مسئولان بی انگیزه آویزان کشور شدهاند
محسن جلیلی - روزنامه همدلی
معاون اول رئیس جمهور دیروز در شورای اداری خوزستان که با حضور وزیر صنعت، معدن و تجارت، وزیر جهاد کشاورزی، رئیس سازمان محیط زیست و دیگر مسئولان ملی و استانی برگزار شد، معترض استفاده از مدیران ناکارآمد شد و اظهار کرد: «متاسفانه برخی مدیران بی انگیزه آویزان کشور شدهاند که نه تنها خود شجاعت کنار رفتن ندارند بلکه کسی هم شجاعت کنار زدن آنها را ندارد و گویی این مدیران باید تا آخر روی جهیزیه جمهوری اسلامی بمانند.» بدون شک در ساختار مدیرتی و دستگاه اجرایی کشور نقصان های وجود دارد که رفع آنها به پیشبرد اهداف دولت کمک خواهد کرد. آنچه در هر دولتی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، تاکید کردن بر مدیریت به جای خط ومشی است. اما یکی از آفت های کنونی ساختار دولت در ایران، استفاده از مدیران ناکارآمد و بی سواد در دستگاه های اجرای دولت است.
خلاف مدیریت نوین عمل کردن
اگر مجموعه مدیریتی ایران را با معیارهای مدیریتی نوین و استاندارد مقایسه کنیم، متوجه خواهیم شد که قرار گرفتن مدیران در جایگاهی که لیاقت آن را ندارند یکی از آفت های مدیریتی در ایران است. مدیرانی ضعیف و متملق که بسیاری از آنها به دلیل کم سوادی و یا عدم کفایت و لیاقت در اداره امور کشور در جایگاه هایی هستند که نباید باشند. مدیرانی که دانش و توانایی لازم برای مدیریت را ندارند و بر پایه روابط به جایگاه مدیریتی دست یافتهاند، افرادی را برای همکاری برمیگزینند که چالشی برای آنان درست نکنند. این در حالی است که تاکید بر ارزیابی عملکرد وکارائی، تقسیم و پراکنده کردن بروکراسیهای امور دولتی به صورت کارشناسانه و متخصصگرایانه از ویژگی های مدیریت نوین است. کما اینکه برخی مدیران چندین سال است که در یک پست یا چند پست مشغول هستند به گونه ای که گویی این مدیران جزء اموال دولتی هستند. و اینکار باعث شده است که این پرسش به وجود بیآید که آیا استعدادهای دیگری غیر از این افراد وجود ندارد؟ چرا که خلاف استاندارد ها و ارزیابی های عملکرد و کارائی، نمی توان از مدیران بی کفایت انتظار سود دهی یا کارآمدی را داشت.
مدیر باید خلاق، توانمند و باانگیزه باشد
در راستای این بحث اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور در سفر دیروز خود نیز به آن اشاره و به اصل آن معترض شدند. به گزارش خبرگزاری مهر، جهانگیری با گلایه از اینکه چند ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه ملی در کشور وجود دارد، که شاید چند میلیارد هم به کشور سود نمی دهند، تاکید کرد: «مدیران کشور باید خلاق، توانمند، شجاع، باانگیزه، پای کار باشند و از توان، جسم و علم خود مایه بگذارند.»
وی همچنین با اشاره به وضعیت اشتغال جوانان گفت: «به طور حتم با این وضعیت بیکاری تعداد زیادی از جمعیت کشور به ویژه جوانان تحصیلکرده آزار می بینند که البته این بحث مختص یک استان نیست.»
وی در ادامه ضمن اشاره به اینکه به جهت مدیریتی در برخی سیستم ها مشکل داریم، تصریح کرد: «جمعیت بسیاری از کشورها رو به پیری است و به همین دلیل به دنبال جذب جوانان کشورهای دیگر هستند، اما خوشبختانه ما در ایران منابع و زیرساخت ها را در کنار نیروی انسانی خوب داریم.»
از قانونگذاری تا عمل
گرچه در ایران شورایعالی اداری دستورالعمل هایی برای نحوه انتخاب و انتصاب مدیران حرفهای صادر کرده است و آنگونه که در متن این دستورالعمل ها آمده است، به کار گیری «جوانان در سطوح مدیریتی» مجاز شمرده شده و «بهکارگیری نیروهای جدید با ۲۵سال سابقه یا ۵۵سال سن را در سطح مدیریت پایه ممنوع» اعلام کرده است.
و یا حتی در ادامه این رویه، حسن روحانی رئیسجمهور نیز پیش از این گفته بود که تصمیم ما بر این است «در دولت دوازدهم در بخش مشاورتها، دستیاریها و در وزارتخانههای مختلف از نسل جوان استفاده کنیم و حتی مصوب کردهایم 2هزار نفر از جوانان نخبه را در وزارتخانهها و دستگاههای مختلف جذب کنیم.»
به گزارش ایرنا، براساس مصوبه شورایعالی اداری «برای تصدی پستهای مدیریتی قرار شده تا میزان تجربه مورد نیاز بهمنظور تصدی هر یک از سطوح مدیریت حرفهای (از تجربه خدمت دولتی) در مورد زنان و کارمندان کمتر از 15سال سابقه در مواردی که سایر شرایط احراز شده باشد، به دوسوم مدت زمان پیشبینیشده در جدول تصویبنامه توسط شورای راهبری توسعه مدیریت دستگاه تقلیل یابد. منظور مدیران حرفهای است.» بنابراین تمام سعی و کوشش مصوبات و قوانین، در راستای پیشبرد و بهبودی ساختار مدیریت در کشور است، و اگر به ظاهر قوانین نگا کنیم بسیار خرسند کننده است، اما آنچه در عمل رخ می نمایاند و موجب نگرانی میشود این است که مدیرانی با سن خیلی بالاکه توانایی اداره امور را ندارند اما هنوز در مهمترین و بهترین پست های کلیدی باقی مانده اند و به گفته جهانگیری کسی هم شجاعت برکناری آنها را ندارد. شاید برای خوانندگان این پرسش بوجود بیاید که چرا نمی توان آنها را از کار برکنار کرد؟ بدون شک این روش یکی از آفت های مدیریتی محسوب می شود.
بازار داغ نوشتن مقاله برای کسب مقام
یکی از دیگر رویه های غلط، عدم نظارتی کارشناسانه و دقیق در نحوه گزینش و بررسی اقدامات عملی و پژوهشی در زمینه موضوعات مدیریتی است. اینکه «کارمندان شاغل در دستگاههای اجرایی کشور میتوانند با ارائه اقدامات علمی و پژوهشی خود در زمینه موضوعات مدیریتی یا در رابطه با حوزههای تخصصی عملکرد دستگاه متبوع از امتیازات ویژهای برای تصدی پستهای مدیریتی برخوردار شوند.» در ظاهر امری مطلوب است اما در شرایطی که بازار «دزدهای ادبی» در خیابان انقلاب گرم است و هنوز مقاله نویسان، پایان نامه نویسان زیادی وجود دارند، از ناظرین و سامانه استخدام نیروهای انسانی متخصص انتظار می رود برای جلوگیری و پیشگیری از مدیرانی که زحمت انجام پژوهشی دقیق و شایسته را به خود نمی دهند و مستمسک چنین کسانی میشوند را بگیرد.
عدم توازن در استفاده از استعدادهای موجود
افزون بر این عدم استفاده از تمام استعدادهای موجود-برای مثال زنان- نیز یکی از آفتهای مدیریت دولتی در دستگاه اجرایی کشور است. آنچه محدودیت های استفاده را به وجود آورده است، نوع ساختار قانونی، فرهنگ غلط اعتماد به قشری خاص و از همه مهمتر تقسیم نیروهای انسانی به خودی و غیر خودی که سکه رایج نیز شده، است. بنابراین در واکنش به چنین محدودیت ها و ضعف هایی «قرار شده تا پایان برنامه ششم توسعه نسبت مدیران زن در پستهای مدیریتی به 30درصد افزایش یابد» و «برای تصدی پستهای مدیریتی در شرایط مساوی کسب امتیازات مربوط به شایستگیهای عمومی و شرایط تخصصی اولویت با انتخاب زنان و نیروهای جوانتر خواهد بود.»
در واقع در حوزه این نظریات: عدم شایسته سالاری و وجود روابط فامیلی و آشنایی در انتخاب مدیران، گرایش مدیران بالا دستی به ستایش از جانب مدیران پایینتر، اولویت رابطه بر ضابطه، عدم سواد کافی در مدیران بالادستی، تحصیلات ضمن خدمت، چند مسئولیتی بودن مدیران، بالا بودن سن و ... را می توان از آفت های مدیریتی در ایران برشمرد. در چنین شرایطی است که، تامین منافع فرد(مدیر) بر تامین منافع ملی و منافع عمومی ارجحیت پیدا می کند که در نوع خود بسیار آسیبزن است.