دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا نشان داده که هیچ علاقهای به توافق هستهای میان ایران و 5+1 موسوم به برجام که از اوایل سال 2016 اجرایی شده ندارد و آماده است که این توافق که از دید وی باعث شرمساری دولت آمریکا است را نقض کند. تا 22 اردیبهشت و نهایی شدن تصمیم ترامپ تنها دو هفته باقی مانده و پیشبینی آن چه که به وقوع خواهد پیوست راحت نیست. سوال مهمتر برای مردم عادی ایران، شاید این باشد که در صورتی که ترامپ تصمیم بگیرد از برجام خارج شود، تحریمها با چه شدت و سرعتی باز خواهند گشت.
به گزارش «تابناک»، المانیتور در مطلبی در این خصوص نوشته است که در صورتی که در مدت کوتاه باقی مانده آمریکا و اروپا بر سر فرمولی برای حفظ برجام که قاعدتا چارچوبی بر سر طولانیتر کردن محدودیتهای هستهای و تحریمهای موشکی و منطقهای علیه ایران را در بر خواهد گرفت، به توافق نرسند، اولین موعد مهم 12 ماه می یا 22 اردیبهشت خواهد بود که بر مبنای تعهدات آمریکا در برجام، دولت این کشور باید تعدادی از تحریمهای ایران را مجددا تعلیق کند.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
اگر ترامپ در 22 اردیبهشت از تمدید تعلیق این بخش از تحریمها خودداری کند آن گاه طبق قوانین تحریمی آمریکا دولت این کشور موظف خواهد بود که کشورهایی که از ایران نفت وارد میکنند را تنبیه کند. سختگیری در خصوص تنبیه واردکنندگان نفت از ایران در اختیار دولت آمریکا است و این که برخی از متحدان آمریکا اصرار دارند که به اجرای برجام ادامه دهند، کار را پیچیده خواهد کرد.
طراحی برای مرحله بعد از این تاریخ به مراتب پیچیدهتر است.
مکانیزم مشخصی برای خروج هر کشور از برجام وجود ندارد. ممکن است دولت آمریکا تحریمهای نسبتا کماثری علیه ایران وضع کند و ترامپ مدعی شود که به وعده خود در خصوص مخالفت با برجام عمل کرده و در عین حال، ایران و دیگر کشورهای طرف برجام تصمیم بگیرند علیرغم کنار رفتن آمریکا به اجرای برجام ادامه دهند. این سادهترین و بی سر و صداترین راه خروج آمریکا از برجام است ولی در سوی دیگر طیف اقداماتی که آمریکا ممکن است در پیش بگیرد، دولت ترامپ میتواند تصمیم بگیرد که تحریمهایی بسیار سخت علیه ایران وضع کند و حتی به شورای امنیت برود و تحریمهای شورای امنیت علیه ایران را طبق مکانیزمی که هیچ قدرتی توانایی ممانعت از ان را هم نخواهد داشت باز گرداند. این سناریو به منزله مرگ قطعی برجام خواهد بود.
ریچارد گولدبرگ مشاور بنیاد تندروی ضدایرانی «دفاع از دموکراسیها»، که نقش مهمی در طراحی تحریمها علیه ایران در کنگره آمریکا داشته، پاسخ به این سوال که ترامپ واقعا چه در ذهن دارد را بسیار سخت میداند. او به المانیتور گفته است که عبارت «خروج از برجام»، این معنا را به ذهن میآورد که ترامپ قصد دارد همه تحریمهای برداشته شده را باز گرداند و این بدان معنا خواهد بود که کار بعد از 12 می نیز ادامه خواهد یافت.
تحریمهای ثانویه
تعلیق نکردن تحریمها در 12 می، مانعی در صادرات نفت ایران خواهد بود زیرا کشورهایی که به تعامل خود با بانک مرکزی ایران ادامه دهند با خطر تحریمهای ثانویه آمریکا مواجه خواهند شد. اگر کشوری از ایران نفت وارد کند، هر بانکی که تعاملات مربوط به این کار را انجام داده باشد با خطر قطع ارتباط خود با نظام مالی ایالات متحده مواجه خواهد شد.
ولی رئیسجمهور آمریکا این اختیار را دارد که برای کشورهایی که خرید نفت از ایران را به میزان قابل توجهی کاهش دادهاند، استثنا قائل شود. و طبق گزارشهای تهیه شده در بخش تحقیقاتی کنگره آمریکا، چون تعریف دقیقی از «کاهش قابل توجه واردات نفت یک کشور از ایران» وجود ندارد، دست رئیسجمهور آمریکا برای مستثنا کردن کشورها از تحریمها باز است.
جارت بلانک هماهنگکننده نظارت بر برجام در وزارت خارجه آمریکا در دوره ریاست جمهوری اوباما، تحریم بانکهای اروپایی را اقدامی خصمانه میداند که در روابط آمریکا و اروپا سابقه ندارد. به نظر میرسد که اروپاییها هم برای همین وضعیت آماده میشوند. طبق گزارش رویترز، اروپاییها در ماه فوریه در خصوص حفاظت از شرکتهای خود در برابر تحریمهای ثانویه آمریکا مذاکره کردهاند.
به گفته بلانک، تقریبا همه کشورهای دنیا و البته متحدان اروپایی آمریکا عمیقا با تحریمهای ثانویه آمریکا مشکل دارند. آنها این شیوه تحریم توسط آمریکا را صادر کردن اجباری سیاستهای تحریم آمریکا به دیگر کشورها میدانند. به همین دلیل است که اروپاییها در گذشته همواره به آمریکا یادآوری کردهاند که تحریمهای ثانویه باعث ایجاد مشکل در روابط دو طرف خواهد شد.
برای مثال در سال 1996، اتحادیه اروپا از طریق وضع «مقررات مقابلهای» با اعمال تحریمهای ثانویه آمریکا علیه ایران، لیبی و کوبا بر شرکتهای اروپایی مخالفت کرد.
به گفته تایلر کولیس وکیل موضوع تحریمها در یک موسسه حقوقی در واشنگتن، «مقررات مقابلهای» به این معنا بود که اروپا میتوانست اموال آمریکا را برای جبران ضرر شرکتهای اروپایی از تحریمهای ثانویه آمریکا، مصادره کند. وی معتقد است که اروپا میتواند «مقررات مقابلهای» را برای در بر گرفتن همه تحریمهای برداشته شده طبق برجام، بازنویسی کند.
البته خطر قطع ارتباط با نظام مالی آمریکا میتواند به شکل جدی از اعتبار این مقررات مقابلهای اروپا بکاهد و سبب شود که شرکتهای اروپایی قید کار با ایران را بزنند. به خصوص در مورد شرکتهایی که وضعیتشان سبب میشود در برابر تحریمها احتیاط به خرج دهند، حتی تهدیدهای سبک آمریکا نیز سبب تردید آنها در معامله با ایران خواهد شد.
موعد بعدی تعلیق تحریمها
بعد از موعد 12 می، دولت ترامپ دو ماه بعد و در ماه جولای با 3 موعد مهم دیگر تعلیق دیگر تحریمهای ایران مواجه خواهد بود. تعلیق نکردن تحریمهایی که در ماه جولای سررسید میشوند به معنای اعمال مجدد تحریم بر ذخایر ارزی ایران در بانکهای خارجی و همچنین تحریم بخشهای انرژی کشتیرانی و کشتیسازی ایران خواهد بود.
در چارچوب برجام، آمریکا همچنین تحریمها علیه 300 فرد، نهاد و شرکت ایرانی را که بر اساس فرامین ریاستجمهوری آمریکا تحریم بودند، لغو کرد. ترامپ برای برگرداندن شرایط به دوره پیش از برجام باید تحریمها علیه اینها را نیز برگرداند.
به عقیده کولیس، برگرداندن تحریمها علیه این 300 هدف، به مراتب پیچیدهتر از تعلیق تحریم آنهاست. به باور وی، صرف تعلیق نکردن تحریمها بدون برداشتن قدمهای لازم برای برگرداندن تحریمها به شرایط قبل از برجام، کماثر خواهد بود.
برگرداندن این تحریمها کاری طاقتفرسا است و وزارت خزانهداری باید زحمت زیادی صرف آن کند ولی به هر حال توانایی انجام این کار در یک بازه زمانی مشخص وجود خواهد داشت. با این وجود به عقیده کولیس، مساله مهم این است که این 300 فرد و شرکت و نهاد ایرانی طی یک فرایند ده ساله هدف تحریم قرار گرفتند و بنابراین بازگرداندن سریع آنها به فهرست تحریمها کار پرزحمتی است.
اعمال مجدد تحریمهای شورای امنیت
پنج قدرت دیگری که پای توافق با ایران را امضا کردهاند، فعلا به طور جدی مدعی هستند که برجام، با و یا بدون آمریکا باید حفظ شود. ولی مساله این است که در برجام مکانیزمی وجود دارد که آمریکا در صورتی که آماده تقابل تمام عیار با این کشورها بر سر برجام باشد میتواند به تنهایی برجام را تخریب کند.
طبق متن برجام هر یک از طرفین توافق میتواند یک «اختلاف حل نشده» را مبنایی برای «توقف ایفای تعهدات» قرار دهد و موضوع را به شورای امنیت بکشاند. شورای امنیت آن گاه یک ماه فرصت خواهد داشت تا مساله را حل کند و اگر در این راه به موفقیت نرسد، همه تحریمهای چندجانبه برداشته شده طبق برجام باز خواهد گشت و برجام در عمل نابود خواهد شد.
به عقیده بلانک، این اقدام البته چنان تند و تهاجمی ارزیابی خواهد شد که دولت ترامپ هم در توسل به این گزینه احتیاط خواهد کرد. در فوریه 2016، ذخایر آب سنگین ایران یک تن بیشتر از سقف تعیین شده در برجام شد و برخی از مخالفان توافق مدعی بودند که این مثالی جدی از نقض برجام توسط ایران است. برخی دیگر برای متهم کردن ایران به نقض برجام به مواردی مانند آزمایشهای موشکی ایران، ارسال سلاح برای حوثیهای یمن و یا ادعای عدم اعطای دسترسی بازرسین آژانس بینالمللی انرژی اتمی به مراکز نظامی ایران اشاره میکنند.
نکته مهم این است که کشاندن موضوع به شورای امنیت، به دلیل مستند و واقعی نیاز ندارد. آمریکا میتواند ایران را به نقض برجام متهم کند و در شورای امنیت نیز وقتگذرانی کند تا مساله حل نشده باقی بماند.
بازی دیپلماتیک ترامپ
علیرغم همه سردرگمیهایی که درباره آینده برجام مطرح شده، این احتمال نیز وجود دارد که رئیسجمهور آمریکا از تهدید به خروج از برجام به عنوان ابزاری برای امتیازگیری از طرفین دیگر این توافق جهت اعمال تغییرات مطلوب خود در آن استفاده کرده باشد. اصلاحات مورد نظر ترامپ، طولانیتر کردن برخی محدودیتهای پذیرفته شده بر برنامه هستهای ایران در برجام، امکان دسترسی بازرسان آژانس به مراکز نظامی ایران و همچنین محدودیت بر برنامه موشکی ایران را شامل میشود.
مایک پمپئو وزیر خارجه جدید دولت ترامپ در جریان جلسات سنای آمریکا برای تائید صلاحیت وی برای انتصاب به وزارت خارجه، راه را برای باقی ماندن آمریکا در توافقی با شرایط سختتر برای ایران باز گذاشت. رفتار پمپئو به گونهای بود که بن کاردین سناتور ارشد دموکرات اظهار داشت که پمپئو علاقهای جدی به اصلاح برجام از خود نشان داد. به گفته کاردین، پمپئو معتقد است که تنها راه برای اصلاح برجام این است که به طور جدی وانمود کنیم که قصد از بین بردن آن را داریم ولی اگر نقشه ما نگرفت و برجام نابود شد، خوب، دیگر نابود شده است!