قیمت ارز در حال سر به آسمان کشیدن است. توازن قوا در سطح جهان در خلاف جهت منافع حکومت اسلامی به هم ریخته است. افتضاح های امنیتی در ایران بیداد می کند. حکومت اسلامی در حال دست و پا زدنِ رقت بار در زیر فشارهای وارد شده از درون و بیرون است. دزدی و غارت کشور، حکومت مفلوک را مفلوک تر از پیش کرده و از هر طرف، لحاف تکه پاره اش را بر روی خود می کشد، قسمت دیگری از بدن عفونت گرفته اش بیرون می ماند. «نظام» یا همان «سید علی خامنه ایِ مستاصل»، کارش به جایی رسیده که برای خوب و بد «تلگرام» و هست و نیست آن باید حکم حکومتی بدهد و علی مطهری برای این حکم حکومتی از او دلیل بخواهد...
وضع رقت بار حکومت اسلامی، دشمنان این حکومت را هم متاثر می کند!
در چنین وضع و اوضاعی خبر در شهر می پیچد که یکی از محصورین، از حصر بیرون خواهد آمد. خبر می رسد که زهرا رهنورد «احتمالا» رفع حصر شده ولی خود از حصر بیرون آمدن نمی خواهد.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
پیش تر هم خبر «اجازه یافتن» فرزندان محصورین برای ماندن در طول شب در نزد والدین شان به عنوان خبر خوشحال کننده منتشر می شود.
ولی در شهر خبری نیست. همه چنان سر در گریبان برده اند که به خرس های قطبی در زمستان های قطب می مانند. نه شادی یی، نه نشاطی، نه خوشحالی یی...
انگار مردمان از بازی های جلف حکومت خبر دارند و می دانند که ابراز خوشحالی در مقابل چنین خبرهایی یعنی -با عرض معذرت- «خر شدن»! یعنی فراموش کردن بدبختی هایی که با آن دست به گریبانند! یعنی فراموش کردن وضعیت فاجعه بار یک کشور ورشکسته که در آن پول ملی، تبدیل به کاغذ پاره شده و همان کاغذ پاره هم ارزش کاغذی اش را هر روز بیشتر از روز پیش از دست می دهد. یعنی فراموش کردن افزایش قیمت های بعد از افزایش قیمت ارز. یعنی فراموش کردن فقدان دلار و یورو حتی برای خریدن در ابعاد ۱۰۰ دلار و ۲۰۰ دلار. یعنی فراموش کردن کشتار زندانیان و اعدام ها. یعنی فراموش کردن طرح های احمقانه ی موشکی و هسته ای «نظام». یعنی چشم بستن بر تلاش ابلهانه ی حکومت برای مسدود کردن «تلگرام»ی که مسدود شدنی نیست...
این بار خبر مسرت بخش آزادی رهنورد زیر این همه اخبار «فاجعه» دفن می شود و انگار نه انگار که انتخابات ریاست جمهوری یی بوده، موسوی یی بوده، کروبی یی بوده، رهنوردی بوده...
آقایان! خر خودتانید!