بی بی سی - با نام تیم ملی فوتبال پرتغال دو نکته به ذهن میرسد؛ اول قهرمان یورو ۲۰۱۶ و دوم کریستیانو رونالدو برنده پنج توپ طلا. البته بسیاری معتقدند پرتغال خیلی قدرتمند نبود و با بخت و اقبال قهرمان یورو ۲۰۱۶ شد اما حقیقت این است که تیم ضعیف نمیتواند قهرمان چنین تورنمنتی شود.
میتوان گفت که آنها از بخت و قرعه مناسب نهایت استفاده را بردند و مهمتر از آن در طول تورنمنت پیشرفت کردند تا تاریخ ساز شوند. اما اصلا پرتغالی که قرار است مقابل ایران بازی کند چقدر شبیه تیم دو سال پیش است؟
بازیکنان و ترکیب اصلی
ترکیب ۲۳ نفره پرتغال نسبت به مسابقات یورو ۱۰ بازیکن جدید دارد. قطعا این تعداد تغییر، روی شیوه بازی و عملکرد تیم تاثیرگذار است اما باید در نظر داشت که به جز نانی، دنیلو، آندره گومز و رناتو سانچز بیشتر خط خوردهها به ندرت بازی میکردند، در عوض برخی بازیکنان جدید فوقالعادهاند و از نظر ترکیب پرتغال حتی از جام ملتهای اروپا قویتر است.
هنوز مشخص نیست چه کسی دروازهبان اصلی خواهد بود. شاید در پایان دور مقدماتی کمتر کسی تردید داشت که روی پاتریشیو انتخاب اول است. اما او در بازیهای دوستانه در ترکیب قرار نگرفت و بتو و آنتونی لوپز به تناوب امتحان شدند و به نظر میرسد حالا دو دروازهبان سابقا ذخیره شانس بیشتری دارند. در آخرین بازی دوستانه برابر بلژیک بتو بازی کرد.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
میتوان گفت چهار نفر عقب زمین عملا مشخص هستند. پرتغال یک لشکر مدافع کناری سطح بالا داشت اما مصدومیت دنیلو، کناره گرفتن فابیو کونترائو و خط خوردن سمدو و الیسیو و همچنین ژائو کانسلو که توانایی بازی در دفاع راست را دارد تکلیف را تا حد زیادی روشن کرد. پپه در کنار خوزه فونته بازیکن سابق ساوتهمپتون و فعلی دالیان چین مدافعان مرکزی اصلی خواهند بود. این دو چند سال است در تیم ملی کنار هم بازی میکنند و هماهنگی خوبی دارند. برونو آلوز گزینه سوم است و نفر چهارم روبن دیاس بازیکن جوان بنفیکاست که فرناندو سانتوس برای بردن او روی نام نتو خط کشید.
در دفاع راست سدریک سوارس بازیکن ساوتهمپتون یار اصلی و ریکاردو پریرا جانشین خواهند بود. در دفاع چپ که پرتغییرترین پست ماههای اخیر بوده به نظر میآید رافائل گررو بازیکن دورتموند به ماریو روی، مدافع ناپولی ترجیح داده شود.
حدس زدن ترکیب خط میانی دشوارتر است. سیستم پایه تیم ۲-۴-۴ است اما سانتوس علاقه زیادی به جابجایی بازیکنان خط میانی دارد و حتی در یک تورنمنت هم ترکیبهای متفاوت به زمین میفرستد یا از بازیکنان مرکزی به عنوان هافبک کناری استفاده میکند. او به سبک مربیان ایتالیایی مانند لیپی و آنچلوتی، وقتی دو مهاجم جلوی زمین دارد الزامی نمیبیند که هافبک کناری تخصصی داشته باشد.
سانتوس احتمالا از ژائو ماریو در سمت چپ خط میانی استفاده خواهد کرد و با توجه به آمادگی و کیفیت برناردو سیلوا بازیکن منچستر سیتی، او در سمت راست بازیکن ثابت است و به این ترتیب کوارشما نیمکت نشین خواهد شد. در میانه میدان ویلیام کاروالیو با توجه به خصوصیات منحصر بفردش در بازیسازی یکی از انتخابهای اصلی است.
بعد از او ژوآئو موتینیو شانس بیشتری برای حضور در ترکیب ثابت دارد و آدرین سیلوا، مانوئل فرناندز و برونو فرناندز گزینههای بعدی هستند. گرچه همانطور که اشاره شد سانتوس لزوما یک ترکیب اصلی در خط میانی نخواهد داشت.
نکته جالب درباره خط حمله پرتغال این است که تقریبا هیچ بازیکنی مهاجم نوک کامل نیست؛ شاید فقط آندره سیلوا آن هم با ارفاق. در ماههای اخیر بیشتر سیلوا و رونالدو زوج خط حمله بودهاند اما گونسالو گوئدس، بازیکن کناری والنسیا و خصوصا گلسون مارتینز نیز بسیار آماده نشان دادهاند.
فرناندو سانتوس؛ مربی تاریخساز
مردی متواضع و کم حرف که ترجیح میدهد بی سر و صدا کارش را انجام بدهد. حالت ایدهآل برای او این است که مانند یورو ۲۰۱۶ کسی آنها را جزو مدعیان به حساب نیاورد تا با چراغ خاموش بالا بیایند. او پس از به دست گرفتن هدایت پرتغال در سال ۲۰۱۴ این تیم را متحول کرد و به نخستین قهرمانیشان در یک تورنمنت بزرگ رساند اما همچنان سعی میکند تیم قهرمان اروپایش را خارج از صف مدعیان اصلی به حساب بیاورد: "برزیل، اسپانیا، آرژانتین و فرانسه شانسهای اصلی هستند. بعد چند تیم دیگر هستند که میخواهند تا حد ممکن پیش بروند، پرتغال در این دسته جای میگیرد."
علاقه سانتوس به سیستم ۲-۴-۴ معروف است اما دقت در جزییات بازی پرتغال در چهار سال اخیر فلسفه مربیگری او را روشن میکند که بیشتر مبتنی بر توانایی بازیکنان داخل زمین است. تمرکز او طراحی روش بازی تیمش است بر اساس استفاده از آمادهترین بازیکنان.
تاکتیک تیمی و شیوه بازی
اشاره شد که مربی پرتغال اعتقاد زیادی به شکلهای مختلف ۲-۴-۴ دارد. با توجه به تعدد و تنوع بازیکنان میانی، او ابزار لازم را برای آرایشهای متفاوت خط میانی چهار نفره مانند لوزی یا خطی دارد. معمولا وقتی ویلیام کاروالیو در زمین باشد در زمان طراحی حمله عقبتر از سه هافبک دیگر نقش رجیستا را به عهده میگیرد اما در دفاع دوباره شکل خطی میگیرند.
سانتوس گاهی از ۱-۳-۲-۴ نیز استفاده میکند خصوصا زمانی که بخواهد فضا را برای نفوذ مدافعان کناری بیشتر باز کند مانند بازی دوستانه برابر هلند که البته به شکست سه بر صفر انجامید. با بازگشت به ۲-۴-۴ برابر تونس و بلژیک به نظر میرشد او در جام جهانی از شیوه امتحان پس داده خود استفاده خواهد کرد. به جز فشردهتر شدن خط میانی در فاز دفاعی و کم شدن عمق تیم، از مهمترین ویژگیهای این سیستم آزادی عمل دو مهاجم است.
بیشتر مهاجمان پرتغال ذاتا بال یا مهاجم کاذب هستند. این رویکرد استفاده از قابلیتهای هجومی کریستیانو رونالدو رو بهینه میکند زیرا وظایف دفاعی او در خط حمله از گوش کلاسیک بسیار کمتر است و همچنین آزادی کامل جابجایی بین دو جناح را به او میدهد.
برابر بلژیک رونالدو و آندره سیلوا در ترکیب اصلی نبودند و گلسون مارتینز و گوئدس در خط حمله بازی کردند. اما نگاهی دقیقتر به همین بازی برای درک استراتژی هجومی پرتغال کافی است. رمز این تیم در حمله را میتوان در یک کلمه خلاصه کرد: "جابجایی."
نداشتن مهاجم نوک تخصصی و حضور برناردو سیلوای آماده که مدام بین خط هافبک و حمله شناور است، باعث شده که جلوی زمین پرتغال پویایی ویران کنندهای داشته باشد و بازیکنان مدام محل استقرار و زاویه نفوذ خود را تغییر دهند. سه تصویر از نیمه اول بازی بلژیک و خصوصا توجه به جابجایی گلسون مارتینز، برناردو سیلوا و ژائو ماریو، به درک بهتر موضوع کمک میکند.
معمولا یکی از دو مهاجم پرتغال مانند نقشی که مارتینز برابر بلژیک ایفا کرد، بازه حرکتی زیاد و جابجایی مداوم دارد و دیگری نه کاملا اما بیشتر معطوف به نوک حمله است. در صورتی که رونالدو و آندره سیلوا در ترکیب باشند نقش مهاجم آزاد به عهده رونالدو است اما این احتمال میرود که سانتوس بخواهد مارتینز را جانشین سیلوا کند که در این صورت دامنه حرکتی رونالدو کمتر و او به دروازه نزدیکتر میشود. امتیاز بزرگ خط حمله پرتحرک پرتغال ایجاد برتری عددی در کنارهها و دور زدن خط دفاعی حریف است که معمولا تاکتیک اصلی هجومی این تیم است.
علاوه بر این، هافبکهای پرتغال بسیار شوتزن هستند خصوصا ژائو ماریو و ژائو موتینیو. بنابراین بردن بازی به کنارههای محوطه جریمه و رساندن توپ به مهاجمان و خصوصا رونالدو نیز در دستور کار قرار میگیرد که هم شانس گل مستقیم دارد هم توپ برگشتی برای هافبکهای شوتزن فراهم میکند. در مجموع با چنین امکاناتی دفاع برابر پرتغال دشوار و نیازمند پرهیز از اشتباهات فردی است خصوصا وقتی یکی از بازیکنان مقابل، رونالدو باشد.
کیروش مربیای صاحب سبک در دفاع منطقهای است و معمولا اعتقادی به یارگیری نفر به نفر ندارد. در چنین شرایطی یکی از راههایی که ممکن است برای مهار رونالدو اثر بخش باشد، صرفنظر کردن از چیدمان دفاعی ۱-۴-۱-۴ و به جای آن هم خط کردن حاج صفی و عزتاللهی برای فراهم کردن پوشش بیشتر برای مدافعان کناری است.
در واقع میتوان گفت برای خنثی کردن برتری عددی ایجاد شده از اضافه شدن یک مهاجم پرتغال به کنار زمین چارهای جز اضافه کردن هافبکهای دفاعی در برابر موج حمله از کنارهها نیست. در این صورت وظیفه این بازیکنان بسیار دشوار خواهد بود زیرا همزمان باید مسیر انتقال مستقیم توپ به خط حمله را نیز ببندند.
نقاط ضعف، چطور میشود به این تیم ضربه زد؟
کیروش هشت سال پیش مربی تیم ملی پرتغال بود و هنوز چند بازیکنِ او در ترکیب هستند: بتو، برونو آلوز، کوارشما که احتمال بازی او به عنوان یار جانشین و حتی اصلی وجود دارد و سرانجام پپه و رونالدو محورهای دفاعی و هجومی تیم. خصوصا درباره رونالدو که در منچستر یونایتد هم به نوعی شاگرد کیروش بود، میتوان امیدوار بود که شناخت او از این بازیکن برای طراحی شیوه دفاعی به کار خواهد آمد.
دفاع پرتغال خیلی مستحکم نیست. این که آنها در ده بازی مقدماتی تنها چهار گل خوردهاند نباید ما را گمراه کند زیرا پرتغال همراه با سوییس، مجارستان، جزایر فارو، لتونی و آندورا در یکی از سادهترین گروهها قرار داشت و در واقع حتی لتونی و جزایر فارو هم موفق شدند در بازی رسمی به پرتغال گل بزنند. در بازیهای دوستانه قبل از جامجهانی نیز مصر، آمریکا و تونس دروازه پرتغال را باز کردند.
نکته بارز درباره خط دفاعی پرتغال، سن زیاد بازیکنان است. پپه ۳۵ و ژوزه فونته ۳۴ سال دارند و جایگزین احتمالی یعنی برونو آلوز هم ۳۶ ساله است بنابراین مرکز دفاع این تیم خیلی چابک نیست. دقت بیشتر در عملکرد خط دفاعی پرتغال در دو سال اخیر نکته جالبتری را هم نشان میدهد.
از یازده گلی که این تیم در بازیهای مقدماتی برابر سوییس، لتونی و جزایر فارو و سپس در بازیهای دوستانه برابر آمریکا، مصر، هلند و تونس دریافت کرده ۹ گل حاصل حرکت از سمت راست تیم حملهکننده و سمت چپ دفاع پرتغال بوده است. یعنی بیش از هشتاد درصد گلها.
چنین آماری نمیتواند اتفاقی باشد. تفکیک جزئیتر گلها نشان میدهد که ۶ گل از این ۹ گل حاصل ارسال از کنار و سه گل با نفوذ و پاس به بیرون به دست آمده است. در بیشتر این بازیها رافائل گررو و در برخی الیسیو که خط خورده دفاع چپ بودهاند.
به نظر میرسد خود فرناندو سانتوس به این نکته آگاه است و اخیرا تلاش کرده آن را رفع کند زیرا پپه که معمولا در سمت راست دفاع بازی میکرد اخیرا در دو بازی تدارکاتی آخر برابر تونس و بلژیک به سمت چپ منتقل شد و جالب این که از آن به بعد تنها گلی که پرتغال برابر تونس از ارسال سمت راست دریافت کرد پس از تعویض پپه در دقیقه ۶۳ و به میدان آمدن ژوزه فونته بود.
اگر ایران توجه کافی به این تغییر مکان پپه و دلیلش داشته باشد، شاید بتواند ضد تاکتیک آن را اجرا کند، یعنی سمت مخالف پپه و جایی که ژوزه فونته حضور دارد را در خط دفاعی هدف ارسالها قرار دهد. در مجموع مستقیم هدف قرار دادن خط دفاعی پرتغال ایده خوبی است. خط هافبک این تیم بسیار فیزیکی و قدرتمند است و با دفاع فعال بعید است اجازه حفظ توپ و بازیسازی مستقیم به هافبکهای ایران بدهد.
در عوض خط دفاع این تیم هم کند است هم بارها دیده شده که هنگام اجرای تابیدگی ( دفاع خطی باید در برابر نفوذ از کنارهها شکل مورب نسبت به محور خود بگیرد) معروف دفاع چهار نفره برای رویارویی با توپ مستقیم، شکل خطی خود را از دست داده که به وضوح نشان از عدم انسجام کافی دارد. هدف ایران باید حذف خط میانی و رسیدن به دفاع حریف باشد.
در نهایت اینکه پرتغال تیم پرمهره و باتجربهتری است و شانس بیشتری برای برد دارد. این تیم ایران است که باید در لحظه لحظه بازی هشیار باشد زیرا جبران کوچکترین اشتباه بسیار دشوار خواهد بود. احتمالا کارلوس کیروش بهتر از همه این را میداند چون بیش از هرکسی در چنین موقعیتی بوده است.