ابزار انگاری رفع حصر رهبران جنبش سبز برای استمرار حضور اصلاح طلبان در قدرت امری پوشیده نبود هم چنانکه در یاداشت کاسبی با شعار رفع حصر به آن پرداختم. سابقه آنان گواه خوبی است بر این مدعا که آنان برای ماندگاری درقدرت حاضرند شریف ترین مفاهیم سیاسی چون اصلاح طلبی، آزادی و جامعه مدنی را نیز دچار اعوجاج وقلب معنا کنند.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
یکی از مفاهیمی که پس از به کارگیری منحرف کردند "جامعه مدنی" بود که تبدیل به " مدینته النبی" شد. جالب است که امروز پس از ناکامی در تسخیر حرکت مدنی دختران خیابان انقلاب در مبارزه با" حجاب اجباری" میگویند به حجاب اجباری با حجاب کامل اعتراض کنید تا نافرمانی مدنی اتان قانونی باشد. حالا که پس از تظاهرات دی ماه ۹۶ مردم با شعار# اصلاح طلب اصول گرا دیگه #تمومه ماجرا حکم بازنشستگی سیاسی به آنان دادند به تکاپو افتادهاند تا با تشبث به رفع حصر تجدید قوا کرده و حیثیت سیاسی خود را احیا کنند.
خاتمی که خود مصوبه حصر فقیه پارسا و شجاع آیت ا.. منتظری را اجرا کرد امروز برای رفع حصر به روحانی فشار میآورد و روحانی هم که اصلاح طلبان را آویزان خودش میبیند هم چنانکه #هنگامه شهیدی فاش کرد برایشان گربه رقصانی میکند و سوال این است که چرا نکند؟ چرا باید وقتی از نردیان رفع حصر بالا رفته با رفع حصر برای اصلاح طلبان و رهبران جنبش سبز فضا سازی کند؟ او فکر میکند بهتر است با کسانی چون لاریجانیها معامله کند که دستی در قدرت دارند و محبوب آستان ولایت هستند نه خاتمی و اصلاح طلبانی که تاریخ مصرفشان به سر آمده است.
در هنگامه مارش جمعی اصلاح طلبان برای رفع حصر شهیدی در توئیتی از روحانی خواست #مصوبه حصر در سال ۸۹ را منتشر کند تا معلوم شود کسی شعار #رفع حصر را داده که خود امضایش پای مصوبه حصر هست. چرا اصلاح طلبان که به رفع حصر اصرار دارند حاضر نشدند از دو نامه نامه کروبی به حسن روحانی و آیت ا.. خامنهای حمایت کنند و آنها را به دست فراموشی سپردند؟ پاسخ ساده است در راستای منافعشان نبود.
پس از اعتراضات فراگیر دی ماه که معترضان با شعار #اصلاح طلب اصول گرا دیگه #تمومه ماجرا از کلیت نظام عبور کردند و خروج کلان سرمایهها از کشور دو دیدگاه کلی پیرامون آینده سیاسی نظام در میان جریان اصلاح طلب و اصول گرا شکل گرفته است. بخشی از اصول گرایان که دست بالا را هم در قدرت دارند مدافع ریاست جمهوری یک نظامی و انسداد کامل فضای سیاسی هستند تا این رئیس جمهور نظامی رضا خان حزب الهی باشد که جمهوری اسلامی را تداوم میبخشد.
اصلاح طلبان هم به دنبال رفع حصرند تا از این طریق خاتمی را مجدد به فضای سیاسی کشور باز گردانند تا به کمک مهندس موسوی که پایمردیاش ستودنی است مارا به دوران طلایی امام ببرند اما مهندس موسوی که این سالها را در حصر سپری کرده و ما را برای فهم وضعیت خود به خواندن "گزارش یک آدم ربایی" فراخواند زیرک تر از آن است که سرنوشت خود را به سرنوشت کسانی که ماجرایشان تمام شده است گره بزند چنانکه کروبی نیز در پروژه اصلاح طلبان شرکت نکرد و با نگارش نامه هایی به حسن روحانی و مطالبه محاکمه از حاکمیت مستبد و یاد آوری اشتباهات آنان در انتخابات ۸۴، اعلام کرد که آیندهاش را با آنها شریک نمیشود حتی اگر "حصر به مرگ" ختم شود.
از سوی دیگر نظام زیر تقاطع بحرانهای مختلف اقتصادی، سیاسی، زیست محیطی، فرهنگی و... فشارهای بی سابقه بین المللی پس از ریاست جمهوری ترامپ و سبد خالی برجام و تعطیلی بازار ارز، و نامیدی گسترده مردم به اصلاح امور در ساختار فعلی، زیر فشار فزایندهای و در حال فرو پاشی است. در شرایط فعلی تنها کسانی که با آرامش نسبی جنس میفروشند سوپرمارکتها که مایحتاج مردم را تهیه میکنند هستند. باقی امور به دلیل اینکه در بازار واقعی "دلار جها نگیری" وجود خارجی ندارد لِنگ در هواست.
بدون تردید این وضعیت چه امریکا از برجام خارج شود یا با حفظ آن به تحریم بانک مرکزی بپردازد رو به وخامت خواهد گذاشت. امروز بیش از هر زمان دیگری اصلاح طلبان اصراردارند که خودشان را به عنوان جایگزین نظم موجود معرفی کنند و برخی از پرکاران آنها در فضای مجازی با اکانت "فردای بهتر" با اشاعه هراس افکنی در میان ایرانیان به بهانه سوری شدن کشور به منظور دست کشیدن مردم از مبارزه با استبداد حاکم فعالیت میکنند و اصلا به روی خودشان نمیآورند که یک پای وضعیت فعلی سوریه نظامی است که با چنگ و دندان در صدد حفظ آن هستند. رویای آنان دوران طلایی امامی است که در واپسین سال زندگی ایشان آن فاجعه عظیم (کشتار ۶۷) رخ داد. یکی از روزنامه نگاران امریکایی در دوره اوباما در وصف اصلاح طلبان به درستی نوشت آنها با همتایان اصول گرایشان تفاوتی ندارند فرقشان این است که با رهبری آیت ا.. خامنهای فشنگهایشان تمام شد....