• خامنهای از مردم سر پل ذهاب خواست که: این زلزله را به یک نعمت تبدیل وچشم امید را به نیرو، تلاش و قدرت خود معطوف کنند و با تکیه به غیرت خدادادی زندگی شاد و با طراواتی" بسازند
اگر زلزله در ایران این چنین قربانی میگیرد و مردم را هزار هزار بی خانمان میکند، این همه از عواقب چهل سال سلطهی پر از فساد و تباهی فقهای شیعه بر مردم ایران است.
پیش از انقلاب هم البته زلزله به همین سیاق از مردم قربانی میگرفت و اتفاقا همین مساله نیز یکی از دلایل نارضایتی مردم از رژیم پیشین بود. فراموش نمیکنم که وقتی با گروهی از دانشجویان مهندسی و پزشکی به کمک آسیب دیدگان زلزله طبس رفته بودیم، آیت الله واعظ طبسی و چند آخوند دیگر در آنجا بودند. آنها میگفتند چرا باید در کشوری با این همه ثروت و ظرفیت مردم در خانههای گلی زندگی کنند؟ چهل سال از آن زمان میگذرد. در این مدت در بسیاری از سرزمینهای زلزله خیز جهان ساختمانها و خانههای مقاوم به زلزله ساخته شده است مگر در ایران و مناطق فقیر و عقب مانده جهان.
نظیر زلزله هایی که در سالهای اخیر در نقاط مختلف ایران هزاران قربانی گرفته همه ساله در ژاپن، کالیفرنیای آمریکا، ایتالیا و غیره اتفاق میافتد. اما چرا در آنجا عواقب ویرانیهای زلزله دو درصد ایران هم نیست؟ زیرا در آنجا در همین نیم قرن اخیر بخشی از ثروتهای ملی و درآمدهای دولتی صرف ایجاد ساختمانها و بناهای ضد زلزله و تغییر بافت محلات مسکونی شده است؟
آیا ایران از ثروت و ظرفیت کافی برای اجرای پروژههای این چنینی محروم بوده است؟ مسلما خیر.
در این چهل سال رانت خواران شریعتمدار حاکم بر ایران ثروتهای ملی را یا به جیبهای گشاد و سیری ناپذیر خود سرازیر کردهاند و یا خرج اهداف سرکوبگرانه داخل و مداخلات منطقهای کردهاند و به جای آن شعار و دروغ تحویل مردم دادهاند.
امروز خامنهای در دیدار با مردم مصیبت زده، مردم سرپل ذهاب از آنان خواست که این زلزله را به یک نعمت تبدیل کنند و گفت: "اگرچه زلزله بلا و مصیبت بزرگی است که با ویرانی، همه را داغدار و مصیبت زده میکند، اما همین زلزله در اثر ایستادگی مردم و تلاش آنان برای تجدید حیات و آبادانی و عمران میتواند به یک نعمت تبدیل شود. "
خامنهای مدعی شد که "مسئوولان در این حادثه خوش درخشیدند و کار و تلاش کردند و در همان ساعات اول حادثه... به یاری افراد زیر آوار مانده شتافتند. " خامنهای که البته میدانست دروغ میگوید و احتمالا از واکنشهای تند مردم نومید و خشمگین مناطق زلزله زده که به وفور در شبکههای اجتماعی انتشار یافته خبر داشت با رندی همیشگی خود که همواره آمیخته به وقاحت و بی شرمی است چنین ادامه داد: "اما من به این حد از تلاشها قانع نیستم. بنابراین مسوولان بخشهای مختلف باید تلاش و مجاهدت خود را مضاعف کنند. " دست آخر هم به مردمی که تقریبا همه چیز خود را در پل سرذهاب از دست دادهاند گفت: "چشم امید را به نیرو، تلاش و قدرت خود معطوف کنید و با تکیه به غیرت خدادادی، زندگی شاد و با طراوتی بسازید. "
اما مگر کسانی که در زلزله خانه و کاشانه خود را از دست داده و در این زمستان سرد محتاج جا وغذای گرم و دارو و درمان زخمهای خود هستند، با دست خالی میتوانند " با تکیه به غیرت خدادادی زندگی شاد و با طراوت" برای خود بسازند؟ و آیا اگر خود به تنهایی و بدون آن که سهم کوچکی از ثروتهای ملی را دریافت کنند نتوانند به زندگی خود سروسامان بدهند از "غیرت خدادادی" بی بهرهاند؟
این ادبیات ولایت مطلقه فقیه نشانه نخوت و نیز بیگانگی مطلق او از شرایط سخت و مصیبت بار مردم مناطق زلزله زده است.
اگر در این چهل سال یک درصد از میلیاردها دلاری که سالیانه خرج مداخلات و جنگهای نیابتی در کشورهای همسایه شده است و یا اگر یک درصد از ثروتهایی که رانت خواران وابسته به خامنهای میبرند خرج این مناطق شده بود امروز زلزله نمیتوانست در یک چشم به هم زدن مردم را به خاک سیاه بنشاند. زلزله برای آن که بتواند مردم را به تیره روزی دچار کند به همدستی نیازمند است که ولایت مطلقه فقیه نام دارد. در دیاری که انتقاد از سستی بناهای مسکن مهر در برابر زلزله بلافاصله با واکنش تند و مرعوب کننده اصحاب ولایت مطلقه همراه میشود و حتی معاون رئیس جمهور نیز حق ورود به دلایل ویران شدن بناهایی که معلوم نیست در جریان ساخته شدن آنها چه دزدیهای کلانی از ثروت مردم به جیب رانت خواران حاکم رفته است، فساد، بیش از زلزله کشتار میکند.