Friday, Jun 8, 2018

صفحه نخست » درصورت تجاوز نظامی به ایران نظام دیکتاتوری مسئول است یامتجاوزان؟

060818_top.jpgاکبر گنجی - خبرنامه گویا

قرار بوده چند نماینده مجلس برای تماشای جام جهانی فوتبال ۲۰۱۸ به روسیه سفر کنند. معترضان و ناقدان به درستی گفتند، وقتی مردم در فقر و تنگنا قرار دارند، چه ضرورتی به این سفر توریستی است؟ خوشبختانه نمایندگان مجلس یکی یکی اعلام کرده اند که سفر خود را لغو می کنند.

اما پرسش اساسی این است: کل ایران در روزهای ۱۴ و ۱۵ و ۱۶ و ۱۷ و ۱۸ خرداد به مدت ۵ روز تعطیل بود. آیا تعطیل کردن ۵ روزه ایران تحت تحریم های فلج کننده فزاینده - و فقر و تبعیض و بیکاری و تورم و رکود- برای گریه و عزاداری یک هزارم درصد هم توجیه دارد؟ آن هم به فاصله کوتاهی از تعطیلات حداقل ۱۵ روزه نوروز؟ این همه تعطیلات در یک کشور گرفتار مسائل و مشکلات بی شمار اقتصادی برای چیست؟

در شرایط تحریم های فلج کننده ای که مثلث ترامپ- نتانیاهو- بن سلمان برای شکستن کمر مردم ایران تدارک دیده اند، و نتانیاهو می گوید همین تحریم ها به تنهایی کارشان را یکسره خواهد کرد؛ ایران نیازمند یک برنامه اقتصادی واحد مورد اجماع نخبگان اقتصادی و سیاسی است. برنامه توسعه ای که کار کردن اساس آن است. شاید بدین وسیله بتوان از پیامدهای طرح های کلنگی کنندگان خاورمیانه، برای کلنگی کردن ایران و تجزیه آن گریخت.

اما فقیهان، به جای کار کردن، مردم را به گریه و عزاداری فرا می خوانند و برای آن کشور را تعطیل می سازند. آیا علی بن ابی طالب، خمینی و کشته شدگان ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نیازمند گریه و عزاداری مردم ایران هستند؟ آیا با گریه و عزاداری سودی نصیب ایران و ایرانیان می شود؟

به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید

حدود ۴۰ سال از نمازجمعه های "فقیهان دربار اعلی حضرت" می گذرد. آیا این خطبه ها جز دروغ ، فریب ، سخنان خنده دار و گریه دار، و مجیزگویی اعلی حضرت دستاوردی برای ایران و ایرانیان داشته اند؟ البته خطبه های نمازجمعه برای تحکیم دیکتاتوری و تثبیت قدرت مطلقه اعلی حضرت مفید بوده اند. اما به رشد آگاهی مردم کمکی نکرده و نمی کنند. اگر این همه نیرو و هزینه ای که صرف این نمازجمعه ها شد، صرف کار و رشد اقتصادی می شد، شاید اینک در وضع دیگری قرار داشتیم.

اگر به جای ائمه جمعه، نخبگان سیاسی و اقتصادی آزادانه در مورد مسائل و مشکلات کشور سخن می گفتند، شاید رفته رفته راه هایی برای رهایی و توسعه کشور گشوده می شد. اما چشم باز کردن به جمهوری اسلامی، چشم گشودن به روضه خوانی و عزداری و مداحی و فقه گویی بود. اینان جای را بر متخصصان تنگ کردند.

این مقدمات برای این بود که روشن شود وضع خانه ایران خراب است و مردی که خود را پدر خانواده قلمداد کرده و می کند، مردی ستمگر و سرکوبگر است که مطابق میل خودسرانه اش در حال صدمه زدن به اهل منزل است.

منزل ایران اکنون گرفتار داخل و خارج است. در داخل "استبداد دینی" به حکمرانی ادامه می دهد و کشور را به راه های خطرناک می کشاند. در خارج، دولت های متجاوز کلنگی کار گمان می کنند که وقت شخم زدن ایران فرا رسیده است.

در این شرایط ، مسئولیت هرگونه تجاوز نظامی به ایران- به هر بهانه ای- با متجاوزان است. چرا؟ خانواده ای را در نظر بگیرید که مرد قدرتمند قلدری، همسر و فرزندانش را به شدت مورد خشونت و ظلم و ستم و بدترین اشکال محرومیت قرار داده است. باید برای نجات خانواده و آزادی و رهایی قربانیان فکری کرد. اما کلنگی کنندگان خاورمیانه دو راهکار دارند:

اول- همه راه ها و دریچه های اقتصادی را به روی این خانواده می بندند تا شرایط زندگی آنان صد مرتبه بدتر از آن چه هست، شود(تحریم های کمرشکن).

دوم- سپس با یورش نظامی به خانه و بمباران آن، کودکان و زنان و سالخوردگان را می کشند و خانه را از بین می برند تا به اصطلاح مرد قلدر را مجازت کرده باشند(افغانستان، عراق، لیبی، سوریه، یمن، و..).

آری خانواده ایران گرفتار نظام ستمگر و سرکوبگر ولایت فقیه است. اما راه رهایی این خانه و ساکنانش، تنبیه آنان از طریق شدیدترین تحریم های اقتصادی فلج کننده نیست. این مجازات جمعی مردم ایران است. راه آن بمباران ایران و تجزیه ایران نیست.

روشن است که در هیچ کشوری نمی توان اعضای یک خانواده را به دلیل همسر قلدر و ستمگر مجازات جمعی کرد. روشن است که اگر کسی به این خانه حمله نظامی کرده و به اعضای خانواده آسیب برساند، مسئول تجاوز است. به بهانه مرد ستمگر ، نمی توان تجاوز به خانه و کشتن کودکان و سالخوردگان را توجیه کرد.

نظام دموکراتیک با توسعه اقتصادی دارای همبستگی بالایی است. قرار دادن یک کشور در شرایط مشابه شرایط کوبا و کره شمالی راهگشای دموکراسی و آزادی نبوده و نیست.

اگر می شد با یک دودکش ستمگران و سرکوبگران را از کشور بیرون کشید، مشکلی نبود، اما واقعیت چنین ساده نیست.

دموکراسی محصول موازنه قوا میان جامعه مدنی و قدرت لویاتانی نظام سیاسی است. تحریم های فلج کننده قدرت جامعه مدنی را نابود می سازند. تحریم های کمرشکن جامعه را از درون متلاشی می سازد.

ایران نیازمند یک جمهوری دموکراتیک سکولار ملتزم به آزادی و عدالت به مثابه عدم تبعیض است. فقیهان درس بسیار بدی پس دادند. آنان باید قلمرو دولت- نظام سیاسی را رها سازند و اجازه دهند تا مردم یک جمهوری سکولار بسازند. آنان مسئول استبداد و سرکوب و خودکامگی و خون جوانان ایران زمین اند. ۴۰ سال ظلم و ستمگری کافی است. اینک موجودیت ایران و ایرانیان در خطر است. ایران دوستان واقعی به هیچ وجه با کسانی که قصد کلنگی کردن ایران را دارند، همراه نخواهند شد.


آدرس کانال تلگرام اکبر گنجی: https://telegram.me/ganji_akbar

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy