در نقد یاداشت دکتر رنانی درباره پیکر رضا شاه
دکتر محسن رنانی استاد اقتصاد خوش فکر دانشگاه اصفهان که از منتقدان بر جسته نظام آموزشی در کشور به حساب می آید و مطالعات در خشانی در حوزه توسعه انجام داده است پس از سالها اقرار کرد ، دریافته است برای توسعه ایران باید مطالعات خود را به جای مباحث سیاسی بر روی "کودک و توسعه" متمرکز کند اما ، وجدان بیدارش او را ناگزیر از واکنش به "مسائل روز"می کند و خوشحالم همت می کند و در باره بحران زیست محیطی ، آب کشور تا مسائل اقتصادی و فرهنگی سخن می گوید و در "قامت یک روشنفکر حوزه عمومی" به وظایف خود به درستی عمل می کند.
ایشان پس از کشف احتمالی مومیایی رضا شاه که شواهد و قرائن نشان می دهد در یاداشتی مشفقانه (http://telegra.ph/-04-25-4) نگاتی درست و دقیق تحت عنوان "پیکر رضاشاه به مثابه یک فرصت سیاسی" و هم چنین"پیکر رضا شاه به عنوان سرمایه ای نمادین" به حکومت هشدار می دهد که اقتدار نظام در پنهانکاری و مکتوم گذاشتن موضوع نیست. بلکه باید با خاکسپاری در مکانی نشان دار از آن به عنوان فرصتی برای نمایش اقتدار استفاده کند و از سوی دیگر توضیح می دهد که نظام های سیاسی مختلف با احترام به سرمایه های نمادین،سر مایه های واقعی می آفرینند و از این مسیر به رشد اقتصادی و فرهنگی جامعه کمک می کنند. در نیت خیر و نگاه صلح جویانه ایشان به نظام مستقر در ایران تردیدی نیست اما آنچنان که من می فهمم و در روندهای موجود می بینم صدای ایشان در حکومت شنیده نخواهد شد هم چنانکه نصایح دیگر ایشان تغیری در رفتار نظام ایجاد نکرده است.
وقتی به رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی گوش می دهید یا تماشا می کنید و اقعا احساس می کنید در کشور دیگری زندگی می کنید و آنچه می شنوید یا می بیند با زندگی واقعی شما ارتباطی ندارد به همین دلیل هم هست که عموم مردم به تریبونهای رسمی پشت کرده اند چون تجلی مشکلات و درد های خود را در آنها نمی بینند. حکومت برای فیلتر تلگرام خواب و خوراک ندارد،چرا؟ چون احساس می کند زمینه اعتراضات سراسری دی ماه را این شبکه اجتماعی و چند کانال منتسب به اپوزسیون فراهم کرده اند.
غافل از اینکه سران خود بر سر شاخه نشسته اند و بن بریده اند و آنچه طی دست کم دو دهه گذشته کاشته اند که توام با سوء مدیریت ،عدم تمکین به خواست مردم ، گشت ارشاد ، اختلاسهای شگفت آور ، سیاست خارجی غیر همسو با منافع ملی ،باد دادن سرمایه های کشور در باتلاق سوریه و عراق بوده است را با فریاد رضا شاه روحت شاد و اصلاح طلب اصول گرا دیگه تمومه ماجرا درو کرده اند.
شوربختانه نمی فهمند رسانه ها و شبکه های اجتماعی تنها واقعیات را بازتاب می دهند و تفسیر خود از آنها را هم به مخاطب عرضه می کنند این مخاطب است که امروز می تواند به رسانه هایی که مشکلات و خواسته های او را منعکس می کند گوش بسپارد یا به رسانه هایی که مدح حاکمان می کنند.
امروز هر فرد ایرانی از خود پرسش می کند چرا در جهان حجاب اجباری وجود ندارد اما حجاب باید در ایران الزام آور باشد؟ رسانه ها می گویند آزادی حجاب یک حق انسانی و طبیعی است اما حکومت می گوید خیر چنین حقی را ما به رسمیت نمی شناسیم. و به نظر سنجی و همه پرسی هم اعتقاد ندارد.
استاد رنانی عزیز،چگونه حکومتی را که مساله به این سادگی را نمی فهمد می خواهید سخن شما را در خصوص اقتدار و سرمایه نمادین درک کند؟برخورد حاکمیت با دروایشی که تنها نگاهشان با قرائت حاکم از اسلام متفاوت است آیا شما را به فکر فرو نبرده است که گفتگو با آنان بی فایده است؟ آیا آنچه بر سر فعالان محیط زیست و دکتر امامی آمد و استعفای کاوه مدنی و فرار از کشوری که با عشق خدمت به آن بازگشته بود شما را مجاب نکرده که جایی برای گفت و گو نیست؟
آیا سیل ویرانگر خروج نخبگان از کشور و پناه جویی مردمان عادی از دیگر کشورها را نمی بینید؟ آیا تورم دانش آموختگان بیکاری که هر ساله به آن ها اضافه می شود و افزایش پذیریش دانشجویان دکتری شما را به سوء نیت حاکمان باورمند نمی دارد؟ شما که استاد اقتصاد هستیدچگونه حکومتی را که با گنجشک مغزیش،برای حل بحران ارزی صرافی ها را تعطیل کرده است به گفتگو می خوانید؟
شمشیر آخته نقد من به اصلاح طلبان که در نوشته هایم می بینید ناشی از دعوای شخصی نیست به این سبب است که آنان با عملکرد نفاق آمیز شان به جای آوردن ثبات در کشور که پیامدهای آن توسعه و پیشرفت است سبب ساز دوام حکومتی شده اند که یقین داریم ذیل آن امروزمان بهتر از فرداست.
رجاء واثق دارم که با دست شستن از یاسین خوانی به گوش حاکمان و هم اندیشی با مخالفان وضع موجود،خدمت بییشتری به سرزمین مادری خود و هم وطنانی چون صاحب این قلم که اندیشه های شما را درمسیر بهروزی ایران می دانند خواهید کرد.