بخش دوم: از جنگ تا چپاول
امیر فرشاد ابراهیمی - ایران بریفینگ
اگرچه در طول جنگ هاشمی رفسنجانی فرمانده جنگ بود اما محسن رضایی خود را فصل الخطاب جنگ میدانست، خودسری و لجاجت رضایی در انجام عملیات کربلای ۴ که ساعاتی قبل از انجام آن ایران پی به لو رفتن عملیات برده بود اما با لجاجت رضایی انجام میگیرد بهواقع «کربلایی» برای ایران رقم میزند که بالاترین تلفات را ایران در طی ۸ سال جنگ در این عملیات میدهد.
همین توهم فصل الخطاب بودن باعث میشود که او در اردیبهشت ۱۳۶۶ در نامهای به آیتالله خمینی با ذکر دلایلی چون امکانات کم و پشتیبانی ضعیف و پیشبینی اینکه نیروهای ایرانی بدون رفع این مشکلات تلفات سنگینی خواهند داد اعلام میکند یا از فرماندهی سپاه استعفا میدهد یا این امکانات را فراهم کنید تا در ۲۰ سال آینده جنگ بتوانیم موفق شویم (امکاناتی همچون بمب اتم و سلاحهای لیزی و... که هنوز هم جمهوری اسلامی نتوانسته است به آن دست یابد)
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
احمد خمینی میگوید آیتالله خمینی بعد از خواندن آن نامه گفته است این نامه مرا تکان داد مگر قرار است این جنگ ۲۰ سال طول بکشد؟ (برنامه تلویزیونی سطرهای ناخوانده شهریور ۱۳۹۴)
همین نامه بود که خمینی را مجاب کرد تا قطعنامه ۵۹۸ را بپذیرد. خمینی با استعفای محسن رضایی مخالفت میکند و تن به پذیرش قطعنامه میدهد.
رضایی تا سال ۱۳۷۶ در فرماندهی کل سپاه باقی ماند. او پس از فرماندهی سپاه و کنارهگیری از فعالیتهای نظامی، بهعنوان عضو و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب میشود.
در بعد از برکناری محسن رضایی از فرماندهی سپاه او نیز همچون بسیاری دیگر از کارگزاران جمهوری اسلامی در دوران پسا خمینی ما شاهد رضایی دیگری هستیم.
در اولین اقدام در نیمه سال ۱۳۷۶ شرکت پارس حساب را تأسیس کرد و نمایندگی مجاز ماشینحسابهای اداری کاسیو را خرید این عمل مصادف بود که وی با ادعای جبهه مقاومت فرهنگی انقلاب اسلامی مجموعه سخنرانیهایی را در شهرها برگزار میکرد و دعا داشت همانطوریکه در جنگ مردم کمک کردن با النگو و چراغ والور خانههایشان کار جنگ راه افتاد بیایند و چراغ این جبهه را هم روشن کنند!
محسن رضایی پس از ماشینحساب به فکر بازار پرسود سیگار افتاد و از طریق بندرها و گلوگاههایی که در شرق و غرب کشور سپاه و نیروی انتظامی در دست داشتند مافیای سیگار را در دست گرفت در این راه مسعود صدر السلام که حالا بانام مهندس کلانتری ریاست سازمان دخانیات را در دست گرفته بود به وی مدد میرساند، مافیای قاچاق سیگار در ایران آنچنان قدرتمند شد که حتی بازار عراق و افغانستان و کشورهای حاشیه خلیجفارس را هم در دست گرفته بود این نفوذ آنقدر برای کمپانیهای سیگار آمریکایی نگرانکننده شد که تصمیم گرفتند با مساعدت FBI به سرنخهای آن پی ببرند.
رابرت لوینسون مأمور اف بی آی در نقش یک کارآگاه خصوصی در ماه مارس ۲۰۰۷ مأمور میشود که به کشورهای حاشیه خلیجفارس و افغانستان سفر کند تا از چندوچون مافیای قاچاق سیگار مطلع شود.
محسن رضایی از طریق داوود صلاحالدین (یک آمریکایی که در آمریکا علیاکبر طباطبایی را ترور کرده بود و مصمم به ترور هنری کیسینجر و کرمیت روزولت بود اما موفق نشده و به ایران گریخته) لوینسون را به جزیره کیش میکشاند و از آن زمان تابهحال وی ناپدیدشده است!
رضایی همچنان که مافیای سیگار را در دست دارد تجارت انبوهسازی مسکن در کشور را هم مدنظر دارد او در چیتگر و در حوالی دریاچه خلیجفارس تهران مالک پروژه ده هزار دستگاهی «صبای نو» هست.
در خرداد ۱۳۹۱ مه آفرید خسروی متهم پرونده اختلاس بزرگ در آخرین جلسه دادگاهش گفت: «آقای محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در منزل و در دفترش با من ملاقات داشته است و پیشنهاد داد اگر میخواهم ادامه کار شرکتم مختل نشود یا نسبت به واگذاری بخش عمده سهام شرکتم به او اقدام کنم یا عواقب بدی در انتظارم هست، من یک هشداری به این افراد میدهم که خودشان به دادگاه بیایند و همهچیز را بیان کنند یا خودشان به رهبر انقلاب بگویند که ما برای کمک به دولت جلوآمده بودیم وگرنه من همهچیز را در جلسه بعدی خواهم گفت»
جلسه بعدی اما هرگز تشکیل نشد و مه آفرید امیر خسروی اعدام شد!
محسن رضایی از فروردین ۱۳۹۴ مجدداً به سپاه پاسداران بازگشته اما همچنان دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز هست!
***
بخش اول: انقلاب و جنگ