!
چنین وضعیتی به همراه برخی از تغییرات منطقهای و جهانی و از جمله اعلام استراتژی جدید امریکا در برابر ایران، سعد حریری را به جائی کشاند که باید تصمیم بگیرد در کدام جبهه قرار دارد. نخستوزیر مستعفی لبنان دولت خود را با اصل بی طرفی در نزاعهای منطقهای آغاز کرد. اما حالا که ایران و حزبالله نمیخواهند لبنان بیطرف باشد و از طریق سلاح، موشک، تهدید و ارعاب مخالفان، میخواهند این کشور را -بنا به اعتراف مقامات بلندپایه ایرانی- به دنبال خود بکشانند، سعد حریری که تا حدودی مجموعه سیاسی اهل سنت لبنان را نمایندگی میکند و به جهاتی به مردم سنی جهان اسلام تعلق دارد، تصمیم گرفت در برابر سیاست امر واقع تحمیلی جمهوری اسلامی و حزبالله بایستد و استعفای خود را اعلام کند.
اکنون حزبالله لبنان در حالی استعفای حریری را توطئهای جهانی علیه «محور مقاومت» مینامد و برای تضعیف دولت و کشور لبنان آه و ناله سر میدهد که خود و سیاستهایش مهمترین عوامل تضعیف دولت و کشور لبنان بودند. حزبالله در داخل لبنان دولت در دولت تشکیل داده است. از سازمان اطلاعات ویژه خارج از سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی لبنان، از شبکه مخابراتی ویژه خارج از شبکه عمومی تلفن لبنان، از سلاح، موشک، نیرو و سازماندهی نظامی خارج از ارتش لبنان، از اقتصاد و مؤسسات مالی خارج از نظام اقتصادی کشور و از دستگاه و رسانههای متعدد تبلیغاتی برخوردار است. این دولت مافیائی در داخل لبنان براساس سیاستهائی که از سوی ولیفقیه و سپاه پاسداران ایران ابلاغ میشود، تبعیت میکند و به هیچ وجه تابع سیاست ملی لبنان نیست.
حزبالله لبنان با توافقی که برای نخستوزیری سعد حریری مطرح کرد، قول داده بود که در جهت سیاستهای ملی لبنان گام بردارد و از درگیر کردن این کشور در منازعات منطقهای بپرهیزد. اما با گذشت نزدیک به یک سال از نخستوزیری سعد حریری، حزبالله نه فقط به تمام تعهدات خود پشت پا زده است، بلکه تلاش کرد نخستوزیر لبنان را «تدارکچی» دربار علی خامنهای کند.
آنانی که سخنان استعفای حریری را در تلویزیون العربیه دنبال کردند، کاملا متوجه عصبانیت وی شدند و برای کسانی که امور لبنان و منطقه را از نزدیک دنبال میکنند، این عصبانیت کاملا قابل درک بود و به قول روزنامه النهار وابسته به جریان المستقبل «جام صبر ما لبریز شد».
این مقاله در سایت [العربیه] منتشر شده است.