یک هفتە ازتداوم تظاهرات اعتراضی ایرانیان کە چشمان جهانیان را بە خود خیرە کردە می گذرد. شعارهای تظاهر کنندگان حاکی از ظهور یک جنبش سکولار با خواست تحولات بنیادین است کە بە طور واضح و شفاف خواهان برچیدە شدن بساط حکومت مذهبی در ایران می باشد. اگر چە ظهور خیابانی سرنگونی خواهان ساختار شکن ناگهانی بە نظر می رسد، اما این جنبش ریشەای عمیق در چهار دهە سرکوب و انباشت مطالبات و وعدەهای محقق نشدە دارد. ظرفیتی کە اشباع شدە و اکنون دیگر فوران می کند. اعتراضات خیابانی بارها در مناطق مختلف ایران روی دادە، اما هیچگاه اقبال گسترش در دیگر مناطق را با این وسعت نداشتە است. این گستردگی و این رادیکال بودن شعارها و خواستەهاست کە بسیاری از مخالفین را بە ناتوانی حاکمیت در سرکوب کامل اعتراضات امیدوار کردە است.
ویدیوهای مختلف شهروندان خبرنگار حاکی از حضور شجاعانە زنان در این اعتراضات است. زنان هم در تظاهرات خیابانی، هم در حال شعارنویسی بر دیوارها و هم بە صورت شهروندان فیلمبردار و گزارشگر دیدە می شوند. کسانی کە شاهد انقلاب ۱۳۵۷ در دوران کودکی و نوجوانیمان بودەایم، حضور فعال زنان را در آن زمان نیز بیاد داریم. صرف حضور گستردە زنان در آن انقلاب موجب آزادی، بهبود وضعیت و ارتقای حقوقشان نشد بلکە بر عکس، زنان از اولین سرکوب شدگان انقلاب ۱۳۵۷ بودند کە نە تنها تظاهراتشان بر علیه حجاب اجباری در هفدە اسفند ۱۳۵۷ سرکوب شد، بلکە حقوق قانونی دوران سلطنت پهلوی را هم از دست دادند.
تجربەی چهار دهە تبعیض جنسیتی طاقت فرسا بە زنان می آموزد کە این بار بایستی کاملا آگاهانە و هوشیارانە در جنبش اعتراضیی کە احتمال دارد سرآغاز انقلاب دیگری باشد مشارکت نمایند. زنان باید نە تنها در اعترضات، بلکە در پیروزی و دستاوردهای پس از آن هم سهیم باشند و حق برابر خود را بگیرند. چنانچە حضور زنان از هم اکنون همراه با آگاهی های فمینیستی و جنسیتی، مطالبات مشخص، کارتیمی و شبکەای، سازماندهی گروهی و اعمال تواناییهای لیدرشیپ و رهبری گروهی باشد، هیچ کس نخواهد توانست پس از پیروزی این جنبش اعتراضی افقی کە خوشبختانە تا حال حاضر رهبر کاریزمای واحدی با قابلیت تبدیل بە دیکتاتور آیندە را ندارد، دوبارە زنان را بە حاشیە و کنج خانەها براند. درواقع زنان امروز ایران از پشتوانەی سالها تجربەی غنی مشارکت کمابیش زنان در جنبش زنان ایران برخوردارند کە در نوع خود یک جنبش شبکەای و افقی بودەاست. در وهلە حساس کنونی می توان از تجربیات جنبش زنان استفادە کرد و حتی موانع و ضعف های آن را ارزیابی و نقد کردە و اشتباهاتش را تصحیح نمود.
از موارد مهم حضور آگاهانەی زنان تنظیم شعارهایی با مضمون برابری طلبی جنسیتی و حمل شعار نوشتەها و یا فریاد آن شعارها در تجمعات است. حتی اگر تعداد زنان کمتر از مردان باشد یا طنین صدایشان در غریو صدای مردان ادغام گردد باز هم دوربین های شهروندان خبرنگار بە شکار لحظەهای حضور زنان و اشتراک آنها در شبکەهای اجتماعی کە اتفاقا نقش برجستەای در اطلاع رسانی اعتراضات کنونی دارند، خواهد پرداخت. پس صدای زنان و خواستەهایشان بە گوش خواهد رسید، کافیست کە زنان مشارکت کنندە آگاهانە شعارهای خود را مطرح نمایند. فراموش نکنیم کە تکرار خواستەهای برابری طلبی و رفع تبعیض خواه ناخواه آنها را ملکە اذهان خواهد ساخت.
در خیزشها و انقلابات همیشە از زنان بە عنوان نماد مشارکت درپوسترها و عکس ها استفادە شدە است. بسی حائز اهمیت است کە زن شجاع امروز ایران کە جان بر کف نهادە و علی رغم تمامی مخاطرات در اعتراضات شرکت می کند تنها در پوسترهای هیجانی تحسین آمیز، و تشویق کنندە خلاصە نگردد. حضور زن در این پوسترها با همت و خواست خود زنان می تواند معنادار گردد. در کنار همەی پیامهای پوسترها می توان پیام های برابری طلبی و احقاق حقوق مسلم زنان را ماهرانە گنجاند. بە عنوان مثال هنگامی کە پوسترهایی با تصویر مشتهای گرەکردە طراحی می شوند، مطمئن گردیم کە مشتهای گرە کردە زنان و مردان با هم دیدە می شوند. اگر تنها مشتهای مردانە در تصویر دیدە شوند این برداشت بە ذهن متبادر می شود کە انقلاب و خیزش امری مردانە است و باید آنرا "مردانە" انجام داد و بە ثمر رساند.
شعارهای دادە شدە در تظاهرات نیز بە لحاظ بار جنسیتی بسیار حائز اهمیت هستند. برخی شعارها درعین اینکە بە ظاهرحالتی دعوت کنندە دارند، اما می توانند کاملا بار منفی جنسیتی داشتە و ضد زن باشند. بە عنوان مثال اخیرا ویدیویی در فضای مجازی دست بە دست می شد کە تظاهر کنندگان فریاد می زدند: "بی غیرتها" نشستن، "زنان" بە ما پیوستن! چنین شعاری حاوی تبعیض جنسیتی و توهینی بزرگ بە زنان است. این شعار عملا بە کسانی کە مشارکت نکردەاند می گوید کە ما گروهی از "مردان" در حال خیزش و انقلابیم . پس ای "مردانی" کە بە ما نپیوستەاید، شما از "زنان" هم کمتر و پست تر هستید! فراموش نکنیم کە ما بە پا خواستەایم چون از وضع موجود ناراصی هستیم و می خواهیم تغییر مثبتی ایجاد کنیم. یک تغییر بسیار مهم تغییر در فرهنگ زن خوار پنداری است. چنانچە زنان و مردان آگاه و مخالف تبعیض جنسیتی در حین تظاهرات بە مخالفت با طرح چنین شعارهایی برخیزند و یا در شبکەهای اجتماعی بە بازبینی و نقد شعارها بپردازند، می توان از تکرارچنین اشتباهاتی اجتناب ورزید.
پایان سخن اینکە بدون شک ما شاهد تنوعات بسیاری در مشارکت کنندگان در خیزش اعتراضی هستیم. این تنوع و تفاوت در خواستەها ومطالبات شامل زنان و جنبش زنانی ها هم می شود. یکی از حسن های جنبش جهانی زنان بە رسمیت شناختە شدن تفاوتها در طی موج سوم فمینیزم است. این حسن را می توان در برهە حساس کنونی کە بە اتحاد و همکاری همگان نیاز است بە کار گرفت و از آن بهرە برد. لزومی ندارد کە همە ما یکسان فکر کنیم و مطالبات یکسانی داشتە باشیم. کافیست تفاوتها را بە رسمیت شناخت و بە آنها احترام گذاشت. بە عنوان مثال زنان ملیت ها و اقوام و طبقات مختلف ایران طبق تئوری اینترسکشنالیستی از لایەهای تودرتو و درهم تنیدەی تبعیض رنج می برند و همە مطالبات آنان را نمی توان تنها دررفع تبعیض جنسیتی خلاصە کرد. از همین روی بە رسمیت شناختن لایەهای مختلف تبعیض، تلاش برای رفع آن و دوری کردن از ادبیات سیاسی غلط حاکم کە بە هرگونە تلاش برای رفع تبعیضهای ملیتی بە دیدەی تردید و نگرانی می نگرد بسیار حائز اهمیت است. قبل از آنکە تسلیم ادبیات غلط سیاسی فعلی شویم و با توهمات مختلف از هم دور گردیم بە یاد آوریم کە بە ثمر نشستن این خیزش بە همەی ما نیاز دارد، حتی اگر بە صورت شبکەها و دستەهای مختلف فعالیت می کنیم.
رویا طلوعی
۱٤ دی ماه ۱۳۹٦