شرق ـ «محمدرضا رحیمی هفته گذشته در حالی که وارد چهارمین سال حبس شده بود، برابر با مقررات قانونی در قالب آزادی مشروط از حبس خارج شده است». این جمله را کورش روشن، وکیلمدافع معاوناول دولت دوم محمود احمدینژاد در پاسخ به پرسش «خبرآنلاین» مطرح کرد. طبق ماده ۵۸ قانون مجازات اسلامی افرادی که حبس کمتر از ۱۰ سال دارند، پس از سپریکردن یکسوم از مدت حبس میتوانند از آزادی مشروط استفاده کنند. به گزارش «پایگاه اطلاعرسانی دادسرای عمومی و انقلاب تهران» رحیمی ۲۶ بهمن سال ۹۳ با حضور مأموران پلیس در محل سکونت، «تفهیم موضوع اجرای حکم» و به زندان منتقل شد. به این ترتیب او حدود سهسالودو ماه از پنجسالو ۹۱ روز حبس خود را در زندان سپری کرده است. رحیمی دوران زندان خود را در بندهای هفت یا هشت زندان اوین، بندهایی که به محکومان مالی و کلاهبرداران اختصاص داده شده، گذراند. بندی که «شهرام جزایری» هم دوره زندان خود را در آن سپری کرد. اتهام اصلی او فساد در «بیمه ایران» و تحصیل مال نامشروع بود؛ برای همین هم به پرداخت دومیلیاردو ۸۵۰ میلیون تومان رد مال و یک میلیارد تومان جزای نقدی محکوم شد. حکم معاون اول دولت «پاکدستان» در دادگاه تجدید نظر از ۱۵ سال، به پنجسالو ۹۱ روز کاهش یافت اما جزای نقدی او دستنخورده باقی ماند و نهایی شد.
آخرین بازمانده حلقه خیابان فاطمی
سخنگوی قوه قضائیه بعد از نهاییشدن حکم رحیمی درباره پرونده او گفته بود: «اصل پرونده در سال ۸۸ شروع شده بود اما وقتی تحقیقات به جایی رسید که کاملا اتهامات متوجه آقای رحیمی شد، در سال ۹۰ اسم وی نیز ضمیمه پرونده و ثبت کیفری شد... پس از آن از آقای رحیمی نیمه اول سال ۹۰ به صورت رسمی تحقیقات به عمل آمد. بازپرس تحقیقات خود را در نیمه اول سال ۸۹ به صورت رسمی از وی آغاز کرد و در ۱۱ جلسه با حضور آقای محمدرضا رحیمی و وکلای وی جلسات چندساعته تحقیقات برگزار شد... و نهایتا با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست برای محمدرضا رحیمی و سایر متهمان پرونده این پرونده به دادگاه ارسال شد». با این وجود رحیمی تا پایان دولت دوم احمدینژاد معاوناول و رئیس ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی باقی ماند. گفتنی است که در آن سالها صداهایی به اعتراض حضور او در این جایگاهها هرازچندگاهی بلند میشد. اعتراض نمایندگان مجلس یکی از آن صداها بود. الیاس نادران در سال ۸۹ رحیمی را به فساد مالی متهم کرده و گفته بود: او «رئیس حلقه خیابان فاطمی است و در مورد منابع فاسد و توزیع آنها تصمیمگیری میکرده». نادران همان زمان به مسئولان هشدار داد که «تقریبا تمام اعضای این حلقه به جز آقای رحیمی دستگیر شدهاند و نباید کسی بهدلیل مسئولیت اجرائی مستثنا شود». حلقه خیابان فاطمی نامی بود که بر مفسدان بیمه ایران گذاشته شده بود.
اطلاعیه رئیس و نامه معاون
هنگامی که نام رحیمی بهعنوان متهم مطرح شد، محمود احمدینژاد در موقعیتی متناقض قرار گرفت؛ او از سویی بارها تأکید کرده بود که در حلقه نزدیک اطرافش هیچ ردی از فساد مالی نمیتوان کشف کرد و از طرفی هم هیئت دولتش را خط قرمز خود دانسته بود. به این شرایط نقد فزاینده رسانهها و مردم را به کلیت کارنامه دو دولت احمدینژاد باید افزود، نقدی که با شرایط اقتصادی پایان دولت دهم کاملا تشدید شده بود. با قطعیشدن حکم نهایی معاوناول، رئیس دولت سابق اطلاعیهای صادر کرد که تکیه آن بر این نکته بود که تخلفات رحیمی برای دورهای است که در دولت او حضور نداشته. احمدینژاد اطلاعیه را به شیوه خود به پایان رساند که «ماه همیشه زیر ابر پنهان نمیماند». اطلاعیه رئیس، معاون را رنجاند. رحیمی اطلاعیه را با نامهای پاسخ داد که اینگونه آغاز میشد: «این مختصر را چگونه میتوانم آغاز کنم جز آنکه بگویم: چون دوست دشمن است شکایت کجا برم؟ البته شما دشمن نبودهاید و مرا با شما دوستی و رفاقت دیرینهای است که مربوط به سالهای اخیر نیست. نیک میدانید و دیگران هم خوب است در این مجال مطلع شوند که رفاقت من و شما به سالهای دوری برمیگردد که در کردستان و آذربایجان غربی بودید و سپس به اردبیل رفتید تا تقدیرمان این باشد که هر دو استانداری دولت ششم را تجربه کنیم.». رحیمی در ادامه نوشت: «چندی گذشت و اصرار کردید که به جمع دولت بپیوندم؛ پاسخم منفی بود با این استدلال که اگر در دیوان بمانم بیشتر منشأ کمک و خدمت به کشور خواهم شد. نپذیرفتید و بدون اطلاع من حکمی صادر کردید و با حفظ سمت بهعنوان معاون حقوقی منصوب نمودید که خلاف مقررات بود. چارهای نداشتم جز آنکه از دیوان محاسبات استعفا بدهم...». او داستان را اینگونه ادامه میدهد: «ماجرای معاوناولی پیش آمد. بعد از ناکامی گزینه اول، به بنده پیشنهاد دادید و همان موقع گفتم که با وجود کینههای سیاسی و برخی زخمهای کهنه، از من بگذرید، زیرا عاقبت کار را میدانستم که برخی مخالفان سیاسی با عنادورزی بهدنبال هتک حیثیت و برباددادن آبرویم خواهند بود؛ اما باز هم مخالفت با تصمیم شما سخت بود». رحیمی در ادامه نامه به تغییرات و تطور احمدینژاد اشاره میکند؛ به توجه رئیس دولت به «سروش آسمانی کذایی» بهجای توجه به نظر مشاورانش، با وجود این از پایبندی خود به رفاقتشان مینویسد: «بار دیگر در صحنه رفاقت باختم و باز هم حرفتان را گوش کردم».