جمهوری اسلامی دارد سخت ترین روزهای خود را که بیشتر به نفسهای دم موت میماند تجربه میکند.
بوی الرحمان که مشام این قوم والضالین بهتر از همه آن را حس میکند! تمام ارکان حکومت، دولت، اصول گرا، اصلاح طلب و اعتدالی را به تکاپو انداخته است.
روحانی از ایستادگی دولت میگوید و لیست رانت خواران منتشر میسازد و هم زمان وزارت اطلاعات زیر نظر او برای دانشچویان معترض دستگیر شده در اعتراضات دی ماه پرونده سازی میکند! برای جوانانی که با هزاران امید به او رای دادند. اما در بده بستان قدرت هیچ چیز مهم تر از حفظ نظام نیست! نظامی که خمینی حفظ آن را اوجب واجبات میدانست! „ چه معجونی است این شهد قدرت تکیه داده بر سر نیزه در کام دیکتاتورها؟ که به گندابت میکشد وحقیرت میسازد. „اصول گرای پاچه ور مالیدهای چون حسین شریعتمداری که عرصه را تنگ میبیند و وخیم قلم را به مزد دولت میچرخاند. برخی از اصول طلبان دور اندیش و آگاه نسبت به روند حوادث هم دور هم گرد میآیند وباز تعریفی دیگر از اصول طلبی خود میکنند.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
اصلاح طلبان چند دسته شده نیز دنبال راه چاره به شیوه مرسوم خود هستند. که حجاریان نظریه پرداز آنان، از آنها به عنوان نرم تنان و سخت تنان نام میبرد „برداشت من از هسته نرم وسخت مطرح شده توسط حجاریان „ دنبال تشکیل جبههای از اصلاح طلبان به قول خود هزینه داده که معنی اصلاح طلبی را میفهمند! جبههای که هسته سختی داشته باشد! „سالم، پاک، قدرتمند „ که بتوان انواع هالهها یا حلقهها را دور آن کشید „که" حتی به اعتدال گراها وراستها „ شامل اصول گرایان „ هم برسد. „نهایت کار این جبهه اصلاح پیکر ناساز، کج ومعوج و وابتر همین جمهوری اسلامیست. „
همه این دوری ونزدیکیها تنها یک هدف را دنبال میکند جستن از این مهلکه و نگاه داشتن همین حکومت اسلامی با اندکی جرح وتعدیل. حجاریان به خوبی میداند که هر کدام ازاین هالههای „نور" وحلقهها سرشان به کجا بند است. حلقه هائی که طی این سالیان چگونه این مردم وسرزمین را „ در خوشبیانه ترین برداشت نسبت به یک اصول گرا یا اعتدالی واصلاح طلب نرم پوسته. „به افلاس کشیدند و غارت کردند.
او خوب میداند که بهترین هاله اصول گرا، اعتدالی و اصلاح طلب از سکولاریسم نفرت دارد و دمکراسی را زهر هلاهل میداند. چه اصول گرای خوب از نظر حجاریان ویا اصول گرای بد! همه با اما و اگری دل در گروی همین ولایت دارند که نان وآبشان از او و سرداران دزد سپاهی است که به گمانشان امنیت مملکت را تامین میکنند.
نور چشمیهای نظام! „در حال حاضر همه کاره نظام „ حجاریان از عدم عنایت به قدرت سخن میگوید اما همزمان شورای نگهبان را مخاطب قرار میدهد برای دادن امکان به اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات مجلس! اصلاح طلبانی که در تدارک جبههای سخت پوستهاند! متشکل از افرادی که میفهمند اصلاحات یعنی چه! جبهه سخت پوستهای که به قول او „باید کم کم عادت کنند به امثال دولت اعتدال. „ واقعیت جبهه اصلاح طلبان همین است که حجاریان ترسیم میکند. ترکیبی از تمام نیروهای درون نظام که در بهترین حالت دولت در سایه باشند، که اگر امکان پذیر نشد هواداری دولت اعتدال کنند. در توان بهترین اصلاح طلب نیست که دل به حکومتی سکولار، دموکراتیک وبر آمده از دل یک انتخابات آزاد با حضور تمامی اقشار وطبقات با هر نوع گرایش فکری بدهد ودر جبههای مشترک با او برای ساختن ایرانی آزاد ودموکراتیک تلاش کند.
بند ناف اصلاح طلبان را هم خمینی بریده وبه حکومت وصل کرده است. بند نافی که طی سالها اورا تغذیه کرده و شریک دزد و رفیق قافله نموده است. کم نیست میزان فساد ودزدی بین اصلاح طلبان حکومتی! اگر اصلاح طلبی این بند را پاره کند دیگر اصلاح طلب نیست! یک انقلابی است که از این دایره مماشات بیرون زده است. زمان خوبی است برای محک زدن اصلاح طلبانی که ادعای سلامت وپاکی میکنند واز کرامت انسانی سخن میگویند! کسی چون حجاریان به خوبی میداند که فردی سالم وپاک نمیتواند در چهار چوب این نظام باشد وطاقت بیاورد ودستش به کند وکثافت این بدن متعفن گشته آلوده نشود. میداند که امروز ملاک آزاده بودن، دمکرات بودن و هواداری ازمردم کردن چیزی نیست جز ایستادن رو در رو با ولایت فقیه، با مراکز قدرت وپنجه در انداختن با نیروهای فاسد سرکوبگر و به چالش کشیدن سیاستهای ویران گر حکومت چه در عرصه خارجی وچه داخلی.
اما تلخ وتاسف بار که حجاریانها، خاتمیها و روحانیها اعتمادی به نیروی مردم ندارند. اعتمادی به آن میلیونها رای داده شده به خاتمی وروحانی که خواهان تحول بودند، اعتماد به جوانانی که با تمام شور جوانی روزها پای کوبیدند وامید خود را در برگههای انتخاباتی به صندوقها ریختند. باشد که نماینده بر آمده از این خواست مردمی به مردم تکیه کند وتدارکاتچی نشود.
آقای حجاریان که به قول خود هزینه دادهاند. در تمام بزنگاهها نشان دادند که یکدل مردم نیستند و چشم امیدشان نه به مردم بل همان قدرت دوخته شده است. جبهه پاک دست و"پوست کلفت „ ایشان نهایت متشکل از همان عناصری است که زیر چتر جمهوری اسلامی دور از گزند باد وباران سالها در حاکمیت بوده اندو امروز که شرایط به سرعت در حال تغیر است سخن از سلامت میگویند وبرای از بین بردن داغ عبادت پیشانی لیزر میکنند، تا باز در سیمای ناجیان ظاهر شوندو بر موج بر آمده از نارضایتیها سوار گردند! باشد که مانع از فروپاشی وازدست دادن امکانهای خود شوند.
. آقای حجاریان فکر میکنند که بتوانند با تشکیل چنین جبههای وتکیه برحوادث واعتراضات روزهای اخیر و میدان تنگ شده بین المللی بر جمهوری اسلامی هشدار به شورای نگهبان و تا حدی به ناخدای خود شیفته کشتی گرفتار در تلاطم! آنها را این بار با نقش اعتدالی و جبههای فرا گیر مهار کنند! و برای روحانی یا خاتمی نقشی فراتر از یک تدارکاتچی مهیا سازند! تا مانع از فرو پاشی نظام شوند!
غافل از آن که چهل سال حکومت جمهوری اسلامی چنان با جنایت، سرکوب، ارعاب، دزدی، فساد، حق کشی و تزویر آلوده شده که باوری نه تنها به نظام بل به اسلام حجاریانی هم نمانده است!
نفرتی عمومی وسراسری در کشور بوجود آمده که مترصد فرصتی است تا دهان باز کند چرک وخوناب سالهای وبائی جمهوری اسلامی را بیرون بریزد.
آقای حجاریان هیچ چیز به این مردم ندادید! جز فقر، بدبختی و نا امیدی. ستمی که در این چهل ساله برمردمان این سرزمین رفت در طول تاریخ نرفته بود. حکومتی که روی بسیار غارتگران بیگانه و مستبدان را سفید کرد. حال شما از تشکیل جبههای سخن میگوئید که از اصلاح طلبی آبکی هم پائین تر میرود ونقش نه اصلاح بلکه معتدل کردن رژیم را به خود میگیرد! وقتی رهبراصلاح طلبی با آن همه پشتوانه انسانی و مدنی برای اصلاحات در حد تدارکاتچی نزول میکند، تکلیف تن داده گان به التماس دعای اعتدال مشخص است. انتظاری هم جز این نیست! نمیتوان از حجاریان انتظار ساختن جبهه برای مقابله با استبداد ولی فقیه داشت، جبهه برای مبارزه در راه آزادی و دمکراسی، جبههای برای بر پائی یک حکومت سکولار. او نظریه پرداز همین حکومت است وبس!
دریغ ودرد که هرگز قبول نکردید که این امام ونایب امامهای متحجر، خشن ومستبد غرق در نخوت! جیزی جزمرگ و ویرانی برای این سرزمین نیاوردند. انقلاب اسلامی طوفان ویران گری بود که برآمد، چرخید، ویران کرده و میکند! و ناگزیر باید برود! طوفان وحشتناکی که نه امکان اصلاحش وجود دارد ونه امکان اعتدالش!
ابوالفضل محققی