ما بعد از چهل سال باید به استقلال و خوداتکائی اقتصادی دست مییافتیم نه اینکه همچنان وابسته به فروش نفت خام و دلار آمریکائی باقی بمانیم و اسیر تحریمهای آمریکا بشویم، ما زیاد دشمن دشمن میگوئیم و آن را در بیرون مرزهای خود سراغ میگیریم درحالیکه دشمن در درون ما است یعنی همان نفس اماره که در درون ما لانه کرده است و فساد را تا حلقوم ما بالا برده است همان دشمنی که آمار طلاقها را بالا برده، ازدواجها را به تاخیر انداخته، اعتیاد و بیکاری و بیماری را افزایش داده، سالنهای دادگاهها را شلوغ کرده، زندانها را پر کرده، پانزده میلیون پرونده را روی دست دادگاهها گذاشته، بدعهدی و بیاعتمادی مردمی را افزایش داده، اختلاسهای بزرگ و بیسابقه را رواج داده .
دشمن ما در جائی است که وقتی مردمی معتبر و دارای کارت بازرگانی دلار دولتی و ارزان میگیرند، میروند دلار را در بازار آزاد به قیمت دو برابر میفروشند و یا کالاهای دلخواه خود را وارد میکنند و به قیمت آزاد و گران میفروشند و یا احتکار میکنند بدون اینکه به فکر ملت و شرایط کشور باشند، دشمن ما در جائی است که اقتصاد آنگونه بیسر و سامان باشد که یک نفر بتواند دو تن سکه طلا انباشته کند و بازار سکه کشور را در اختیار بگیرد و ما مشغول شعار دادن باشیم.
ما از بس شعار دادهایم و مرگ گفتهایم به ملتی پرخاشگر تبدیل شدهایم که نه تنها در برابر دشمنان که در برابر خودمان به اتهامزنی و تقابل و دشمنی مشغولیم و به سمتی پیش میرویم که برای نابودی خود احتیاج به دشمن نداریم. ما به تغییر استراتژی و تاکتیکها نیاز داریم، ما به جای پرچمسوزی باید به راه علم و کار و تلاش صادقانه و خوشخلقی و درستکرداری حرکت کنیم.