روزنامه بهار: با نگاهی به تقویم میتوانیم مناسبتهای مختلف آن را به دو بخش مناسبتهای ملی و روزهای مذهبی تقسیم کنیم. روزهای مذهبی عبارتند از ولادت و شهادت ائمه اطهار و اعیاد بزرگ مذهبی همچون عید مبعث و مناسبتهای ملی در تقویم روزهایی همچون تعطیلات نوروز، روز ملی شدن صنعت نفت و. . . را شامل میشود. روز گذشته یکی از نمایندگان مجلس از طرحی خبر داد که بر اساس آن و در صورت تصویب مجلس برخی از مناسبتهای ملی دیگر به عنوان روز تعطیل شناخته نخواهند شد. آنچه نمایندگان طراح این طرح به عنوان هدف خود از ارائه آن ذکر کردهاند کاهش تعطیلات در سال است اما نکته جالب توجه آن است که پیشنهاد حذف تعطیلات بر اساس این طرح تنها متوجه روزهای ملی است!
واقعیت آن است که فرهنگ ایرانی بر دو پایه ارزشهای دینی و ملی استوار است و خدشه وارد کردن به هر کدام از این دو میتواند کلیت فرهنگ ایرانی را دچار تزلزل کند. پیشنهاد حذف تعطیلات روزهایی که وجه ملی آن پررنگ است همچون ۱۳ فروردین نشانگر آن است که برخی در پی مقابل هم نشاندن دو پایه اصلی فرهنگی ایرانی و حذف تدریجی ارزشهای ملی مورد احترام مردم هستند. این نگاه افراطی که توجه به ایران را در نقطه مقابل اسلام تعریف میکند ریشه ارائه چنین طرحها و تلاشهایی است که هدف غایی خود را کنار زدن ارزشهای ملی مردم ایران قرار داده است. پرسش اساسی در این باره آن است که اگر نمایندگان مجلس به واقع در پی کاهش تعطیلات هستند به چه دلیل بر روی چنین روزهایی تمرکز کردهاند؟
معترضان به این طرح نمایندگان مجلس نیز همچون بسیاری از کارشناسان و مسئولان از خسارتهایی که بیش ازاندازه بودن روزهای تعطیل به کشور وارد آورده است به خوبی آگاه هستند اما چرا برای کاهش تعطیلات به سمت کم اهمیت نشان دادن روزهایی حرکت میکنیم که به دلیل مناسبتهای ملی مورد توجه ویژه قرار گرفته است؟ آیا روزهای تعطیل دیگری وجود ندارد که حذف آن در الویت باشد؟ در همین ارتباط نکته جالب توجه آن است که مجلسیانی که دلواپس تعطیلات شدهاند چندی پیش با تصویب طرحی هشت ربیعالاول را تعطیل اعلام کردند. روزی که مشخص نیست مردم باید در آن به شادی بپردازند یا روز عزاست. این موضوع که در چند نوبت مورد اعتراض برخی نمایندگان مجلس از جمله علی مطهری قرار گرفت گوش شنوایی پیدا نکرد تا مشخص شود که آنچه مورد انتقاد این دسته از نمایندگان است نه زیاد بودن تعداد روزهای تعطیل بلکه توجه به مناسبتهای ملی در تقویم است.
به این موضوع میتوان از جهت دیگری نیز نگریست. با نگاهی به روزهای تعطیل شاهد آن هستیم که کسر قابل توجهی از آنها مرتبط با روزهایی است که به مراسمهای عزاداری مرتبط میشود. از دو ماه محرم و صفر که بخشی از این روزهای تعطیل در آن قرار دارد تا ایام فاطمیه و دیگر مناسبتهای مشابه. تکریم و بزرگداشت شعائر مذهبی موضوعی است که ایرانیان از دیرباز و جدا از آن که تبلیغات رسمی نظام سیاسی حاکم در هر دوره تاریخی به کدام سمت و سو باشد آن را وظیفه خود دانسته و با جان و دل در آن مشارکت میکردند اما همین مردم در مناسبتهای ملی خود که مرتبط با آیینهای ایران باستان است هم حضور پررنگی دارند و تمایل دارند به همان میزان که به مناسبتهای مذهبی توجه نشان داده میشود مناسبتهای ملی نیز مورد توجه مسئولان کشور باشد.
طرح حذف تعطیلات روزهای ملی علاوه بر آنکه سبب ارائه تصویری ضد فرهنگ ایرانی از نمایندگان مجلس در جامعه خواهد شد موضوع مهم نشاط و شادی اجتماعی را هم تحت تاثیر خود قرار میدهد. این موضوع که رسانهها و نهادهای دینی به وجوه شادی آفرین دین بی توجه هستند یک واقعیت تلخ و غیرقابل انکار است که حتی مورد تذکر روحانیون نیز قرار گرفته است، در نتیجه همین امر در مناسبتهای مذهبی موجود در تقویم تنها به وجوه غم و اندوه آن توجه نشان داده شده است و میتوان به جرات گفت که تنها روزهایی که شاهد وجه کمرنگی از شور و نشاط در جامعه هستیم همین روزهای اندکی است که به نوعی با مناسبتهای ملی گره خورده است.
از طرف دیگر با نگاهی به ردهبندیهای جهانی درباره میزان نشاط و شادی در کشورهای جهان رتبه ایران در ردههای آخر این جدول قابل مشاهده است. در چنین شرایطی اگر همین چند روز شادی آفرین نیز از کانون توجه حذف شود مشخص نیست که چه بر سر روح و روان مردم ایران خواهد آمد. به نظر میآید که جامعه این انتظار حداقلی را از نمایندگان حاضر در مجلسی که با نام «امید» شکل گرفته است دارند که در برابر چنین طرحهای غیرکارشناسی و ضد منافع ملی که تنها سبب افزایش گلایه و سوءتفاهم در جامعه میشود ایستاده و با نگاهی کارشناسی و همه جانبهنگر در پی ساماندهی تعطیلات باشند.