ولي رضا نصر اسلامشناس، استاد دانشگاه، متفکر سیاسی و مفسر مسائل بینالمللی، و از اساتید شناختهشدهٔ مسائل خاورمیانه در غرب است. او رئیس مدرسه مطالعات بینالمللی پیشرفته دانشگاه جانز هاپکینز است.
منبع : آتلانتیک / ترجمه تحریریه سایت "دیپلماسی ایرانی" در تهران
تظاهرات اخیر در بسیاری از شهرهای ایران دنیا را غافلگیر کرد، اما این انتظار که تظاهرات به خیزشی عمومی بدل می شود و جمهوری اسلامی را نابود می کند درست از آب در نیامد.
این تظاهرات اقتصادی بودند. این ناآرامی ها بازتابنده فرسودگی عمیق برآمده از رکود اقتصادی، سوء مدیریت و فساد و رشد نابرابری در کنار تمرکز آشکار ثروت در بالا بودند.
همان قدر که مهم است بگوییم این تظاهرات برای چه رخ داد، مهم است بگوییم برای چه چیزهایی رخ نداد. این تظاهرات تکرار خیزش های شهری و سکولار شهروندان متمول که خواستار تغییرات اجتماعی و فرهنگی، آزادی بیان و مشارکت سیاسی هستند نبود. و این خبر خوبی برای جمهوری اسلامی بود. به طور سنتی تهدیدات جدی علیه سیستم زمانی مطرح می شود که تهران دچار ناآرامی می شود، همچون سال 2009 که پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری تهران ناآرام شد.
فاکتور مهم در تظاهرات اخیر و علت اینکه تظاهرکنندگان جنگی که ترامپ جبار سعی داشت در توئیت های اش ترسیم کند را رقم نزد؛ این است که صدای ناراضیان شهری به فریاد پوپولیستی برای عدالت اقتصادی نپیوست. چرا؟ اول اینکه آنچنان که جواد صالحی اصفهانی شرح داده است طبقه متوسط شهری مهمترین گروهی است که از سیاست های آزادسازی اقتصادی پرزیدنت حسن روحانی و همچنین صحبت های اش در خصوص مدرنیته، منتفع شده و مهمترین پیشتیبان او در سیاست هسته ای اش است. آنها انتظار داشتند که توافق هسته ای به انزوای بین المللی ایران پایان دهد، منافع اقتصادی را توسعه دهد و فضای سیاست داخلی را بهبود بخشد.
آنها روحانی را مسیری منظم به سوی تغییر می پندارند. بسیاری از این شهرنشین ها حتی هراس آن را داشتند که تظاهرات به هرج و مرج ختم شود یا اینکه شیب سیاسی ایران را به سود پرزیدنت محمود احمدی نژاد، سیاستمدار عوام فریب تند کند.
تظاهرکنندگان در غیاب تهرانی ها نمی توانستند تهدیدی حیاتی برای جمهوری اسلامی باشند. هیچ حکومتی تا زمانی که در مناطق شهری، و از همه مهمتر پایتخت، کنترل را از دست ندهد مورد تهدید قرار نمی گیرد. نیروهای امنیتی برای مهار تظاهرات در تعداد زیادی از شهرهای کوچک سازمان دهی نشده بودند و برای همین آماده نبودند. در غیاب تهران نیروهای امنیتی، تظاهرات را شعله های کوچک آتش قلمداد می کردند که عاقبت باعث سوختن خودشان می شود که از قرار چنین هم شد.
تا زمانی که طبقات متوسط شهری و تهیدست به آرمان مشترکی دست نیابند - همچون سال 1979- دگرگونی در کار نخواهد بود. در برقراری ثبات، بسیار مهم است که تهران و دیگر کلان شهرها خوشحال نگه داشته شوند. جای تعجبی نداشت که فرمانده سپاه در نخستین موضع گیری رسمی خود در خصوص تظاهرات، ناآرامی ها را به رئیس جمهور سابق احمدی نژاد ربط داد و گفت او به خاطر نقش اش در این تلاطم مواخذه شده است.
اما تنها هراس از قیام ژاکوبین ها نبود که تهران را آرام نگه داشت، وعده های سیاسی روحانی نیز دخیل بوده است. روحانی در سال 2013 و 2017 انتخابات را برد، هر دو پیروزی را مدیون محبوبیت اش نزد طبقات متوسط و رای بالای اش در تهران است. ناآرامی ها نشان داد او در میان تهیدستان محبوب نیست اما طبقه متوسط شهرنشین در تهران از این سطح نارضایتی برخوردار نیست. اگر ثبات به تهران بستگی دارد، در این صورت تظاهرات باعث تحکیم جایگاه سیاسی روحانی شده است.
به طور قطع برنامه های روحانی به سود تهران بوده است. وی یارانه ها را قطع کرده و همزمان قیمت سوخت را بالا برد، در مهار فساد ناکام بوده، و در عمل به وعده اش مبنی بر گشایش فضای اقتصادی پس از توافق هسته ای دستاورد زیادی نداشته است. در ماه دسامبر برای نخستین بار جزئیات بودجه سالانه دولت منتشر شد و باعث بلوایی در شبکه های اجتماعی شد. روحانی امید داشت که این شفاف سازی به مردم نشان دهد دست های او بسته است. اما این اقدام باعث نشد او از خشم تظاهرکنندگان در امان بماند.
تنها جایگزین ادامه روند "برنامه اقتصادی روحانی " است ، ترکیبی از اصلاحات برای اقتصاد آزاد و بازسازی. امید این باشد که استراتژی اقتصادی با استقبال طبقه متوسط روبه رو شود و همچنین خشم طبقه متوسط به پایین رو فرودست را هم فروکاهد تا ثبات سیاسی تضمین شود. هفته گذشته روحانی در موضع گیری در خصوص تظاهرات به این موضوع اذعان کرد که وضعیت بد اقتصادی باعث تشدید تلاطم اجتماعی شده است اما اضافه کرد مردم نمی خواهند در خصوص سبک زندگی شان مورد امر و نهی قرار گیرند. این نخستین اقدام مهم است برای اینکه طبقه متوسط و طبقه تهیدست ناراضی را در یک سکوی سیاسی گرد هم آورد.