در عالَم خلبانی، موضوعی هست به نام تسلسل اشتباه های خلبان. خلبان انسان است و انسان اشتباه می کند ولی فرق خلبان با انسان معمولی باید این باشد که اشتباه اول، موجب اشتباه دوم و اشتباه های بعدی نشود. انسان معمولی به طور طبیعی بعد از اشتباه اول، آمادگی برای اشتباه های بعدی پیدا می کند و خلبان، که در دوران ما بیشتر از هدایت فنی و پرواز دادن هواپیما، به امر مدیریت داخل کابین اشتغال دارد بخشی از مهم ترین قسمت های آموزش اش به Human Factors in Aviation اختصاص دارد و یکی از این «عوامل انسانی»، عامل خطای انسانی و روش های مقابله با آن است.
بحث را طولانی نمی کنم. اداره ی یک کشور، با در نظر گرفتن عوامل متغیر و متعددش بسیار پیچیده تر از مدیریت یک هواپیماست. خاصه بخش های اقتصاد و فرهنگ که عوامل متغیر و سیال اش به قدری زیاد است که برنامه ریزی برای آن بر اساس پیش بینی های صحیح حتی برای مدیران آزموده و مجرب و مجهز به دانش روز دشوار است چه برسد به یک مشت آخوند، که در بالاترین سطوح مملکتی نشسته اند و به خیال خود کشور را اداره می کنند.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
امروز دیگر بر کسی پوشیده نیست که تصمیم گیرنده در هر زمینه ای، از سیاست و روابط بین الملل گرفته تا شعری که باید سروده شود و داستانی که باید نوشته شود، شخص علی خامنه ای ست.
دولت هم همانطور که در دوران خاتمی مصطلح شد، تدارکاتچی و مجریِ دست به سینه ی اوامر خامنه ای ست. خامنه ای و «بیت» اش خط کلی را مشخص می کنند و اعضای دولت، مثل کارمندان دفتری آن خط کلی را دنبال می کنند و کارهای اجراییش را انجام می دهند.
بعد از بالا رفتن قیمت ارز در روزهای اخیر که دلایل متعدد داشت و یکی از دلایل آن کارشکنی تمامیت خواهان در کار دولت روحانی و «بَدِ ه جلوه دادن» این دولت بود، روحانی، معاون اش، اسحاق جهانگیری را به میدان فرستاد تا به جامعه خبر دهد که دولت دلار ۴۲۰۰ تومانی وارد بازار می کند و همه چیز به زودی خوب و عالی خواهد شد.
امروز، سه شنبه، که قرار بود دلار ۴۲۰۰ تومانیِ تک نرخیِ قانونی، وارد بازار شود، مردم چشم انتظارِ داخل صف های مقابل صرافی های مجاز، همه چیز دیدند جز این دلار مبارک قانونی!
به جای آن، در نزدیکی های مراکز ارز پایتخت تا جایی که چشم کار می کرد ماموران امنیتی حضور داشتند به قصد دستگیری ارز فروشان غیر مجازی که کار مردم را با صد دلار و دویست دلار راه می اندازند و از طریق این خرده فروشی درآمدکی هم برای خود دست و پا می کنند.
غرض از این نوشته تحلیل موضوع ارز و گرانی آن نیست. غرض این است که نوکران آقای خامنه ای هم نوکران بی عرضه ای هستند و نمی دانند که در یک جامعه ی ملتهب و حساس و آزرده، حرفی را زدن و آن را به فوریت انجام ندادن، چه بر سر روان اجتماعی و حتی وضعیت اقتصادی کشور می آورد. حسن روحانی و دیگر نوکران آستان خامنه ای، دستکم تا زمانی که دلار برای توزیع در اختیار ندارند یا آن را در اختیار توزیع کنندگان قرار نداده اند، حرف نزنند و وعده ندهند. اشتباه هایی که موجب افزایش قیمت دلار شده یک طرف، اشتباه های بعدی مثل امنیتی کردن فضای اقتصادی کشور و دستگیر کردن امثال «جمشید بسم الله»ها و اشتباه های متعاقب آن یک طرف. اشتباه هایی که بعد از یک دوره ثبات ظاهری قیمت ها، به شکل انفجاری نرخ ارز را بالا خواهد برد و اقتصاد در هم شکسته ی جمهوری اسلامی را در هم شکسته تر از چیزی که هست خواهد کرد.