اعتماد ـ مهدی روزخوش - وقتی به ۲۳ آذرماه هر سال میرسیم همه دوستداران فوتبال به خصوص استقلالیها به یاد ناصر حجازی میافتند؛ اسطورهای که سالها در تیم آبیپوش پایتخت بازی کرد و در راس مربیگری این تیم هم حضور داشت اما در نهایت در خردادماه سال ۹۰ پس از طی کردن دوره بیماری جان به جان آفرین تسلیم کرد. ناصر حجازی از سال ۱۳۴۶ در تیم تاج سابق که بعدا به استقلال تغییر نام داد حضور داشت. او تا سال ۱۳۶۵ برای این تیم بازی کرد تا اینکه در نهایت از جمع آبیپوشان تهرانی جدا شد. حجازی البته در دو مقطع هدایت استقلال را بر عهده داشت و در نهایت در سال ۸۶ و برای آخرین بار از تیم محبوبش استقلال برکنار شد. پس از آن برای مدتی از دنیای فوتبال فاصله گرفت تا اینکه به بیماری سرطان دچار شد. او پس از تحمل بیماری خردادماه سال ۹۰ به دیار باقی شتافت. البته این روزها و با فروش استوکهای قدیمی ناصرخان برای کمک به مردم زلزلهزده کرمانشاه باز هم نام و خاطره این اسطوره فوتبال در دل هوادارانش زنده شد. حال به بهانه تولد ناصرخان حجازی با همسر او بهناز شفیعی، گفتوگویی انجام دادیم که میخوانید.
* سوال اولمان درباره فروش استوکهای قدیمی ناصرخان حجازی است. شما با فروش یکی از باارزشترین یادگارهای ناصرخان به مردم زلزلهزده کرمانشاه کمک کردید؛ قدم بسیار مهمی بود.
مدتها بود که صحبتهای زیادی پیرامون فروش یادگاریهای ناصر حجازی مطرح میشد تا از طریق آن بتوانیم کمکهایی به مردم نیازمند انجام دهیم. حتی یکی از دوستان به ما گفتند اگر دستکش یا پیراهن ناصر حجازی را دارید میتوان با فروش آنها پول خوبی به دست آورد و به قشر ضعیف جامعه کمک کرد اما این اقلام دست کسی است که به هیچ عنوان به ما نمیدهد. به همین خاطر پس از زلزلهای که در کرمانشاه رخ داد یکی از دوستان خبرنگار با ما تماس گرفت و گفت اگر یادگاری از ناصر باقی مانده به فروش برسانید تا بتوانیم با پول آن به زلزلهزدگان کمک کنیم. تنها چیزی که برایمان باقی مانده بود استوکهای ناصر بود که ما آن را به یک ایرانی مقیم انگلیس فروختیم و پولش را هم فعلا نگه داشتهایم تا با جمعآوری مبالغ دیگر بتوانیم به زودی به کرمانشاه سفر کنیم و در آنجا مدرسهای به نام ناصر حجازی بسازیم. فردی هم که استوکها را خریده به ما گفت میخواهد آنها را به انگلستان ببرد و در شرایطی بسیار ایدهآل و مناسب از این یادگاریها مراقبت کند.
* ناصرخان حجازی دل پری از اقشار فوتبالی داشت. خیلیها در حق او وفا نکردند. آیا در اینگونه مسائل با شما صحبت میکرد؟
- ما همیشه با هم درددل میکردیم و درباره موارد زیادی صحبت میکردیم. درباره این سوال بهتر است بگویید چه کسی به ناصر حجازی وفا کرد؟ هیچکس به غیر از تعداد معدودی از دوستان نزدیکش به او وفا نکردند.
* خیلیها فقط میخواستند از محبوبیت او سوءاستفاده کنند.
- همه به دنبال این بودند که این اسطوره بزرگ فوتبال را به زمین بزنند تا خودشان جایش را بگیرند. خیلیها از محبوبیت ناصر حجازی میترسیدند و به او حسودی میکردند. بارها و بارها شده بود در خانه درباره این مسائل صحبت میکردیم. ناصر واقعا از خیلیها ناراحت بود اما همیشه میگفت عزت، دست خداست. بگذار هر کس هر کاری میخواهد بکند و هر چه میخواهد بگوید. بالاخره این افراد روزی از کرده خود و از حرفهایی که میزنند پشیمان میشوند. او به راستی از خیلیها گله داشت.
* تا به حال شده بود درباره مسائل فوتبالی در خانه با شما صحبت کند؟
- وقتی به خانه میآمد بیشتر موضوع صحبت ما فوتبال بود. با آتیلا مینشستیم و درباره مسائل فوتبالی صحبت میکردیم. البته این را بگویم هیچوقت با من درباره اینکه مثلا چه بازیکنی را درون زمین قرار دهد و چه بازیکنی را کنار بگذارد مشورت نمیکرد اما همیشه درددلهایش برای من بود. وقتی تیمش با شکست روبهرو میشد به خانه میآمد و میفهمیدم واقعا ناراحت است. تا چند ساعت به اتاق خودش میرفت و کسی مزاحمش نمیشد. در ادامه پس از گذشت چند ساعت من به اتاقش میرفتم و سعی میکردم آرام آرام با او صحبت کنم. او واقعا پس از هر بازی وقتی تیمش نتیجه نمیگرفت با ناراحتی خاصی به منزل میآمد.
* یکی از اتفاقات مهم و شاید تاثیرگذار مربوط به همان بازی مقابل سایپا معروف است؛ بازیای که منجر به برکناری ناصر حجازی شد. هیچوقت درباره آن بازی با شما صحبت نکرد؟ اینکه مثلا شاید از کمکاری برخی بازیکنان گله کرده باشد.
- ناصر حجازی هیچوقت به کسی اتهام نمیزد و درباره این موضوع هم هیچوقت نگفت که بازیکنان کمکاری کردهاند. وقتی مربیای سرمربی یک تیم میشود ۶ ماه حداقل زمان نیاز دارد تا بتواند تاثیرگذار باشد اما دوستان به ناصر حجازی فقط سه هفته وقت دادند و پس از آن انتقادات شروع شد تا تیمش را تحت فشار قرار دهند. این در حالی است که باید به او فرصت میدادند تا کارهای فنیاش را در تیم انجام بدهد.
* ولی خب حرفوحدیثها اصلا کم نبود...
- همانطور که گفتم پس از آن بازی حرف و حدیثهای زیادی توسط رسانهها مطرح شد مبنی بر اینکه شاید برخی بازیکنان کمکاری کرده باشند. شما هم اگر بازی را ببینید مگر میشود تیمی که با اختلاف از سایپا جلو باشد در نهایت نتواند برنده از زمین بازی خارج شود. البته وقتی من در این باره از ناصر پرسیدم او به من گفت دوست ندارم به کسی اتهام بزنم و با کسی درباره این موضوع صحبت کنم اما شک ندارم اگر کسی به من خیانت کرده باشد و کمکاری کرده باشد، روزی وجدانش او را بیدار میکند و به کاری که کرده اعتراف خواهد کرد. او گفت من همه را میبخشم.