دویچه وله - اتحادیه اروپا تلاش میکند توافق هستهای با ایران را نجات دهد. حال آنکه در برابر تحریمهای آمریکا، دامنهی عملکرد این اتحادیه بسیار محدود است. تفسیری از خبرنگار دویچه وله، برند ریگرت درباره آغاز تحریمها علیه ایران.
بخشی از تحریمهای اقتصادی دونالد ترامپ علیه دشمن خود، یعنی حکومت ملاها در تهران مجددا به جریان افتاده است. این تحریمها باعث تضعیف بیشتر توان اقتصادی ایران خواهند شد. اتحادیه اروپا که در راستای نجات توافق هستهای، در کنار دولتمردان ایران ایستاده است، توانایی مانع شدن از اجرای این تحریمها را ندارد. قانونی که اتحادیه اروپا برای مقابله با تحریمهای آمریکا پیش بینی کرده، مستقل از نیت خیر تصویب کنندگان، در عمل تاثیری بر تحریمها و کاستن فشار ناشی از آنها ندارد. نسخهی جدیدی است از قانونی به نام "Blocking Statute" که اتحادیه اروپا سال ۱۹۹۶ در برابر تحریمهای کوبا توسط آمریکا تصویب کرده بود.
درسال ۱۹۹۶ نیز آمریکا سیاست تحریمی خود را علیه کوبا برخلاف میل و بدون همراهی اروپا وضع کرده بود. اروپا با وضع آن قانون، در برابر سیاست آمریکا مقاومت کرد. در آن زمان، رئیس جمهوری وقت آمریکا، بیل کلینتون ناگزیر به عقبنشینی شد و شرکتهای اروپایی را از مجازات معاف کرد. از آن زمان البته مدت زیادی میگذرد و این بار موضوع بر سر بیل کلینتون نیست، بلکه سر نخ ماجرا دست دونالد ترامپ است که در تفرقهافکنی و منزوی کردن از ثبات قدم زیادی برخوردار است.
قدرت اروپا در برابر تحریمهای ترامپ علیه ایران محدود است. در واقع، آندسته از شرکتهای کشورهای اتحادیه اروپا که تحریمهای آمریکا را نقض کنند، میتوانند مجازات شوند. افزون بر آن، هیچ کس نه میتواند و نه میخواهد شرکتهای اروپایی را وادار کند با ایران همکاری اقتصادی کنند یا در ایران فعالیت اقتصادی داشته باشند.
بسیاری از این شرکتهای اروپایی خروج از ایران و پروژههای مشترک با این کشور را اعلام کردهاند، شرکتهای دیگر نیز بهزودی از این سیاست پیروی خواهند کرد. حتی "بانک سرمایهگذاری اروپا" که متعلق به اعضای اتحادیه اروپاست، اعلام کرده که حاضر به سرمایهگذاری و فعالیت مالی در ایران نیست. علت آن را واهمه از مجازاتهای آمریکا اعلام کردهاند.
این امکان که آن بخش از شرکتهای اروپایی که در اثر مجازاتهای برخاسته از سیاستهای تحریمی آمریکا زیان ببینند، میتوانند به دادگاههای اروپا علیه دولت آمریکا شکایت کنند و خواستار جبران خسارت شوند نیز، بیشتر یک امکان نظری است تا یک راه حل عملی. هیچ نمونه مشابه تاریخی وجود ندارد که بتوان با رجوع به آن به صحت چنین امکانی باور آورد.
در فرجامین مرحله، قاضیان دادگاههای اروپا میتوانند مثلا داراییها آمریکا را به منظور پرداخت خسارت بلوکه کنند. چنین کاری مخاطرات زیادی به همراه دارد، امری است زمانبر و بسیار گران. بدیهی است که بسیاری از شرکتها از همان ابتدا از درغلتیدن به چنین ماجراجویی خودداری خواهند ورزید.
ابهام اروپا در ارتباط با انگیزه ترامپ
اتحادیه اروپا با تصویب این قانون به آن امید بسته است که آمریکا به پیام سیاسی این قانون پی ببرد. اتحادیه اروپا مایل است به آمریکا نشان دهد که حاضر نیست در برابر سیاست خشن و یکطرفه آمریکا کوتاه بیاید.
افزارهایی که اتحادیه اروپا برای نجات توافق هستهای با ایران در اختیار دارد، بسیار محدود هستند. قدرت این ابرقدرت اقتصادی، یعنی آمریکا، بیشتر از اتحادیه اروپا است. بهزودی شاهد آن خواهیم بود که شرکتهای روسی و چینی در معامله و همکاری با ایران، جای شرکتهای اروپایی را خواهند گرفت که صحنه را ترک کردهاند. لبهی تیز تحریمها و مجازاتهای آمریکا شرکتهای روسی و چینی را چندان تهدید نمیکند، چون آنها در بازار آمریکا از نقش کمتری برخوردارند.
اتحادیه اروپا بر آن است تا کانال جدیدی برای نقل و انتقال پول بین تهران، لندن، برلین و پاریس ایجاد کند. این کانال میبایست در موقعیتی باشد که کنترل سامانه بانکی توسط آمریکا را دور بزند و حداقل امکان صدور نفت و گاز ایران را فراهم کند. این در حالی است که دونالد ترامپ بر آن است در ماه نوامبر این رگ حیاتی اقتصاد ایران را نیز قطع کند.
در واقعیت امر، اتحادیه اروپا سیاست ایجاد بیثباتی حکومت ایران که از سوی دولت آمریکا دنبال میشود را سیاستی بسیار خطرناک میداند. این سیاست میتواند به سیاست خارجی ایران چهرهای خشنتر و تهاجمیتر بدهد. میتواند باعث آن بشود که حکومت ایران فعالیتهای خود را برای تجهیز به سلاحهای هستهای از سر گیرد. و اگر رژیم ایران متلاشی شود، به شکلگیری یک کانون جدید بیثباتی در خاورمیانه بدل خواهد شد. بیثباتی ناشی از ناکارآمدی سیاسی دولتی نظیر آنچه ما در عراق شاهد آن هستیم.حتی اگر تاکتیک خشن معاملهگری ترامپ به ثمر بنشیند و رئیس جمهور ایران را به پای میز مذاکره بکشاند نیز، بسیار نامحتمل است که ایران به خواستهای حداکثری واشنگتن گردن نهد. پس از دیدار ترامپ با کیم جونگ اون، دیکتاتور کره شمالی و با ولادیمیر پوتین، اتوکرات روسیه حال نوبت به دیدار با روحانی تئوکرات رسیده است؟ این اقدامات به تدریج باعث افزایش تردیدهای سیاستمداران اتحادیه اروپا و دیگر نقاط این قاره نسبت به سیاستهای ترامپ شده است.