آنطور که انتظار میرفت عراق بدون جنگ و خونریزی و از طریق صندوقهای رأی، از دست ولی فقیه خارج میشود. ایران طی ۱۵ سال گذشته بعد از سقوط صدام حسین، فرصت آن را داشت، الگوی مثبتی از خود در کشور همسایه نشان دهد. اما الگوئی که خامنهای و عوامل آن در عراق تحمیل کردند، همان مدلی است که برای ملت ایران طی ۴۰ سال گذشته کاملا شناخته شده است. ایجاد یک حکومت «فرقه گرا» با حاکمیت حزب پادگانی و سرکوب هرگونه صدای مخالف با تمام وسائل ممکن، به شکلی که سلطه ایدئولوژیک و «رانت خوار» آنها، روز به روز فزونی بگیرد بدون اینکه نسبت به ناکارآمدی نظام و فساد حاکم پاسخگو باشند.
به زودی این الگو برای اکثریت مردم عراق به کابوسی بدل شد و شعار «ایران بیرون برود» (ایران برا برا) به فریاد خیل کثیری از مردم عراق درآمد. این شعار ترجمه go home انگلیسی است که به لهجه عراقی در خیابانهای عراق سر داده شد. هواداران مقتدی صدر، نیروهای سنی و شیعیان سکولار، بارها این شعار را در تظاهرات اعتراضی خود مطرح کردند. اکنون نتائج انتخابات پارلمانی اخیر عراق، عملی کردن این شعار را به واقعیت نزدیک ساخته است.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
در انتخابات اخیر، هواداران ولی فقیه در دو لیست «فتح» هادی عامری و «دولت قانون» نوری مالکی شرکت کرده بودند. هر دو مجموعه سیاسی نزدیک به ولی فقیه در عراق کمتر از ۷۵ کرسی از مجموعه ۳۲۹ کرسی پارلمان عراق را بدست آوردند. این مجموعه در سه سطح شیعه، سنی و کُرد یتیم خواهد بود و به احتمال قوی هیچ کدام از گروههای سیاسی با آنها ائتلاف نخواهد کرد. این انزوای سیاسی دو گروه طرفدار جمهوری اسلامی، خامنهای را واداشت تا یک بار دیگر قاسم سلیمانی را به عراق بفرستد، بلکه بتواند با شعار «وحدت گروههای شیعه»، دو گروه هوادار خود را در دیگر گروههای شیعه ادغام کرده و نخست وزیر مورد نظر خود را بیرون بکشد.
اما این تلاش بیهوده بود، زیرا صدریها اعلام کردند هیچ تمایلی برای ائتلاف با هادی عامری یا نوری مالکی ندارند و برای سد راه تلاشهای ایران، رهبران دو گروه شیعه «سائرون» و «حکمت ملی» یعنی مقتدی صدر و عمار حکیم در منزل مقتدی صدر در نجف با هم دیدار کردند. این دیدار بدون شک زمینه ساز ائتلاف بزرگتر شیعیان خواهد بود که به زودی لیست حیدر عبادی به آنها ضمیمه خواهد شد. این سه گروه شیعه در صورت ائتلاف ۱۲۸ کرسی در پارلمان عراق خواهند داشت و با آمدن گروههای سنی و بخش بزرگی از کُردها به راحتی میتوانند نخست وزیر آینده عراق را تعیین کنند.
همچنین این انتخابات یک موضوع پیچیده دیگری را در برابر ایران قرار میدهد و آن اینکه بخش بزرگی از شیعیان مخالف ایران از طریق انتخابات به قدرت میرسند و با ائتلاف با بخش عظیمی از کُردهای صدمه دیده از سیاستهای قاسم سلیمانی و سنیهای ناراضی، برای اولین بار بعد از سقوط صدام حسین، «اکثریت سیاسی» را به جای سهمیه بندی مذهبی و قومی مطرح میکند. شکل گیری اکثریت سیاسی در عراق، این پیام را برای جمهوری اسلامی خواهد داشت که کشور بین النهرین میخواهد سیاست مستقلی نسبت به ولی فقیه در امور داخلی و خارجی خود داشته باشد. در سالهای گذشته، به ویژه در دوره نوری مالکی، جمهوری اسلامی از طریق اعمال نفوذ خود، عملا سیاست خارجی عراق را در خدمت خود گرفته بود و تلاش میکرد ارزشهای حزب پادگانی «حشد الشعبی» را بر سیاست داخلی عراق حاکم کند.
علاوه بر این، اکثریت سیاسی ممکن است منصب نخست وزیری را از انحصار حزب الدعوه خارج کند. طی ۱۲ سال گذشته این پست مهم اجرائی کشور عراق در اختیار حزب الدعوه بود. از هم اکنون مقتدی صدر درباره تشکیل دولت تکنوکرات با مضمون ملی سخن میراند و این میتواند زمینه ساز خروج پست نخست وزیری از دستان حزب الدعوه باشد. اکنون جنبش ملی گرائی عراقی به ویژه در میان شیعیان چنان قوت گرفته که حتی فردی مانند هادی عامری در زمان تبلیغات انتخاباتی تلاش کرد در برابر آن قرار نگیرد. در این راستا خبرنگار یکی از تلویزیونهای عراق از هادی عامری نسبت به نزدیکی وی با ایران توضیح خواست که بدون درنگ این عامل قاسم سلیمانی که سالیان متمادی از عمر خود را در ایران سپری کرده بود، جواب داد: «ایران یک حکومت مفلس است»!
از یک زاویه دیگر، گروههای سیاسی وابسته به ایران در عراق و گرایشات قاسم سلیمانی برای ایجاد ائتلاف فرقهای از شیعیان نه فقط در میان عراقیها و مرجعیت شیعه خریداری ندارد، بلکه در میان کشورهای منطقه و سیاست ایالات متحده امریکا نسبت به عراق، بعنوان عاملی غیرسازنده نگریسته میشود. در روزهای گذشته بسیاری از مراکز فکری امریکا در واشنگتن جلساتی را به بررسی و مطالعه انتخابات عراق و روندهای آینده این کشور اختصاص دادند و طی هفته آینده، این جلسات هم چنان ادامه خواهد یافت. برخی از این مراکز که به دولت امریکا نزدیک هستند، تأکید کردند که نباید به شکل گذشته به شخصیت مقتدی صدر نگریسته شود و پیشنهاد این بود که بهتر است دولت امریکا وارد گفتگوهای جدی درباره فرآیند آینده سیاسی عراق شود. یکی از طرفهای گفتگوها میتواند مقتدی صدر باشد.
بیشتر ارزیابیها از موقعیت مقتدی صدر این را بیان میکند که این شخصیت مقتدر شیعه در حال حاضر به امور کشورش اولویت داده و تمایلی به ورود به حوزههای دیگر ندارد. خلاصه و نتیجه این مطالعات این است که در دورنمای نزدیک هیچ برخوردی میان امریکا و صدریها رخ نخواهد داد. علاوه بر این، مقتدی صدر به بسیاری از دوستان امریکا در منطقه نزدیک است و کاملا آگاه است که آنها چه میزان میتوانند در دوره سازندگی عراق، نقش ایفا کنند. این نقش بدون حمایت بین المللی و به ویژه ایالات متحده، امکان پذیر نیست.
این مقاله در سایت العربیه منتشر شده است.