گفتوگوی محمد هاشمی با روزنامه آرمان:
دولت دوازدهم در حالی در ماههای پایانی سال اولش قرار دارد که خروج آمریکا از برجام و همچنین برخی تحرکات داخلی که موجب بروز پدیدهای چون دلار ۷هزارتومانی شده است و البته برنامهریزی و فعالیت شبانهروزی مخالفانی که با تشکیل دولت در سایه خیالی، از هیچ تلاشی برای تخریب دولت قانونی کم نمیگذارند، باعث شده تا روحانی و همکارانش روزهای پرفشار و مملو از قضاوتهای آنچنانیای را به چشم ببینند تا این سوال به وجود آید: در حالی که ایران با خطر از دستدادن یکی از مهمترین توافقهای تاریخ، وضعیت خطیری دارد، دلیل تخریبهای داخلی چه چیزی میتواند باشد؟ واقعیت این است که «پول» عربستان، «شیطنت» اسرائیل و «بیتعهدی» آمریکا در منطقه مثلت آسیبرسانی را تشکیل داده است که اگر خدایناکرده حواسمان جمع نباشد، این نظام مقدس جمهوریاسلامی است که آسیب میبیند. محمد هاشمی در گفتوگویی کوتاه با «آرمان» با طرح اظهارات بالا نقطهنظراتش درباره شرایط فعلی دولت را بازگو میکند.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
بهنظر میرسد میزان مقبولیت روحانی رو به افول است.
من از نظرسنجیها هیچ اطلاعی ندارم و نمیتوانم نظر شما را تایید یا رد کنم. اما این را به خوبی میدانم که رئیسجمهوری در شرایط دشورای قرار دارد و مجموع عوامل خارجی و داخلی وضعیت سختی را برای اداره کشور به وجود آورده است. ببییند! دولت در این یک سال اخیر مشکلات و موانع متعددی را پیش روی خود دیده است. بهعنوان مثال همین وضعی که در آمریکا به وجود آمده و چهرهای چون ترامپ در این کشور بیاید رئیسجمهور شود و به همه قوانین و توافقنامههای بینالمللی بیاعتنایی کند، اتفاقی بود که نمیشد پیشبینیاش کرد. رئیسجمهور جنجالی آمریکا عزمش را جزم کرده تا در منطقه مثلث آمریکا، اسرائیل، عربستان را تشکیل بدهد تا از این طریق بتوانند نهایت دشمنی با نظام جمهوریاسلامی را داشته باشند و تا جایی که میتوانند به ایران و ایرانی ضربه بزنند. حالا چه با تحریم، چه با تحت فشار قراردادن شرکای ما و چه با کارهای دیگر، مخصوصا اینکه آمریکاییها در سطح جهان از امکانات فوقالعادهای در بحث رسانه برخوردارند و به همین دلیل بهراحتی این امکان را دارند که علیه نظام ما سیاهنمایی کنند. دولت در شرایطی در داخل کشور قضاوتهای آنچنانی را متوجه خود میبیند که مشکلات اینچنینی را دارد. به تعیبر من ما در شرایط و حالت جنگ هستیم. البته نه جنگ نظامی، بلکه جنگ تبلیغاتی و جنگ اقتصادی. جالب این است که در جنگ آنچه روال است و متدوال، این است که نباید آن کسانی که در خط مقدم هستند و میجنگند را تضعیف کرد، بلکه باید آنها را حمایت کرد و پشت جبهه را قوی و منسجم نگه داشت.
این چیزی که میگویید، با رفتارهایی که در کشور ما وجود دارد، همخوانی ندارد.
هم جای تاسف و هم جای تعجب دارد که گروهی که داعیه انقلابیگری هم دارند، بهطور آشکاری در زمین دشمن بازی میکنند. متاسفانه در کشور ما چیزی که مشاهده میشود، این است که خیلی از رسانهها و حتی نهادهای رسمی دولت را تخریب میکنند و به کارگزاران رسمی نظام ضربه میزنند و انگار نه انگار که کشور شرایط خطیری دارد و در چنین حالتی، تضعیف دولتی که با دشمن در حال جنگ است، تضعیف مردم و منافع عمومی است. بنابراین عرض من این است، آقای روحانی و دولت آقای روحانی در مجموع و با توجه به مسائل و مشکلات این چند وقت اخیر، عملکرد قابل قبولی داشته است. به همین دلیل لازم است تا همه از دولت حمایت کنند تا از این مرحله سخت، مثل توطئههای دیگری که در همه این سالها بوده، به سلامت عبور کنیم. در واقع اگر بخواهیم، کشور را از بحران نجات بدهیم، باید اعمال اختلاف دیدگاه و سلیقهها را به زمان دیگری موکول کنیم تا از این طریق بتوانیم در کنار دیگر از نظام و منافع کشور در رویارویی با دشمنی که هیچ چیزی سرش نمیشود، دفاع کنیم و توطئهها را خنثی کنیم. واقعیت این است که «پول» عربستان، «شیطنت» اسرائیل و «بیتعهدی» آمریکا در منطقه مثلت آسیبرسانی را تشکیل داده است که اگر خدای ناکرده حواسمان جمع نباشد، این نظام مقدس جمهوریاسلامی است که آسیب میبیند.
قبول دارید که پیبردن به این مثلت، ملموس است و چیزی نیست که گروهی تهدیدهای آن را متوجه نشود؟
همه حرف هم همین است، خط مقدم را در زمان جنگ تضعیف نمیکنند، که این یک تئوری اصلی است و همانطور که شما به درستی اشاره کردید، هیچ گروهی نمیتواند تهدیدها را نادیده بگیرد. البته مردم این نوع مسائل را به خوبی میبینند و پای صندوقهای رأی نظر خودشان را میدهند و اگر به نتیجه و میزان مشارکت چند انتخابات گذشته نگاهی بیندازیم، بهراحتی میتوان به این نتیجه رسید که مردم به خوبی سره را از ناسره تشخیص میدهند. البته برخی نگرانند که مبادا مشکلاتی از قبیل گرانی دلار و مسائل دیگر موجب شود تا انتخابات بعدی در فضایی سرد برگزار شده و باعث شود تا تندروها بازهم روی کار بیایند که در پاسخ به آنها بنده میگویم، مردم در این سالها هر وقت احساس کردند، حضورشان لازم است، شجاعانه و عالمانه در صحنه حضور پیدا میکنند و بازهم اگر لازم باشد، موج میآفرینند و بنابراین نمیشود از طرف مردم گفت که آنها در انتخابات شرکت نخواهند کرد. برای تکمیل حرفهایم اشاره به این میکنم که مردم هیچوقت و تحت هیچشرایطی با نظام و انقلاب قهر نکردهاند. البته مسائلی اتفاق افتاده و انتخابات خلوت دهه هشتاد دلیلهایی دیگر داشت که صلاح نمیدانم به آن مباحث ورود کنم. حتی در همان موقع هم راهپیماییهای ۲۲ بهمن و روز قدس سالبهسال با تعداد جمعیت بیشتری برگزار میشد.
و سخن آخرتان...
میزان استاندارد مشارکت در انتخابات ایران در حالی به هفتاد، هشتاد درصد میرسد که همین ماه پیش در انتخابات عراق تقریبا نیمی از مردم این کشور حاضر به رأیدادن نشدند و حتی آمریکاییها که داعیه دموکراسی دارند، همیشه درصد نازل سی یا چهلدرصدی را در انتخابات خود ثبت میکنند. شرح این شرایط نشان میدهد، مردم ایران نظام و کشورشان را دوست دارند و حاضر نمیشوند تا با خالیکردن صحنه منافع ملی و مصلحت عمومی را به خطر بیندازند. با این نوع رفتاری که تودههای مختلف مردم دارند، مسئولان باید ترغیب شوند تا همه هموغمشان را به کار بگیرند تا اسباب آسایش و رضایتنمدی شان را فراهم کنند تا دستاندرکاران نظام بهنوعی بتوانند قدردانی خود را به جامعه نشان بدهند.