Thursday, Feb 1, 2018

صفحه نخست » انقلاب اسلامی در سی و نهمین ایستگاه ناکامی

enghelab_020118.jpgمجتبی احمدی - شبکه بیان

هیچ حکومت غیر ایدئولوژیکی نمی‌توانست ایران را با این همه ثروت طبیعی و فرصت‌های بی‌شمار به چنین اوضاعی سوق دهد. به‌بیان‌دیگر فقط یک ایدئولوژی منحط و یک رویکرد ضد انسانی توانایی اتلاف منابع و تخریب ساختارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را داشت. آن ایدئولوژی هم فقط در دستگاه فکری جمهوری اسلامی وجود دارد. حکومتی که آرزوی یک‌صد ساله ایرانیان را به باد داد و انقلاب آن‌ها را به انحراف کشید.

اکنون 39 سال از انقلاب می‌گذرد؛ انقلاب و رهبران آن در اغلب عرصه‌ها شکست خورده‌اند. گواهی اثبات این شکست آنجاست که حجم زیادی از ثروت مادی و معنوی کشور را هزینه کردند و در مقابل جز تهدید، جنگ، تحریم، بیکاری، ترویج فساد، بی‌اعتباری بین‌المللی، اقتصاد ورشکسته، بی‌آبی، صنعت رو به سقوط، کشاورزی نابسامان و انبوهی مردم معترض دستاوردی دیگری نداشتند.

می‌گفتند این انقلاب مستضعفان است؛ اما مستضعفان ضعیف‌تر شده‌اند و اغنیا به مال خود اضافه کرده‌اند. کسی که در جامعه ایرانی عمر می‌گذارند، کاملاً متوجه است که انقلاب نه‌تنها به اهداف اقتصادی خود نرسیده، بلکه همان دستاوردهای حکومت قبلی را هم به تباهی کشاند. نقشه‌ها برای اقتصادی که «مال ‌خر» بود هم در دوره تعدیل هاشمی رفسنجانی به شکست گرائید و هشت سالِ خاتمی هم فقط با وعده‌های پوچ به پایان رسید. احمدی‌نژاد نیز آشوب اقتصادی ایجاد کرد و باعث شد انقلاب اسلامی دورتر از همیشه به اهدافش باشد. در واقع پس از برنامه تعدیل اقتصادی هاشمی که بسیاری را فقیر و بی‌چیز کرد، احمدی‌نژاد دومین رئیس‌جمهوری بود که با سیاست‌های سردرگم و پوپولیستی شکاف طبقاتی را افزایش داد. حسن روحانی آمد تا افتضاح اقتصادیِ به جام مانده از کسی را که نظرش به نظر رهبر نزدیک بود سامان دهد؛ اما این ساماندهی به چند دلیل (که جای بحث مفصل دارد) منتج به رکود و زمستان اقتصادی شد.

اتلاف فرصت‌ها

انقلاب اسلامی و رهبرانش 39 سال فرصت داشتند اقتصاد را بهبود ببخشند، سیاست را به خدمت مردم درآورند، علم را در جهت آسایش مردم سوق دهند و ابزارهای فرهنگی را برای داشتن جامعه‌ای سالم‌تر به کار گیرند. جمهوری اسلامی اما این چهار دهه فرصت را از دست داد و به موازات آن مردم را 8 سال به میدان جنگ برد و 35 میلیارد بشکه نفت فروخت و درآمد آن را صرف دستگاه فاسد بوروکراسی خود کرد.

انقلاب مستضعفان بر عقیده‌ای استوار بود که از همان ابتدا مسیر را اشتباه نشان داد؛ مسیری که نه به آزادی، نه به رفاه و نه به توسعه ختم می‌شد. هزینه‌های فراوانی صرف حرکت در این مسیر شد؛ اما ماشین انقلاب پس از 39 سال به ایستگاه فقر مطلق، بیکاری 25 درصدی، فحشا، اختلاس‌های هزاران میلیارد تومانی، تحریم، بی‌آبرویی جهانی و در یک‌کلام به ایستگاه ناکامی رسیده است. رویکردهای نظام ملاها دیگر پاسخگوی توده‌های مردم نیست و همان‌طور که به تازگی وزیر کشور ایران اعلام کرده است «مردم سرعت، کیفیت و تنوع می‌خواهند و اگر به خواست مردم پاسخ ندهیم، مردم منتظر نخواهند ماند.» اشاره او به قیام اخیر است که مردم بیش از یک‌صد شهر، کلید انقلاب متفاوتی را زده‌اند. واقعیت‌ها هم گواهی می‌دهند که مردم دیگر منتظر نخواهند ماند؛ اگر حکومت در این 39 سال نتوانسته است سیاست‌های خود را با خواسته‌های مردم هماهنگ کند، بازهم نخواهد توانست.

وقت آن رسیده است رهبران جمهوری اسلامی در سی و نهمین ایستگاه ناکامی خود، از قطار قدرت پیاده شوند، یا حداقل کارنامه‌شان را ورق بزنند و اشتباهات فاحش، سیاست‌های غلط و ندانم‌کاری‌های چاپلوسان خود را ببینند.

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy