یک چهره اصلاحطلب: تخلفات و بده بستانهای مالی بعضی از چهرههای اصلاحطلب نه تنها در کارگزاران بلکه در کل این جریان باعث شده هر بار که بخواهند پا را از گلیم خود درازتر کنند، سپاه گوش آنها را بپیچاند.
- حتی اگر خاتمی هم بخواهد، گروه عمدهای از اصلاحطلبان ظرفیت حرکت ندارند و یا دست و پای آنها به دلایل مختلف بسته است و یا منفعتشان در ادامه همین وضعیت است.
در چند روز گذشته سخنرانی تعداد زیادی از چهرههای شاخص جریان اصلاحطلب ایران لغو شده است.
محمد کیانوشراد نماینده پیشین مجلس و عضو حزب اتحاد، جواد امام مدیرعامل بنیاد باران (تحت سرپرستی محمد خاتمی)، ساجده عربسرخی فعال سیاسی، عبدالله مومنی سخنگوی پیشین «ادوار تحکیم وحدت» و تعداد دیگری از اصلاحطلبان از افرادی هستند که به آنها اجازه داده نشد به عنوان سخنران در نشستها حاضر شوند.
یکی از چهرههای شاخص در میان اصلاحطلبان که سخنرانی او در هفتههای گذشته هم در دانشگاه علوم پزشکی زنجان و هم شهر قم لغو شد غلامحسین کرباسچی دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی است.
وبسایت «سحام نیوز» نزدیک به مهدی کروبی، گزارش داده لغو سخنرانیهای کرباسچی به دستور سازمان اطلاعات سپاه صورت گرفته است.
سمت راست قاسم سلیمانی روی جلد نشریه سازندگی ارگان حزب «کارگزاران سازندگی» و سمت چپ یکی از جلسات نیمهخصوصی کاری- رسانهای با حضور فائزه رفسنجانی
این گزارش کرباسچی را «فعال و زندانی دوران انقلاب» دانسته و گفته سخنرانی او توسط «نهاد تمامیتخواه سپاه» در حالی لغو شده که سن بازجوی او حتی به دوران انقلاب نیز نمیرسد.
همزمان با انتشار خبر لغو سخنرانی کرباسچی، نشریه «سازندگی» در صفحه نخست تصویری از قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس را منتشر کرده و در تیتری با عنوان پیام کارگزاران از او به عنوان «سردار ایران» نام برده است.
سازندگی ارگان رسمی «کارگزاران سازندگی» یکی از نشریاتی است که محمد قوچانی مدیر هلدینگ رسانهای «هممیهن» در کنار مجله «مهرنامه» آن را منتشر میکند و سرمایهگذار اصلی آن کرباسچی و حزب کارگزاران است.
هم قوچانی و هم کرباسچی و تعداد دیگری از اعضای حزب کارگزاران سازندگی در سالهای گذشته با اتهامات امنیتی و به گفته حکومت، «فتنهگری»، روبرو هستند و سپاه آنها را به شدت زیر نظر دارد.
کمترین اعتراض نسبت به رفع حصر و مطالبات عمومی از دولت و حکومت از جانب اعضای حزب کارگزاران است
گروهی از اصلاحطلبان هستند که با وجود اینکه سپاه به ویژه پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ انواع و اقسام برخوردها را با آنان داشته، اما همچنان یا به سبب خط مشی و یا به دلیل منافع جناحی از «کُرنش» نسبت به سپاه و جریانهای نظامی- سیاسی حکومت فروگذار نیستند.
فراتر از این، پارهای از اصلاحطلبان به دلیل گرفتاریهای شخصی مثلاً پروندههای مالی و یا پروندههای دیگر مجبور به عقبنشینی در برابر سپاه میشوند؛ چنانکه حسین فریدون برادر حسن روحانی وقتی کمی در «انتقاد» از نظام زیادهروی کردند، بلافاصله نه تنها ترمز خودش بلکه ترمز حسن روحانی را هم کشیدند.
ظاهرا سرنوشت این بخش از اصلاحطلبان و اعتدالگرایان به تجربه خوبی برای دیگر بازیگران این جریان تبدیل شده و ترجیح میدهند با توجه به یقهگیریهای گذشته، پیش از آنکه دوباره با هر نهاد نظامی- سیاسی، شاخ به شاخ شوند، شاگردان خوب و سربهراه میدان سیاست باشند و در مواردی حتی با خوشرقصی، البته به باور آنها «انعطاف»، به سمت سپاه غش کنند.
یکی از این موارد، دمیدن در بوق قاسم سلیمانی است چون نه تنها در راس اصلاحات یعنی محمد خاتمی بلکه بدنه اصلاحطلبان نیز از جمله روزنامهنگاران و حامیان این جریان، ظرفیت پذیرفتن اسطوره شدن قاسم سلیمانی را دارند و او را تافتهی جدا بافته از سپاه میدانند! آنها با این بندبازی تا جایی پیش رفتهاند که امروز با کمک رسانههای اصلاحطلب خود، «اسلامیت» فرمانده سپاه قدس را را به عبارت «ایرانیت» تبدیل کرده و به جای «سردار رشید اسلام» از «سردار ایران» سخن میگویند.
متمایل شدن کارگزاران سازندگی به سپاه همزمان بود با انتصاب محمد قوچانی به عنوان مشاور رسانهای حسن روحانی. با برچیده شدن بساط قالیباف و تیم او در شهرداری پایتخت، احتمال سپرده شدن مجموعهی قدرتمند رسانهای «همشهری» به محمد قوچانی به عنوان یکی از اعضای با نفوذ کارگزاران قوت گرفت.
روزنامه «همشهری» پردرآمدترین روزنامه ایران در دو دهه گذشته از محل چاپ آگهیهای تبلیغاتی و خدمات شهری بوده است.
حال پرسش این است که آیا سپاه روی خوشرقصی این گروه از اصلاحطلبان حساب باز میکند؟ یا اینکه فقط از آنها استفاده میکند و راه خود را میرود؟
روز پنجشنبه، ۲۳ آذرماه، علی جعفری فرمانده کل سپاه در همایشی با نام «دانشگاه در تراز انقلاب اسلامی»، در حالی که خبر داد پیروزی در یمن نزدیک است، تاکید کرد: «ما در حال حاضر باید در پی تثبیت این پیروزیها و گسترش آنها باشیم [...] داشتن روحیه جهادی تنها اسلحه به دست گرفتن نیست و امروز تهدید اصلی انقلاب اسلامی تهدیدات نرم فرهنگی و سیاسی و اجتماعی است که اگر به آنها پاسخ داده نشود میتواند برای انقلاب مشکلات جدی بهوجود آورد».
این در حالیست که اتفاقاً نشریاتی که محمد قوچانی مسوولیت انتشار آنها را به عهده داشته رکوردار توقیف به دلیل طرح مسائل سیاسی و اجتماعی خارج از چارچوبهایی است که سپاه انتظار دارد. با این وجود یا به دلیل فشارها و یا به دلیل منافع، بسیاری از اصلاحطلبان در حوزه رسانهها نه تنها خودسانسوری میکنند بلکه داوطلبانه رسانههای خود را توقیف هم میکنند که خود قوچانی رکورددار آن است.
یکی از چهرههای اصلاحطلب نزدیک به خانواده کروبی و همچنین چهرههای ارشد کارگزاران به کیهان لندن میگوید: «تخلفات و بده بستانهای مالی بعضی از چهرههای اصلاحطلب نه تنها در کارگزاران بلکه در کل این جریان باعث شده هر بار که بخواهند پا را از گلیم خود درازتر کنند، سپاه گوش آنها را بپیچاند؛ و چون یکی دو نفر نیستند و گروه کثیری از آنها گرفتار این پروندهها شدهاند جریان اصلاحطلبی دست و پا بسته شده و هر بار که بر هر مطالبهای که به خواست عموم مردم نزدیکتر است پافشاری میکند خیلی زود با احضار و تذکر و چند ساعت ملاقات با بازجو و بازپرس فتیله آنها پایین کشیده میشود».
این فعال سیاسی که نخواست ناماش فاش شود ادامه میدهد: «اتفاقاً در بین این جماعت شخصی مثل محمد قوچانی چون جوان است و ظاهرا پیشینه و سوء سابقه مالی ندارد، قدرت بازی بیشتری در فضا دارد، همچنان که سر از دفتر حسن روحانی در میآورد یا شانس پیدا میکند که به قدرت رسانهای خود اضافه کند، و به طور طبیعی باید خدمات و سرویسهایی هم به سپاه بدهد و حداقل بگوید با بخش مثلا مردمی شما همصداییم، اما مشکل اساسی که در نهایت کلیّت جریان را زیر سوال برده در راس آن است که بیتعارف باید گفت سید محمد خاتمی است».
به گفتهی این چهرهای اصلاحطلب، «در دو سه سال گذشته بارها شاهد این بودیم که خاتمی در پیامهای خود هوای سپاه را داشته است، همین محافظهکاری او باعث شده تا اجازه دهند بنیاد باران همچنان فعالیت کند و یا با وجود اینکه اعلام کردهاند ممنوعالتصویر است و ممنوعالمصاحبه اما همچنان صدای او کامل به گوش میرسد در حالی که برای سپاه اصلاً کار سختی نیست، او را مانند موسوی و کروبی دچار انسداد کند.»
این فرد در پاسخ به این سوال که خاتمی چه منفعت و یا چه مشکلی دارد که نمیتواند جریان اصلاحطلبی را از چنین انجمادی در بیاورد میگوید: «به نظرم بخشی از آن به دلیل شخصیت آقای خاتمی است، اما بخش دیگر آن که کمتر گفته شده تکرار جملات قبل است، در بین اصلاحطلبان افراد مشکلدار خیلی زیاد است و حتی اگر خودشان و خاتمی هم بخواهند که در آنچه خواسته اصلی مردم است مثل رفع حصر و کوتاه شدن دست سپاه از اقتصاد و این مسائل تغییری ایجاد کنند شدنی نیست، حتی اگر خاتمی هم بخواهد، گروه عمدهای از اصلاحطلبان ظرفیت حرکت ندارند و یا دست و پای آنها به دلایل مختلف بسته است و یا منفعتشان در ادامه همین وضعیت است».
وی در پایان، خیلی کوتاه از جلسات و ملاقاتهای توجیهی سپاه با بعضی اصلاحطلبان خبر داد که تقریباً همه آنها پرونده باز در اطلاعات یا قوه قضاییه دارند.
در چنین شرایطی، همراهی با سپاه، به سود دو طرف عمل میکند. سپاه با کمک بخشی از اصلاحطلبان برای سیاستهای منطقهای خود مشروعیت داخلی کسب میکند بدون آنکه در نظر گرفته شود بخشی از مشکلات بزرگ دولت روحانی از جمله ادامه تحریمها به دلیل همین سیاستهای ماجراجویانهی سپاه است. جریان اصلاحطلبی در مواقع لازم از جمله داغ کردن تنور انتخابات نیز سنگ تمام میگذارد که نتیجهاش به سود سپاه و کلیت حکومت تمام میشود.