رها حنیفنژاد (اسم مستعار، ساکن ایران) - رادیو زمانه
من از یک خانواده مجاهد میآیم و در خانواده من کسی هست که روسری از سرش برداشته و به شکل علنی برعلیه تحمیل حجاب اعتراض نموده است.
این جانب، به عنوان یک زن و عضو یک خانواده دارای سابقه حمایت از مجاهدین خلق متقاضی همبستگی "مسئول شورای ملی مقاومت ایران" و دیگر زنان مجاهد هستم.
«رهایی»، این لغت صدها بار تکرار شد وقتی خانم مریم قجر عضدانلوی «ابریشمچی» از شوهرش جدا شد (رها شد؟) و به عقد ازدواج آقای مسعود رجوی درآمد. من آن موقع نوجوان بودم اما حس میکردم که خانوادهام، کران تا کران طرفدار مجاهدین خلق، از موضوع ارتقای ایدئولوژیک دچار چه حمله قلبیای شدند. چپیهای فامیل ما را مسخره میکردند. دندان روی جگر گذاشتیم و تحمل کردیم. خیلی چیزهای دیگر را هم که برای ما قابل قبول نبود مثلا همکاری با صدام حسین را تحمل کردیم. چپیهای فامیل، وقتی عکس مریم خانم را در کنار فاشیستیترین عناصر آمریکایی به ما نشان دادند، دوباره ما را مسخره کردند.
باز هم «ما» را مسخره میکنند، اما ... دیگر نمیگویم «ما» به این خاطر که من دیگر از شما نیستم با وجود عشقم به برادرم و دختر عمویم که مجاهد بودند و اعدام شدند.
مجاهدین را مسخره میکنند با آن لچک مسخرهشان. و خانم مریم خانم «رجوی» را.
خبر دارم که مجاهدین در دفاع از موج جدید جنبش مردم ایران فعال شدهاند. خیلی خوب است. خوبتر میشود اگر ایضاً از جنبش لچکافکنی حمایت بفرمایند.
بنابر این از خانم مریم، «مسئول شورای ملی مقاومت ایران» تقاضا میکنم روسری خوشگلشان را از سرشان بردارند. از خانمهای مجاهد هم همین تقاضا را دارم.
خواهران مجاهد! به نشانه این که با ایدئولوژی ارتجاعی آخوندی مخالف هستید و از "رهایی" طرفداری میکنید شما هم به جنبش زنان ایران بپیوندید و آن لچک را از سر بردارید!