کیهان لندن، جمهوریهای کمونیستی آن روی سکهی نظامهای به اصطلاح جمهوری هستند که حاکمیت استبدادی و نظامی فقط یک گروه را بر جامعه تأمین میکنند. این گروه میتواند متشکل از وابستگان حزبی، نظامی، روحانی و یا خانوادههای مافیایی باشد که منافع مشترک در حفظِ مشترکِ قدرت دارند.
اگرچه در برخی از این جمهوریها، مانند سوریه و کره شمالی، حاکمیت استبدادی از پدر به پسر به ارث رسیده، اما موروثی بودن این حاکمیت میتواند بر اساس«خون» نباشد و تعلق گروهی بر اساس منافع سیاسی و عقیدتی و اقتصادی را بالاتر از «خون» قرار دهد؛ مانند جمهوری اسلامی ایران و کوبا که حق حاکمیت در آنها بر اساس «خون» یا «گروه» موروثی است! در کوبا وقتی دیگر وارث «خونی» یا «نژادی» در کار نبود، حق حاکمیت به یکی از اعضای «گروه» رسید.
«جمهور» یا توده مردم، سهمی از حاکمیت جز شرکت در نمایشهای انتخاباتی و همراهی یا تایید سیاستهای حاکم ندارند.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
اینکه هنوز در دههی دوم قرن بیست و یکم چنین نظامهایی وجود دارند، سبب تعجب و تأسف است. اما شواهد نشان میدهد که این نظامها آخرین نفسهای خود را میکشند. از حکومتهای کمونیستی کوبا تا کره شمالی و از نظام بعثی سوریه تا جمهوری اسلامی ایران.
پایان جنگ جهانی دوم و آغاز «جنگ سرد» با تغییر جغرافیای سیاسی و تقسیم کشورها همراه بود تا دو بلوک شرق و غرب بتوانند در یک توازن قدرت به شاخ و شانه کشیدن برای یکدیگر بپردازند. دو کشور آلمان و کره، از جمله کشورهایی بودند که تاوان برقراری این توازن را پرداختند. اگر آلمان توانست همراه با فروپاشی اتحاد شوروی در سال ۱۹۸۹ دیوار برلین را فرو بریزد و پارههای شرقی و غربی خود را در «جمهوری فدرال آلمان» متحد سازد، اما شبهجزیرهی کره همچنان به شمال و جنوب تقسیم شده و ساکنان کره شمالی در شرایطی به مراتب بدتر از آن بسر میبرند که ساکنان آلمان شرقی در زمان تقسیم دو آلمان.
تحولاتی که در چند ماه اخیر در کره شمالی و همزمان با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا به چشم میخورد، امیدِ یک کشور متحد را در دل ساکنان شبهجزیرهی کره زنده کرده است. ساکنان کره جنوبی با پرچم شبهجزیرهی متحد کره به استقبال رهبر کره شمالی رفتند. بیفایده بودن تنشهای اتمی و موشکی گویا کیم جونگ اون را که بطور موروثی جانشین پدرش کیم ایل سونگ شد، به این نتیجه رسانده که این برنامهها نه تنها به دردسرش نمیارزد بلکه «جمهور» فقیر و منزوی او را از مواهب اقتصادی جهان باز محروم میکند. عادی شدن رابطه کره شمالی با آمریکا رویدادی مهم است که ترکشهای آن به حکومت اسلامی در ایران اصابت خواهد کرد.
اگر در قرن بیستم «توازن قوا» به بهای جنگی ویرانگر و خانمانسوز با تقسیم کشورها در قلب اروپا و یا خاور دور به دست آمد، امیدوار باشیم که در قرن بیست و یکم این توازن با اتحاد و همبستگی کشورها و ملتها به دست آید. به شرط آنکه بهای این اتحاد را مردمان دیگری، مثلا در خاورمیانه، با پراکندگی و تجزیهی خود نپردازند!