بیبیسی - سامان زمانزاده - تیم ملی ایران در دومین بازی گروهی جامجهانی برابر اسپانیا، تیمی که به عنوان یکی از شانسهای قهرمانی جهان از آن یاد میشود، با نتیجه یک بر صفر شکست خورد.
ایران در این بازی نسبت به دیدار با مراکش سه تغییر در ترکیب خود داشت. مجید حسینی در قلب دفاع جانشین روزبه چشمی مصدوم شد. مسعود شجاعی جای خود را به سعید عزتاللهی که در بازی قبلی محروم بود داد و مهدی طارمی جای جهانبخش را در سمت راست زمین گرفت.
اسپانیا هم یک تغییر مهم در ترکیب داشت و آن اضافه شدن لوکاس وازکز و بیرون ماندن کوکه بود. البته کارواخال هم با رفع مصدومیت به ترکیب اصلی برگشته بود.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
گرچه در سایت فیفا ترکیب پایه هر دو تیم ۴-۲-۳-۱ اعلام شده بود اما به مرور و در طول بازی مشخص شد که در واقع هیچ یک از دو تیم پایبند به این سیستم و «محور دوگانه» در خط هافبک نیستند. در تیم ایران سعید عزتاللهی عقبتر از وحید امیری و امید ابراهیمی یک مثلث جلوی خط دفاعی تشکیل داده بودند و با حضور طارمی و کریم انصاریفرد در چپ و راست چیدمانی شبیه ۴-۵-۱ ایجاد کرده بودند. از سوی دیگر اسپانیا در زمین ترکیبی شبیه ۴-۳-۳ زمان لوپتگی گرفته بود. لوکاس وازکز جای سابق داوید سیلوا در بال هجومی راست را گرفته و سیلوا به خط هافبک سه نفره برگشته بود. ایسکو در سمت چپ جلوی اینیستا بازی میکرد و دیگو کاستا هم مهاجم نوک بود.
همانطور که انتظار میرفت در بیشتر زمان بازی توپ و میدان در اختیار اسپانیا بود اما تیم ایران در این دیدار هم مانند بازی برابر مراکش نظم دفاعی خوبی از خود نشان داد. حتی خبری از سردرگمی بیست دقیقه اول برابر مراکش هم نبود و کاملا مشخص بود که بازیکنان کیروش در زمین چه هدفی را دنبال میکنند.
قرار گرفتن سعید عزتاللهی جلوی خط دفاعی تیم ایران باعث شده بود که پوشش فضای بین هافبک و دفاع حتی نسبت به بازی قبل هم بهتر باشد و از سوی دیگر قرار گرفتن دو بازیکن جنگنده، امید ابراهیمی و وحید امیری، روی دست سعید مهمترین فضای بازی اسپانیا را از این تیم گرفته بود. یعنی نیم فضاهای دو سمت زمین که اینیستا، داوید سیلوا و ایسکو متخصص استفاده از آن هستند.
اضافه شدن وحید امیری از کنار خط به مرکز زمین شاید مهمترین حرکت تاکتیکی کیروش باشد که در این جام جهانی از آن رونمایی کرد و در هر دوبازی تاثیرات مثبت حضور این بازیکن دونده و درگیر در میانه میدان به وضوح دیده شد در واقع هدف تیم ایران این بود که این مثلث سه نفره با تغییر شکل مداوم از قرار گرفتن روی یک خط گرفته، تا باز شدن امیری و ابراهیمی تا نزدیک خط کناری، فضای میانه میدان را ببندند و عمق دفاع و بستن نیم فضاها را پوشش دهند تا هافبکهای اسپانیا مجبور به انتقال بازی به کنارهها شوند. هدفی که با موفقیت اجرا شد اما با توجه به این که در نیمه اول به دلیل فشار زیاد خط میانی اسپانیا ایران تقریبا توان طراحی ضدحمله و باز شدن انفجاری را نداشت، پیکه و راموس در حاشیه امن ایجاد شده به راحتی در محوطه جریمه به موج حمله اضافه میشدند. خصوصا پیکه که اواسط نیمه اول برای دقایقی کاملا کنار دیگو کاستا نقش یک مهاجم را ایفا میکرد و عمق دفاع را به بوسکتس سپرده بود. اینجا وظیفه دفاع میانی ایران بود که با زدن ضربه سر اول اجازه ندهد مدافعان جلو آمده اسپانیا گره بازی را باز کنند. کاری که در نیمه اول حسینی، پورعلی گنجی و عزتاللهی به خوبی انجام دادند.
چیدمان دفاعی ایران بین چند سیستم متغیر بود. ۴-۱-۴-۱ در زمانی که اسپانیا از زمین خودی شروع به طراحی حمله میکرد. سپس وقتی در خط هافبک اسپانیا توپ در حال گردش بود سیستم به ۴-۵-۱ تغییر میکرد و سعید عزتاللهی وظیفه داشت برای پوشش عمق دفاع در هر زمان که لازم باشد میان پورعلی گنجی و حسینی قرار بگیرد و در این شرایط دفاع ایران شکل ۵ نفره خطی میگرفت. از سوی دیگر انصاریفرد و طارمی وظیفه داشتند در صورت آمدن ایسکو و وازکز کنار خط، عقب بیایند و نزدیک خط دفاع و گاه کاملا هم خط با آن موضع دفاعی بگیرند. در این شرایط چیدمان ایران به ۶-۳-۱ تغییر میکرد. در یک لحظه نادر در نیمه اول حتی این دو اتفاق همزمان افتاد یعنی سعید عزتاللهی و دو بال هجومی همزمان با دفاع موازی شدند و یک دفاعی خطی هفت نفره جلوی دروازه ما شکل گرفت.
نکته مهم این است که تیم ایران در دفاع منطقهای خود تمام این تغییر روشها و عوض کردن چیدمان را با تقریب خوبی بدون اشتباه انجام داد. با این ترتیب در نیمه اول ایران موقعیت صددرصد به اسپانیا نداد و این یعنی برآورده شدن هدف تیم در این نیمه. از سوی دیگر اما تیم در بخش دوم برنامه تیمی یعنی باز شدن انفجاری و هدف قرار دادن فضاهای خالی پشت مدافعان بالا آمده اسپانیا ناکام بود. جز یکی دو صحنه که آن هم با بیدقتی بازیکنان ما خطر شکل نگرفت. خصوصا حرکت طارمی از سمت راست که به گمان آفساید، بیهوده توقف کرد و باعث شد زمان از دست برود و مدافعان اسپانیا برگردند.
نیمه دوم: امیدواری در شکست
شروع نیمه دوم نیز با فشار اسپانیا همراه بود. ایسکو یکی دو بار از سمت چپ رامین رضاییان را تحت فشار قرار داد اما باز هم تیم ایران به خوبی فشار را دفع کرد. مشخص بود که ایران برنامه دارد در نیمه دوم با کمی بالا کشیدن انصاری فرد و طارمی فضای میانه میدان را برای هجوم انفجاری مهیا کند و حتی به دنبال گل زدن باشد. پرتاب اوت وحید امیری و شوت عالی کریم انصاریفرد که با بدشانسی به تور کنار دروازه برخورد کرد میتوانست همه چیز را طور دیگری رقم بزند. اما آن توپ گل نشد تا کمی بعد در آن سوی زمین اسپانیا به گل برسد.
در واقع گل اسپانیا از معدود صحنههایی بود که سعید عزتاللهی در پوشش جلوی دفاع ناکام ماند. وحید امیری نتوانست توپ را بزند و اینیستا با داوید سیلوا یک و دو کرد و سپس عزتاللهی مرکز خط میانی را رها کرد و به سمت توپ آمد اما تکلش ناکام ماند، دریبل خورد و منطقه تحت پوشش او خالی شد تا اینیستا پاس کلیدی را بدهد که با اشتباه مدافعان ما همراه شد و گل اسپانیا به ثمر رسید.
امیدوارکنندهترین قسمت بازی ایران اما بعد از دریافت گل بود. در واقع تا قبل از آن چیزی که در زمین میدیدیم یک دفاع مستحکم بود بدون موفقیت در طراحی حمله پس از در اختیار گرفتن توپ که این نگرانی را ایجاد میکرد که آیا اصولا تیم ما در شرایطی که عقب بیفتد و تیم بخواهد بالاتر بازی کند قادر است همچنان ساختار دفاعی خود را حفظ کند؟ ادامه بازی نشان داد که پاسخ تا حد خوبی مثبت است. ایران بعد از دریافت گل، باز هم موقعیت چندانی به اسپانیا نداد و در عین حال چند بار با پرس از بالا و عبور از خط هافبک اسپانیا به نزدیکی محوطه جریمه این تیم رسید که به موقعیتهایی از دست رفته و یک گل آفساید منجر شد.
در نهایت بازی را به اسپانیا واگذار کردیم اما این باخت میتواند یک باخت روحیهبخش برای تیم ما باشد. نباید فراموش کنیم که مقابل ما تیمی قرار داشت که عصارهای از بهترینهای فوتبال جهان است و اعتماد به نفسی که در این بازی نشان دادیم یک نکته بسیار مثبت است. از سوی دیگر، حتی با فرض اینکه ما در این دیدار مساوی میگرفتیم شرایط جدول به گونهای است که باز هم به احتمال زیاد برای صعود از گروه باید دیدار آخر برابر پرتغال را میبردیم. پس شرایط تغییر چندانی نکرده است.
نکته مهم دیگر در آمار بازی نهفته که به وضوح نشانگر پیشرفت عملکرد تیم ما نسبت به بازی با مراکش است. اول از همه اینکه دوندگی تیم ما رشد قابل توجهی داشت و از مجموع تیمی ۱۰۰ کیلومتر برابر مراکش به ۱۰۵ کیلومتر در این بازی رسید. طارمی با ۱۰ کیلومتر و هشتصد متر، دوندهترین بازیکن ما بود، که شاید نشان بدهد چرا کیروش در این بازی او را به جهانبخش ترجیح داد. آمار دوندگی امید ابراهیمی و سعید عزتاللهی هم بسیار طارمی نزدیک بود.
دقت پاس ایران هم از ۶۶ درصد در بازی قبلی به ۶۹ درصد در این بازی رسیده بود که با توجه به قدرت خط هافبک اسپانیا و شیوه بازی آنها چنین افزایشی اتفاق بسیار مثبتی است و نشان میدهد کیفیت کار تیمی ما نیز نسبت به بازی قبلی بهبود داشته است.
در مجموع، تیم ما در دو بازی اول تورنمنت نمایش و نتایج قابل قبولی داشته و این حقیقت که روز آخر ما همچنان شانس داریم و مقابل پرتغال برای صعود بازی خواهیم کرد هیجان زیادی برای هواداران تیم خواهد داشت. نکته مهم حفظ اعتماد به نفس و روند رو به رشد و از دست ندادن تمرکز و استفاده بهینه از موقعیتهای ایجاد شده است.
پرتغال خط هافبک قدرتمند و فیزیکی دارد و شیوه بازی این تیم با اسپانیا متفاوت است. در این بازی هافبکهای ما احتمالا نبردهای تن به تن بیشتری را تجربه خواهند کرد و لازم است به لحاظ دوندگی و دقت حتی از این بازی هم بهتر شوند. در صورتی که این روند پیشرفت حفظ شود شاید بتوانیم غیرممکن را ممکن کنیم.