سه تن از فعالین سیاسی و رسانهای اصلاح طلب و اصولگرا دلایل از بین رفتن مرجعیت رسانههای داخلی برای مردم را که به رییس جمهور به تازگی در دیداری با اهالی رسانه به آن اشاره کرده بود، بررسی کرده و دلایل این مساله و راهکارهای اصلاح آن را تشریح کردند.
گفتوگوی انصاف نیوز با «عبدالله ناصری»، «حسین دهباشی» و «حامد طالبی» را در ادامه بخوانید:
عبدالله ناصری: نهادهای غیر مسوول بعضا برای وزارت ارشاد تصمیمگیری میکنند
«عبدالله ناصری»، مدیرعامل سابق ایرنا و فعال سیاسی اصلاح طلب، دربارهی اظهارات رییس جمهور مبنی بر بیاعتمادی مردم به رسانههای داخلی، به خبرنگار انصاف نیوز گفت: موضوعی که رییس جمهور به آن اشاره کردند، یک واقعیتی است، مخصوصا از نقطهی عطف سال ۸۸ به بعد که جامعهی مدنی ما وارد یک فاز دیگری شد و در تعامل خود با بخشهایی از حاکمیت، با عنوان اعتراض به نتیجهی انتخابات دچار چالشهای جدی شد، رسانههای داخلی، خصوصا رسانههای رسمی کشور و در صدرشان صداوسیما کاملا موقعیت بسیار پررنگ شدهای پیدا کردند و روز به روز مخاطب پذیری رسانههای خارجی افزایش پیدا کرد؛ این یک واقعیتی است و تا زمانی هم که ارادهای برای توجه به متن قانون اساسی نباشد این روند ادامه دارد، اینکه اظهار نظر و عقیده و آزادی بیان و آزادی پس از بیان همگی در سال ۵۸ در قانون اساسی دیده شده است، اما امروز توجه چندانی به آن نمیشود و یا نهادهای غیر مسوول بعضا برای وزارت ارشاد به عنوان متولی و یا ناظر بر مطبوعات کشور، تصمیمگیری میکنند یا حتی برخی نهادها مستقیما با رسانهها مکاتبه میکنند و محدودیتهای غیر قانونی برایشان ترسیم میکنند؛ مثل ممنوعالتصویر کردن کسی و یا ممنوع الاسم بردن از کسی، این روند، طبیعتا مردم را در عصر انفجار اطلاعات و جهان بدون مرز رسانهها و... به سمت رسانههای خارجی میبرد و روز به روز هم این امکانات بیشتر فراهم میشود و تسهیلات مختلفی در دسترس مردم قرار میگیرد.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
وی افزود: بنابراین تا این نگاه به رسانه با عنوان بازوی ارتباطی بسیار مفید بین حکومت و مردم، در نظام سیاسی تصحیح نشود، ما همین روند را خواهیم داشت. البته همین رسانهها، علیرغم همهی محدودیتهایی که دارند کمابیش توانستند اثرگذاری خود را داشته باشند، ولی رسانههای فراگیری مثل رسانهی ملی -صدا و سیما - امروز برنامههای سرگرم کنندهاش بیننده دارد اما متاسفانه تقریبا برنامههای خبری و سیاسیاش با ارزیابی مثبت مردم فاصلهای دور از حد تصور دارد.
آقای ناصری در ادامه گفت: بنابراین اگر بخواهد این روند تغییر کند باید نگاه به رسانه در کشور عوض شود که این کار بسیار سختی است؛ الان هم دیگر با توجه به اینکه رسانههای داخلی، خصوصا رسانههای حکومتی، اعتبارشان را نزد مردم از دست دادهاند بازگشت به شرایط مطلوب خیلی سخت است، البته شدنی است.
مدیرعامل سابق ایرنا با اشاره به تکثر رسانهها، گفت: نکتهی دیگر اینکه امروز فناوری اطلاعات کاری کرده که عملا به قول مهندس موسوی، مصداق هر فرد یک رسانه شده است و رسانهها آنقدر متکثر شده و از دامنهی محدود خارج شدهاند که انتخاب بین آنها مثل انتخاب کالا در فروشگاههای زنجیرهای و تجاری است، یعنی همانقدر که به راحتی میشود جنس انتخاب کرد، به راحتی هم میشود رسانه انتخاب کرد؛ بنابراین در ایران با توجه به رویکرد خارج از واقعیت و مبتی بر تئوری توطئه که رسانهها را محل نفوذ دشمن میدانستند، خیلی از نهادها، تریبونها و رسانهها آسیب دیدند و نقطه عطف ۸۸ هم باعث شد که بخشی از پرورش یافتگان دههی شصت و هفتاد در جمهوری اسلامی در رسانههای داخلی، به خارج از کشور مهاجرت کنند و امروز بدنهی جدی و اصلی خیلی از رسانههای فارسی زبان را آنها تشکیل میدهند.
من اگر بخواهم در یک کلام جمعبندی کنم ضمن اینکه به امکان اصلاح ناامید نیستم، اما معتقدم با این نگاهی که در کشور کم و بیش حاکم است، که هنوز رسانهی داخلی را محل نفوذ دشمن میداند خیلی نمیشود نگاه و گوش مردم را به سمت رسانههای داخلی سوق داد مگر اینکه مردم باور کنند رسانهای آزاد است؛ مثل برخی از این سایتها و پایگاههای خبری که توانستهاند اثبات کنند، اگر چه بالاخره محدودیت مخاطب پذیری دارند.
حسین دهباشی: در رسانههای مختلف و از جمله صداوسیما، صداهای مختلف شنیده شود
«حسین دهباشی»، مستندساز، نیز دربارهی اظهارات اخیر رییس جمهور دربارهی اعتماد مردم به رسانههای داخلی، به خبرنگار انصاف نیوز گفت: سخن آقای رییس جمهور در خصوص بیاعتمادی مردم به رسانههای داخلی و بدبینیشان، بهواقع سخن درستی است و بهرهی زیادی از واقعیت برده است؛ اما باید در نظر گرفت که این مساله چگونه ایجاد شده است؛ به نظرم این بومرنگی است که سیاستمدارها پیش از این پرتاب کردند و حالا به سمت خودشان بازگشته است. از جملهی این سیاستمدارها شخص آقای روحانی و معاون اولشان آقای جهانگیری هستند که در جریان انتخابات بیشترین میزان افزایش توقعات -همچنان که خودشان گلایه کرده بودند از آن- و همچنین انتقادات به رسانههای داخلی، ازجمله رسانهی مرجع صدا و سیما و سایر رسانهها، داشتند؛ آن روزی که این پایه خراب میشد باید فکرش را میکردند که در فقر این رسانهها چه کسانی جای آنها را میگیرند؟
وی افزود: نکتهی دوم این است که، بله! متاسفانه اغلب رسانههای ما به جهت گرایشهای سیاسی خود، وظیفهی اصلیشان که اطلاعرسانی است را در درجهی دوم قرار دادند و از قواعد معمول کار رسانه هم که یکی از آنها رعایت شرط انصاف است فاصله گرفتند. درواقع این به تعبیر ادعای آقای رییس جمهور یک قمار باخت-باخت است، یعنی در آن هم دولت متضرر میشود و هم رسانهها.
وی در پاسخ به اینکه، آیا موضوع بی اعتمادی به رسانههای داخلی را محدود به دورهی روحانی میداند، گفت: نه، اصلا اینطور فکر نمیکنم؛ این محصول دههها کار ناشیانه و غیر حرفهی در رسانهها و توقعات بسیار زیاد و ابزاری سیاستمداران از رسانه در طول دهههای گذشته بوده. در این ماجرا نمیتوانیم بگوییم که شحص آقای روحانی صرفا مقصر است، نکته این است که منتها چون در این مورد خاص، این رییس جمهور خاص از این موضوع گلایه کرده است ما به خود ایشان هم باز میگردانیم؛ به این دلیل که درواقع ریشهیابی این ماجرا در روسای جمهور و مقامات گذشته یک بررسی تاریخی است، اما آقای رییس جمهور هنوز سه سال از پایان دورهی ریاست جمهوریشان فاصله دارند و آن قسمتی را که به سیاستمداران بازمیگردد را امکان اصلاح دارند، روسای جمهور دیگر که امکان اصلاح ندارند. اتفاقا میخواهم بگویم از آقای روحانی به جهت نوع تعامل و یا نوع توقعاتشان بیشتر انتظار میرود تا دیگران.
آقای دهباشی در ادامه گفت: شما در نظر داشته باشید که مثلا چطور در دورهی آقای خاتمی ما میدیدیم که بهخاطر حضور جدی مطبوعات آزاد در کشور نقش رسانههای خارجی تا این حد محدود بود و مردم کمتر اعتماد میکردند؛ خب یک دلیلش این بود که مردم میتوانستند که نیازهای خود را با رجوع به رسانههای داخلی برطرف کنند. اصولا اینکه آدم بخواهد در هر شرایطی کاسه و کوزه را بر سر رسانهها بشکند، از ناحیهی هرکسی که باشد غیر منصفانه است.
این مستند ساز با اشاره به نقش دیگر قوا در ایجاد این بیاعتمادی، گفت: نکتهی دیگر اینکه این نوع نگاهی که آقای روحانی دارند، در سایر قوا و حتی حاکمیت هم دیده میشود. یعنی آنها هم بسیاری از گلایههایی که از رسانهها دارند، بخش قابل توجهیاش محصول عملکرد خودشان است. من بهصورت مشخص میخواهم بگویم که قوه قضاییه این وسط خیلی مسوول است؛ بهخاطر فضای بستهای که ایجاد شده عملا رسانههای ما نمیتوانند دستشان برای اطلاع رسانی باز باشد و نتیجهاش این میشود که رسانهی مرجع به آنسوی مرزها منتقل میشود.
وی دربارهی راهکار پیشنهادیاش برای اصلاح این روند، گفت: به نظرم همچنان که از دوسو این ماجرا تخریب شده، یعنی هم از ناحیهی برخی رسانهها -مشخصا رسانهی مادر که رسانهی صدا و سیما است- و هم از ناحیهی سیاستمداران و دولتمردان، برای اصلاح آن هم باید از هر دو سو این مساله اصلاح شود. یعنی این اتفاق بیفتد که در رسانههای مختلف و از جمله صداوسیما، به عنوان اصلیترین رسانه و فراگیرترین رسانه، صداهای مختلف شنیده شود و آن صداهای مختلف تحریف نشوند؛
نکتهی دیگر اینکه، آن قواعد اصولی که در هر دانشکدهی ارتباطاطی تدریس میشود رعایت شود و از طرف دیگر هم دولتمردان در همهی قوای کشور، چه مقننه، چه مجریه، چه قضاییه و حتی نیروهای مسلح و سایر ارکانی که در خارج از آن قوا هستند، به اینکه از رسانهها استفادهی ابزاری نکنند قایل باشند؛
دهباشی در آخر گفت: رسانهها موقعیت و تواناییشان محدود است، بعد از اینکه شما یک مقداری به آنها فشار بیاورید میشکنند، تعطیل میشوند و یا کاملا مسخ میشوند و نمیتوانند وظیفهشان را انجام دهند؛ شاید در آن لحظهی اول وقتیکه رسانهای تعطیل میشود، وقتی که یک روزنامهای تعطیل میشود یا منتقدی خاموش میشود، دولتمردان یا سیاسیون تصور کنند که برد کردهاند و صدایی را خاموش کردهاند، اما نتیجهاش همین میشود که افکار عمومی نیازهای خود را از مجاری دیگری تامین میکنند که آن مجاری دیگر حداقل تعامل را هم با دولتها نخواهند داشت.
حامد طالبی: ظرفیت مسوولین باید بالا برود
«حامد طالبی»، یکی از مدیران خبرگزاری فارس، دربارهی اظهارات رییس جمهور مبنی بر بازگرداندن مرجعیت و اعتماد به رسانههای داخلی، به خبرنگار انصاف نیوز گفت: شفافترین راهکارش این است که اطمینان از دست رفته را رسانهها بازگردانند، یعنی بعضی از رسانهها تصور نکنند که مثل گذشته ممکن است خبری از نظر مردم پنهان بماند، بیایند و خبرها را شفاف و صریح در اختیار مردم قرار دهند و در عین حال هم مردم را آگاه کنند. من خودم نقدی به این مساله دارم، آن هم این است که ما نمیتوانیم فقط با ژست آزادیخواهی و ... مردم را رهاکنیم. ما باید کمک کنیم؛ مثالی میزنم، کانالی مثل آمدنیوز، میآید و دروغهای آنچنان بزرگی میگوید که کاملا هم تکذیب میشود، ولی از بس که این دروغ بزرگ است و طبیعی جلوه داده میشود، ممکن است مردم باور کنند. پس نمیشود با ادعای اینکه ما طرفدار این هستیم که خود مردم کاملا تشخیص میدهند، این مساله را رها کنیم؛ یعنی بیاییم خبرها را کاملا بیطرفانه منعکس کنیم و موضعی در اینباره نداشته باشیم؛ نه! ما باید خبرها را کامل و تمام منعکس کنیم و در عینحال به مردم در تشخیص درست و غلط کمک کنیم.
طالبی در پاسخ به اینکه این بی اعتمادی به رسانههای داخلی از کجا آمده است، گفت: موضوعی که آقای رییس جمهور گفته است، اصلش مطلب درستی است؛ این ضعف ما است، اگر ما اخبار را بهطور کامل به اطلاع مردم برسانیم و سلب اعتماد نکنیم از مردم و آنها را محرم بدانیم، آنوقت عدهای پیدا نمیشوند که از این موضوع سواستفاده کنند. این ضعف اگر به مرور زمان برطرف شود، چون یکروزه و یکشبه نمیشود، اگر به تدریج برطرف شود آنوقت کسی نمیتواند سوء استفاده کنند. جدیدا دیدهام که جریاناتی در برخی رسانهها راه افتاده که شایعه تا واقعیت منتشر میکنند؛ میگویند که شایعه این است و واقعیتش این است، خب این جریان خوبی است.
این فعال رسانهای اصولگرا افزود: اما ما مشکل دیگری هم داریم و آن مشکل هم این است که صرفا برطرف شدن این مشکل متوقف به ارادهی خود رسانهها نیست؛ شاید خود رسانهها ارادهی زیادی برای حل این مشکل داشته باشند ولی گاهی اوقات به یک سدی برخورد میکنند. آن سد هم خود مسوولین هستند. یعنی بعضی از رسانهها، به جناحبندیشان کاری ندارم، میخواهند که اخبار و مسایل را خیلی شفاف بیان کنند ولی خود مسوولین گاهی اوقات اجازه نمیدهند که رسانهها در اطلاع رسانی شفاف عمل کنند. یعنی خود این مشکل هم باید برطرف شود، ظرفیت مسوولین باید بالا برود. اینکه از هردو طرف تا کسی حرفی زد سریع کلی برچسب نزنیم ردش کنیم، که یا بگوییم ضدانقلاب است و یا بگوییم چماق به دست است. بگذاریم حرفها زده شود، بایکدیگر بنشینند و صحبت کنند و تلاقی افکار داشته باشیم، خیلی از این مشکلات برطرف خواهد شد.
آقای طالبی در آخر گفت: ولی خیلی مواقع مسوولین باعث توقف میشوند، مخصوصا در این دوره به خود دولت هم این نقد وارد است، که خود دولت هم در مواردی باعث توقف این روند میشود. رییس جمهور حرفی که زده فیالنفسه حرف درستی است ولی خب این را باید از خود دولت هم شروع کرد. یعنی خود دولت یکذره جنبهی اینکه رسانههای ما مردم را محرم بدانند و مسایلی را با آنها در میان بگذارند داشته باشد، نه اینکه تا یک حرفی زده میشود به شدت با آن رسانه برخورد شود، بودجهاش را قطع کنند، منکوبش کنند، در جلسات خصوصی با مسوولان ارشد آن رسانه در سازمانها و نهادهای دیگر بخواهند او را منکوب کنند و نگذارند او حرف بزند. بنابراین هر دو مورد مهم است؛ اولا خود رسانهها این اراده را داشته باشند، دوما خود مسوولین اجازه را بدهند که این اتفاق بیافتد.