نویسنده: لئونید برژینسکی
منبع: بلومبرگ/ مترجم: روزبه آرش - دیپلماسی ایرانی
همانطور که روسیه می خواهد جهان را متوجه قدرت نظامی در حال رشد خود کند، باید هزینه های جانی و مالی ناشی از این نمایش را نیز در نظر داشته باشد. اما اخیرا آماری منتشر شده که به شکلی شگفت آور نشان می دهد که تلفات این کشور با وجود درگیری در کریمه، شرق اوکراین و سوریه پایین بوده است. آخرین شواهد نشان می دهد که استراتژی نظامی پوتین بسیار محاسبه شده تر از پیشینیان اش بود که می خواستند که به هر قیمتی شده به پیروزی دست یابند. آمار تلفات بوریس یلتسین در چچن باعث شد که او حمایت عمومی را از دست بدهد و شکست در ماجراجویی این کشور در افغانستان به پایان امپراتوری این کشور کمک کرد. موقعیت پوتین بسیار ایمن است به طوری که رویکرد او را در جنگ با وجود تمام مشکلات هموار می کند
این هفته، روزنامه ودوموستی ارقام تلفات دولت روسیه را وبسایت خود منتشر کرد. در ماه اکتبر شرکت بیمه سوگاز به متعلق به یک گروه از سرمایه گذاران نزدیک به پوتین است برنده مناقصه ای شد که قرار است در آن امنیت پرسنل نظامی روسیه تامین شود. همه سربازان فعال در پوشش این بیمه قرار می گیرند. در سال 2016 این قرارداد تعداد 1میلیون و 191هزار نفر را تحت پوشش قرار داد. براساس آمار بین سال های 2012 تا 2016، 3198 نفر کشته شدند.
پاییز سال جاری خسارات بسیار کم بوده است. اما همیشه اینطور نبود. به عنوان مثال در سال 2000، بر اساس آمار 1310 نفر از ارتش روسیه در چچن جان خود را از دست دادند. در سال 2014، اوکراین روسیه را به ارسال نیروی نظامی و حمایت از شورشیان در شرق این کشور متهم کرد. ارتش روسیه معمولا در شرق این کشور حضور پیدا می کرد. به گفته وزارت دفاع اوکراین، روس ها 432 نفر را در دو جنگ در این کشور از دست دادند. اگر سال 2014 را به عنوان بدترین سال تلفات روس ها در نظر بگیریم بعد از آن، سال 2012 با کشته شدن 650 نفر در رده دوم بدترین سال قرار می گیرد.
زمانی که پوتین برای نجات اسد اقدام کرد، بسیاری در روسیه از جمله حامیان پوتین، ترسیدند که ممکن است آنها در گرداب گرفتار بیایند همانطور که شوروی سابق در سال های 1980 در افغانستان گرفتار شد. اتحاد جماهیر شوروی بیشتر 15هزار نفر را در جنگی 10ساله از دست داد. اسوتلانا آلکسویچ، برنده جایزه نوبل غم و خشم خود را در هنگام دریافت جایزه نوبل در سال 1989 با عنوان «پسران سیه روی» توضیح داد. اما از نظر نظامی آنچه برای پوتین اتفاق افتاد هزینه ای بسیار اندک داشت و حالا این جنگ تقریبا به پایان رسیده و هرگونه آسیبی به جایگاه فعلی او به نظر غیرممکن است.
سنت نظامی روسیه حداقل در جنگ های قرن بیستم، زنده نگه داشتن سربازان نبود بلکه رسیدن به هدف به هر قیمتی در اولویت قرار داشت. اما شمار فعلی قربانیان نشان دهنده یک تغییر است هرچند نمی توان آن را به کلی مثبت ارزیابی کرد. تحت نظر پوتین، جنگ های روسیه شکلی کاملا متفاوت گرفته اند. در اوکراین نیروهای جدایی طلب از جمله ناسیونالیست های اوکراینی، داوطلب های ناسیونالیست روسی و مزدوران بار تلفات جنگ را برعهده گرفته اند. در این جنگ تا کنون بیش از 10هزار نفر کشته شده اند. در سوریه، نیروهای نظامی روسیه چندان روی زمین حضور نداشتند و در عوض نیروی هوایی این کشور فعال بود. به این ترتیب قربانیان جنگ از نظامیان روس نبوده بلکه در میان مردمی بودند که زیر بمباران قرار می گرفتند. همانطور که پوتین مدل جنگی روسیه را تغییر می داد به سمت جنگ های ترکیبی هم حرکت کرد. در سال 2014 که بیشترین قربانیان جنگی روس را شاهد بودیم این عدد در حدود 68,8 نفر روس در بین هر 100هزار قربانی بود و در حالی که این عدد برای ایالات متحده در بدترین سال اش یعنی سال 2010 به 88,1 نفر در بین هر 100هزار قربانی رسید.
پوتین اعلام کرده که آماده است تا برای یک دور دیگر برای ریاست جمهوری نامزد شود و آمار قربانیان اندک نیروهای روسی شایستگی او را برای رهبری کل قوا ثابت می کند. با این حال هنوز نمی توان مشارکت روسیه در جنگ اوکراین، هزینه های سیاسی و اقتصادی که پوتین بر کشور خود تحمیل کرده است را توجیه کرد.