غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب سازندگی در یادداشتی در مورد انتقاد از درج نامش در نامه یکصدتن فعالان سیاسی به مقام های کشور برای مذاکره بی قید و شرط با آمریکا، نوشت: ﺳﯿﺎﺳﯿﻮﻥ ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻋﺎﺩﯼ ﮐﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺍﮔﺮ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻫﺠﻤﻪﻫﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﺟﺎﻧﺒﻪ ﻭ ﻻﺑﯽﻫﺎﯼ ﺗﻮﺍﻧﻤﻨﺪ ﻭ ﻣﺎﻓﯿﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﮐﺸﻮﺭﻣﺎﻥ ﺷﮑﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ، ﺣﺮﻓﯽ ﺑﺰﻧﻨﺪ ﻭ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﮑﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺍﺑﺮﻗﺪﺭﺕﻫﺎ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺩﺭ ﺣﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﻮ ﺗﺒﻠﯿﻐﺎﺗﯽ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮﺩ، ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻧﯿﺴﺖ.
متن این یادداشت که روز پنجشنبه در تارنمای حزب کارگزاران سازندگی منتشر شد، به شرح زیر است:
واقعیت ماجرا
۱) در تاریخ ۲۵ اردیبهشت سال جاری و همزمان با انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس، یکی از دوستان دلسوز داخل کشور پیامی داد و متنی را فرستاد که با این جملات شروع میشد: «انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس و جنایت دولت اسرائیل را محکوم میکنیم» و بعد از بیان مبسوطی علیه جنایات اسرائیل و حمایتهای آمریکا با این جمله خاتمه مییافت: «ما امضاکنندگان این بیانیه از گرایشهای مختلف فکری و سیاسی مراتب انزجار خود را از تصمیم غیرقانونی و تجاوزگرانه دونالد ترامپ و جنایت دولت اسرائیل اعلام میداریم و از جامعه بینالمللی میخواهیم دولت اسرائیل را وادار کنند که به مذاکره برای صلح تن داده و به قطعنامههای سازمان ملل گردن نهد.» آن دوست عزیز از من خواست که اگر موافقی امضا شما هم پای این بیانیه باشد و من با توجه به متن بسیار محکم و مستدل ضد آمریکایی و ضد صهیونیستی برای آن اعلامیه موافقت کردن و حتی از اسامی افراد سوال نکردم. چون فکر کردم هر کس در هر جای دنیا چنین بیانیهای را علیه آمریکا و اسرائیل با اسم و رسم امضا کند و با این لحن و بیان مغتنم است و نباید از تقویت و همصدایی با او خودداری کنیم. آن بیاینه با ۳۰۰ امضا که از جمله ۱۰۰ امضا پای بیانیه بعدی است، منتشر شد و در داخل و خارج کشور از آن به خوبی یاد شد و هیچکس نپرسید که این ترکیب و این افراد اهل چه فرقه و نحلهای هستن چون محتوای بیانیه مورد قبول و رضایت همه بود قاعده «مرحبا بناصرنا» در مورد آن جاری شد.
۲) در تاریخ چهارشنبه ۲۳ خردادماه جاری همان دوست برای من پیامی داد که همان افراد بیانیهای را دادهاند اگر شما هم آمادگی دارید اسم شما را اضافه کنیم. من بیانیه را خواندم و برای ایشان نوشتم: من مشروط با این موافقم که در متن مطرح شود که مذاکره به گونهای و با کسانی باشد که تضمینی برای بر هم نزدن یکباره و یکطرفه آن باشد و در واقع اشاره به رفتار ترامپ و عهدشکنی او در خروج از برجام شود. بعدا آن دوستمان عبارتی را که در متن بیانیه مبنی بر تضمین به دولت ایران جهت جلوگیری از بدعهدی آمریکا در آن ذکر شده بود، اضافه کرد و بعد من در فضای مجازی دیدم بیانیه با ۱۰۰ امضا منتشر شده که غیر از چند نفر از دوستان داخل کشور مثل حجتالسلام والمسلمین حاج شیخ احمد منتظری و جناب آقای حسین کروبی و جناب آقای عیسی سحرخیز و نیز چند نفر از ایرانیان خارج کشور بقیه را من نمیشناختم.
۳) درباره محتوای نامه آنچه من فهمیدم و برداشت کردم، این بود که به صورت مشخص با شروط نامعقول و اعلامی آمریکا مخالفت شده و در عین حال با تأکید بر مواضع برابر و دوری از هرگونه زیادهخواهی و حمایت از موضوع عزت و اقتدار جمهوری اسلامی و نیز تضمین دولت آمریکا مبنی بر پایداری بر عهد و پیمان خود و در جهت حفظ منافع ملی کشور و تاکید بر سیاست پایهای نه شرقی نه غربی نظام و در خلاف جهت آنچه برخی ضدانقلابیون خارجنشین در پی مخالفت و براندازی نظام اسلامی هستند، تاکید میکند: «ما امضاکنندگان این بیانیه در پشتیبانی از منافع ملی و بهبود زندگی مردم میهن و دفاع از استقلال و حفظ کیان ملی و سرزمینیمان از گفتوگو مستقیم و رسمی و شفاف ایران و آمریکا حمایت میکنیم و آن را به نفع برقراری صلح و امنیت در جهان و منطقه و بهبود رفاه و آزادی و سربلندی ایران و ایرانیان میدانیم.» که من فکر نمیکنم اگر به فرض چنین شرایطی از سوی دولت آمریکا پذیرفته شود، کسی در پذیرش و نشستن پای میز مذاکره تردید کند و آنچه تاکنون ما از کلام امام و رهنمودهای رهبری شنیدهایم نیز غیر از این نیست که ایران با همه کشورها (غیر از اسرائیل) حاضر به مذاکره ولی در شرایط برابر و حفظ عزت و مصلحت است.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
۴) برای کسانی که در این فاصله افراد را به «خیانت» و «بیعقلی» و سایر صفات متهم کردهاند، ذکر خاطرهای از امام (ره) را بیفایده نمیداند؛ این مطلب را هم خبرگزاری فارس و هم سایت الف (از قول آقای احمد توکلی) و هم در خاطرات مرحوم گلآقا که از قول خود آقای رجایی نقل کرده آوردهاند. بنده هم خودم از مرحوم حاج احمد آقای خمینی شنیدهام؛ وقتی آقای رجایی رئیسجمهور شد، ظاهرا آقای میتران که رئیسجمهور وقت فرانسه بود، تبریکی برای آقای رجایی فرستاده بود با توجه به وضع آن روز کشور و رابطه با دولت فرانسه و پناهندگی دادن فرانسه به بنیصدر و رجوی و بسیاری از نیروهایی که بعد از ترورهای دهه ۶۰ متواری شده بودند، مرحوم رجایی جواب تندی به تبریک میتران داده بود. امام نسبت به این جواب با همه علاقهای که به شهید رجایی داشت، معترض شده بود و فرموده بود (قریب به این مضامین): شما به عنوان رئیسجمهور باید عرف دیپلماتیک و صحبت سیاسی را حفظ کنید و نباید مثل آنچه من (به عنوان رهبر) میگویم تکرار کنید... (متن این کامل این خاطره با تیتر: تذکر امام به شهید رجایی قابل دسترس است).
امروز و در این دنیای پر آشوب سیاسی وظایف مسئولین سیاسی و اداری کشور و نحوه سخن آنها جای خود را دارد ولی سیاسیون و افراد عادی که خارج از مسئولیتها هستند، اگر بتوانند در مقابل هجمههای همه جانبه و لابیهای توانمند و مافیایی که علیه کشورمان شکل گرفته، حرفی بزنند و کاری بکنند که بهانه از دست ابرقدرتها حداقل در حد همان جو تبلیغاتی گرفته شود، خیانت نیست. اینکه جمعی خارج از حکومت و به ویژه با دیدگاههایی عموما منتقد و حتی خارج از کشور حداقل برای جو تبلیغاتی و رسانهای دنیای غرب و اروپا و... باز هم تاکید کنند که رفتار ترامپ و دولت جدید آمریکا ناعاقلانه و تبعیضآمیز است، با وجود شرایط نامعقول گذاشتن برای ایران، بیقید و شرط و بدون هر گونه تضمین با کره شمالی تفاهم میکند و با توجه به اهمیت و موقعیت بسیار برتر ایران برای جهان غرب و به ویژه اروپا برگ جدیدی بر محکومیت آمریکا افزوده میشود و بسیاری حرفهای دیگر.
۵) این است که همانطور که گفته شده این نامه باید تحلیلی علیه تصمیمات آمریکا تلقی شود و بیانی تبلیغاتی در مقابل جو رسانهای ضدانقلاب خارجنشین و برانداز و لابی عربی-صهیونیسم و نیز افراطیون جمهوریخواه داخل آمریکا که میخواهند مسئله مورد ایران را خارج از دیپلماسی و مذاکره و سیاستورزی تعریف کنند و به توطئههای خطرناک خود علیه کشور و نظام بیاندیشند و جالب است که اولین موضعگیری در مقابل این نامه از سوی سلطنتطلبان و مجاهدین خلق صورت گرفته که امضاکنندگان را به مزدوری و ریاکاری متهم کردهاند و متاسفانه بعد هم توسط دیگران.
۶) از سوی دیگر به نظر میرسد طرح موضوع مذاکره با آمریکا الزاما به معنای مذاکره با دولت آمریکا نیست، بلکه با توجه به عدم معقولیت حداقل ۵۰ درصدی ترامپ در جامعه آمریکا میتوان با طرح این موضوع یک جنگ سیاسی و تبلیغی علیه این دولت ناقض معاهدات سیاسی راه انداخت و او را در برابر یک عمل و استراتژی سیاسی قرار داد و از جامعه مدنی و روشنفکران آمریکا یارگیری کرد.
۷) میماند آن که برخی دوستان نصیحت میکنند که شأن افراد در این لیست برابر نیست و چرا اسم تو یا دیگری در کنار افراد خارج از کشور آمده است. اولا باید فرق قائل شویم بین افراد خارج از کشور و کسانی که عناد و دشمنی واضح با جمهوری اسلامی و نظام و کشور دارند و کسانی که ولو اینکه خارج از کشورند و احیانا نظرات انتقادی ولو تند دارند ولی نسبت به اصل نظام و امنیت کشور حالت دفاعی و دلسوزانه دارند و در رسانههای خارجی همواره موضعگیریهای متفاوتی از ضدانقلاب دارند و ثانیا اگر مسئله تاثیرگذاری ولو مختصر در جو تبلیغاتی ساخته شده علیه کشورمان مطرح باشد، اینگونه مسائل اعتباری به حرفهای انتزاعی نباید ما را از حرکت باز دارد.
۸) و بالاخره فکر میکنم در پایان این یادداشت بازخوانی چندخطی که برادر عزیز و ارزشمندمان آقای احمد زیدآبادی با قلم شیرین خود در شبکههای اجتماعی نوشتهاند خالی از لطف نباشد.