اکبر گنجی - رادیو زمانه
جمهوری اسلامی از همان ابتدا با شعار "مرگ بر آمریکا"، اشغال سفارت آمریکا در تهران، گروگان گیری دیپلماتهای آمریکایی، و... برای آمریکا به یک مسئله اساسی تبدیل شد. متحد بلند مدت، ناگهان در جبهه مقابل آمریکا قرار گرفت و از "صدور انقلاب" و "نابودی اسرائیل" سخن میگفت و در دوره رهبری آیت الله خامنهای انکار هولوکاست را هم به آنها افزود.
همه دولتهای آمریکا همیشه به دنبال حل "مسئله جمهوری اسلامی" بوده و هستند. محل دقیق نزاع این است: این مسئله در چارچوب کدام سرمشق (پارادایم) قرار است حل شود؟ سرمشق "تغییر رژیم" یا سرمشق "تغییر رفتار رژیم"؟
دولتهای پیشین از هر دو سرمشق استفاده کرداند. اما سرمشق دولت دونالد ترامپ چیست؟
مواضع ظاهراً متعارض ترامپ و اعضای اصلی کابینه اش، مهمترین تحلیل گران را هم به آرای متعارض سوق داده است. به عنوان مثال، در حرکت اعتراضی دی ماه ۱۳۹۶ ترامپ و مهمترین اعضای کابینه اش مستقیماً وارد میدان شدند، فعالانه به آن حرکت دامن زدند و کار رژیم را تقریباً تمام شده به شمار میآوردند (برای مستندات این مدعا، رجوع شود به مقاله "دولت آمریکا و حرکت اعتراضی مردمی دی ماه ۹۶ " که تجلی راهبرد "تغییر رژیم" است). پس از حرکت اعتراضی دی ماه ۱۳۹۶، دو تن از رادیکالها (پمپئو و بولتون) جایگزین دو تن از میانه روها (تیلرسون و مک مستر) در دولت ترامپ شده و کنشهای دولت ترامپ رادیکالتر شد.
برای پاسخ پرسش اصلی این نوشتار، در گام اول به مواضع ترامپ و همکاران اصلی اش خواهیم پرداخت. در گام دوم خواهیم دید که تحلیل گران این مواضع را چگونه فهمیده و بازتاب دادهاند. در گام سوم، نگاهی به هر دو سیاست و پیامدهایشان میاندازیم.
دولت ترامپ و مسئله ایران
ابتدأ به مواضع ۴ تن از اعضای مهم دولت ترامپ و یک تن از نزدیکترین سناتورها به دولت بنگریم:
الف- مایک پنس: پنس به عنوان یک بنیادگرای مسیحی مواضع بسیار رادیکالی درباره ایران داشته و دارد. او در مقالهای در واشنگتن پست ۳ ژانویه ۲۰۱۸ درباره ایران نوشت:
"امروز مردم ایران بار دیگر برای آزادی و موقعیت به پای خواستهاند و تحت رهبری پرزیدنت ترامپ، آمریکا کنار آنها ایستاده است. این بار ما ساکت نخواهیم نشست. ماهها قبل از تظاهرات در ایران، پرزیدنت ترامپ پیش بینی کرده بود که دوران رژیم ایران رو به پایان است. در سخنرانی اش در سازمان ملل متحد در ماه سپتامبر، پرزیدنت ترامپ گفت: «مردم خوب ایران خواهان تغییر هستند و به جز قدرت عظیم ارتش آمریکا، مردم ایران مهمترین چیزی هستند که رژیم ایران از آن میترسد». دقیقا مانند دیگر رئیس جمهوری ای که پیش بینی مشابهی در مورد اتحاد جماهیر شوروری داشت و مورد تمسخر قرار گرفت...پرزیدنت ترامپ حمایت بی قید و شرط خود از مردم ایران را اعلام کرد. او همچنین خود را متعهد به فراهم کردن کمک در روزهای آینده میداند...دولت ما هم به حمایت از معترضینی که به دنبال آزادی بوده و خواهان آن هستند که رهبران ایران به رفتار خطرناک و بی ثبات کننده خود در داخل و خارج از ایران پایان دهند ادامه خواهد داد."
ب- مایک پومپئو، ایتالیایی تبار، متولد ۳۰ دسامبر۱۹۶۳ است. در ۳ ژانویه ۲۰۱۱ به نمایندگی مجلس نمایندگان آمریکا از کانزاس انتخاب شد. در دولت دونالد ترامپ ابتدأ به ریاست سازمان "سی آی ای" منصوب شد و سپس جانشین تیلرسون در وزارت امور خارجه شد. از جمله محافظهکاران مذهبی "تی پارتی" است که جنگ با مسلمانها را مقدس به شمار میآورد. او گفته است: غرب مسیحی با شرق مسلمان در حال جنگ است. در سال ۲۰۱۴ اسلام را خطری برای آمریکا قلمداد کرد. او در سال ۲۰۱۵ در یک کلیسای انجیلی گفت که مبارزه علیه اسلام رادیکال مهمتر از همه جنگهای بزرگ آمریکا از زمان تأسیس تاکنون است. مایک پامپئو در سال ۲۰۱۴ گفت:"نابودی تاسیسات هستهای ایران آسانتر [از مذاکره با تهران ] است، و "فقط" ۲ هزار حمله هوایی لازم دارد." در آن زمان او بارها درباره تهران چنان سخن میگفت که معنایی جز "تغییر رژیم" نواشت.
پ- جان بولتون متولد ۲۰ نوامبر ۱۹۴۸ است. در دولت جرج بوش بود و در پروندهسازی برای حمله نظامی به عراق نقش مستقیم بازی کرد. سپس از سوی بوش، در تعطیلی کنگره، به عنوان نماینده آمریکا در سازمان ملل منصوب شد. همیشه مدافع حمله نظامی به ایران بوده است. به چند مورد از مواضع او در مورد ایران بنگرید:
بولتون در ۲۶ مارس ۲۰۱۵ در مقالهای در نیویورک تایمز با تیتر "راه توقف بمب ایران، بمباران ایران" است، نوشت: "در مورد تقابل نظامی آمریکا با تهران؛ حقیقت تلخ این است که تنها اقدام نظامی مانند حمله اسرائیل به راکتور عراق و راکتور سوریه که توسط کره شمالی ساخته شده بود، میتواند جلوی دستیابی ایران به توانمندی هستهای را بگیرد."
بولتون در ۱۷ نوامبر ۲۰۱۶ تغییر رژیم ایران را "تنها راه حل بلندمدت" به شمار آورد.
جان بولتون در همایش سالانه سازمان مجاهدین خلق در ۱ ژوئیه ۲۰۱۷ گفت: "نتیجه مرور سیاست [خاور میانه ای] رئیس جمهور [ترامپ] باید این باشد که انقلاب ۱۹۷۹ آیت الله خمینی نباید تا چهلمین سال خود دوام داشته باشد. سیاست رسمی آمریکا باید سرنگونی رژیم ملاها در تهران باشد. رفتار و اهداف رژیم تغییر نخواهند نمود، و بنا بر این تنها راه حل سرنگونی رژیم است."
بولتون در مصاحبه با فاکس نیوز در ۱ ژانویه ۲۰۱۸ گفت: "سیاست ما باید سرنگونی رژیم در تهران باشد."
بولتون در ۱۵ ژانویه ۲۰۱۸ در مقالهای در وال استریت جورنال نوشت که سیاست ایالات متحده باید سرنگونی جمهوری اسلامی قبل از ۴۰ سالگی اش باشد.
ت- رودی جولیانی متولد ۲۸ مه ۱۹۴۴ است. او به شدت ضد ایران و مدافع سازمان مجاهدین خلق است. رودی جولیانی در همایش "دمکراسی و حقوق بشر در ایران" در واشنگتن که توسط یکی از سازمانهای گروه مجاهدین - "سازمان جوامع ایرانی- امریکایی ها" − در ۵ مه ۲۰۱۸ برگزار شد، گفت: "ترامپ "به همان میزان ما به تغییر رژیم در ایران متعهد است. این [تغییر رژیم] تنها راه صلح در خاور میانه است". رودی جولیانی در همایش سالانه سازمان مجاهدین در پاریس در ۳۰ جون ۲۰۱۸ گفت: "ملاها باید بروند. آیت اللهها باید بروند، و جای آنها را یک دولت دموکراتیک به رهبری خانم رجوی باید بگیرد. من میخواهم این همایش سال دیگر در تهران باشد."
ث- سناتور تام کاتن، که از ابتدأ مخالف توافق هستهای بود، یکی از نزدیکان دولت ترامپ است و در سخنرانی پمپئو در کتابخانه رونالد ریگان در لس آنجلس برای گروهی از ایرانیان حضور داشت و قبل از او نطق کوتاهی کرد. کاتن گفته است: سیاست آمریکا باید "تغییر رژیم" در ایران باشد.
از تهدید تا دعوت به مذاکره با روحانی
دور جدید تهدیدها علیه ایران در دهه پایانی ماه ژوئیه آغاز شد. حسن روحانی در پاسخ ترامپ که گفته بود صادرات نفت ایران را به صفر خواهیم رساند، در ۳۱ تیر ۱۳۹۷ گفت: "ما با هیچ کس دعوا و جنگ نداریم اما دشمنان باید خوب بفهمند که جنگ با ایران مادر جنگها و صلح با ایران مادر صلحها است و ما هیچوقت از تهدید نترسیده و در برابر تهدید، تهدید خواهیم کرد...ترامپ گفته نمیگذاریم نفت ایران صادر شود، آقای ترامپ! ما مرد شرف و ضامن امنیت آبراه منطقه و امنیت مسیر کشتیرانی در طول تاریخ هستیم، با دم شیر بازی نکن، پشیمان کننده است. شما فکر میکنید ایران این قدر ضعیف است که اجازه دهد که شما به خواسته و به اهدافتان برسید؟ با دم شیر بازی نکنید چرا که پشیمانی ابدی برای شما به همراه خواهد داشت".
دونالد ترامپ به سرعت واکنش نشان داد و ۲۲ ژوئیه ۲۰۱۸ با حروف بزرگ نوشت: "خطاب به رئیس جمهور روحانی: دیگر هرگز، هرگز آمریکا را تهدید نکنید وگرنه با پیامدهایی روبرو خواهید شد که کمتر کسی در تاریخ دیده است. ما دیگر آن کشوری نیستیم که حرفهای جنون آمیز شما درباره خشونت و مرگ را تحمل کند. مواظب باشید!"
جان بولتون در ۲۳ ژوئیه ۲۰۱۸ در بیانیهای نوشت: «طی چندین روز اخیر با رئیس جمهور صحبت کردم، و رئیس جمهور ترامپ به من گفت که اگر ایران هرگونه کار منفی انجام دهد، آنها مجبور میشوند بهایی بپردازند که کمتر کشوری هرگز تاکنون پرداخته است.»
مایک پنس، در ۲۳ ژوئیه ۲۰۱۸ نوشت: «در حالی که مردم ایران در خیابانها مقاومت میکنند، در برابر دیکتاتورهایشان در تهران ایستادگی میکنند، رئیس جمهور ما به ایران هشدار داد. او توافق هستهای با ایران را لغو کرد و همانطور که دیشب هم بار دیگر تصریح کرد، ما دیگر اشاعه خشونت و ترور توسط ایران در سطح جهان را تحمل نخواهیم کرد و دیگر تهدیدها علیه ایالات متحده آمریکا را برنمیتابیم.»
نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل، در در ۲۳ ژوئیه ۲۰۱۸ گفت: "رئیس جمهور ایرانیها را آگاه ساخته که آمریکا را تهدید نکنند چرا که ما تمام تهدیدها را جدی میگیریم و به نفع شما است که مجبور نشویم بر این مبنا اقدامی انجام دهیم. اگر میخواهید که پای میز[مذاکره] آمده و روی توافق جدیدی کار کنیم ما هم آماده گفت و گو خواهیم بود ولی با تهدید شما چنین کاری را انجام نمیدهیم.ایران مشروعیت خود را از راه لفاظی ساخته یا کسب کرده است.[ایران] کشورهای اروپایی و تمامی کشورهایی را که در توافق هستهای دخیل بودند از اقدامهای محتمل خود ترسانده است. ما فریب [اقدامهای ایران را] نمیخوریم". هیلی در پاسخ به این پرسش که آیا ایران سر به سر بد رئیس جمهوری گذاشته بدون درنگ گفت: "کاملاً همینطور است."
تحلیل گران این سخنان را به جنگ تفسیر کردند و حتی یک رسانه استرالیایی به نقل از منابع امنیتی کشورش نوشت که آمریکا در ماه اوت مراکز هستهای ایران را بمباران خواهد کرد. به دنیال آن، وزیر دفاع آمریکا ضمن تکذیب این خبر، از "سیاست "تغییر رفتار رژیم" سخن گفت. جیمز ماتیس، در ۲۷ ژوئیه ۲۰۱۸ گفت آمریکا سیاست تغییر رژیم یا فروپاشی را درباره ایران اتخاذ نکرده است. تحرکات اخیر دولت آمریکا علیه ایران، اقدامات نظامی آمریکا در خاورمیانه را تغییر نداده است. آنچه آمریکا در مورد ایران دنبال میکند، تغییر رفتار حکومت است. آمریکا سیاست تغییر رژیم یا فروپاشی را در قبال ایران اتخاذ نکرده است.
دونالد ترامپ در ۳۰ ژوئیه ۲۰۱۸ در نشست خبری با نخست وزیر ایتالیا درباره شرایطش برای دیدار با مقامهای ایرانی گفت: "هیچ شرطی وجود ندارد. آنها اگر بخواهند ملاقات کنند، ما هم ملاقات میکنیم. این هم برای کشور خوب است، هم برای آنها، هم برای ما و هم برای جهان. وقتی صحبت از احتمال جنگ، مرگ و قحطی و خیلی از مسایل دیگر است، هیچ ایرادی بر ملاقات وارد نیست. در حال حاضر آنها در شرایط سختی هستند. من به توافق هستهای با ایران پایان دادم، توافقی که مضحک بود. آنها ممکن است در نهایت بخواهند با ما دیدار کنند و من هم در هر زمانی که آنها بخواهند آماده این دیدار هستم." این دیدار "نه از موضع قدرت خواهد بود و نه از موضع ضعف. بلکه اگر منجر به توافقی معنی دار شود که مانند توافق قبلی بی ارزش نباشد، کار مناسبی است".
ترامپ در روزهای بعد تأکید اصلی اش را بر این قرار داد که پس از خروج آمریکا از توافق هسته ای، اقتصاد ایران به سرعت در حال نابودی است.
ترامپ در ۲ اوت، که برای حمایت از نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات سنا به ایالت پنسیلوانیا سفر کرده بود، گفت: "من آمریکا را از توافق هستهای وحشتناک و پرهزینه با ایران که احتمالا موثر هم نبود، خارج کردم. امیدوارم کارها بین ما و ایران خوب پیش برود ولی به شما میگویم که ایران با چهار ماه پیش تفاوت کرده است."
ترامپ در ۸ اوت ۲۰۱۸ نوشت: "ایران و اقتصادش، خیلی سریع وضعیت بسیار بدی پیدا کرده! ملاقات کنیم، یا نکنیم، مهم نیست. به آنها بستگی دارد."
مایک پامپئو در ۵ اوت ۲۰۱۸ گفت: "این[ نقض حقوق بشر و تروریسم] چیزی است که آمریکا تلاش میکند ایران را به توقفش وادار کند. این تغییر رفتاری است که ما از رژیم ایران میخواهیم. اینکه میشد توافقی باشد یا اینکه آیا انجام گفتوگو مناسبت است یا نه، در هر حال رئیسجمهور همواره گفته برای گفتوگو آماده است. اما برای این که این مباحث ارزش داشته باشند، مهم است که [ابتدا] ایران باید به تغییر مسیرش متعهد شود."
پس از امضای برقراری دوباره تحریمها توسط ترامپ، جان بولتون در مصاحبه با فاکس نیوز ۶ اوت ۲۰۱۸ گفت: "تحریمها امشب بازمی گردند، [ولی] ما تاثیر این تحریمها را همین حالا هم میبینیم. فشار بر اقتصاد ایران زیاد است. ارزش پول ایران سقوط کرده است؛ گزارشهای زیادی درباره خروج مقدار زیادی سرمایه از ایران وجود دارد؛ نخبگان نگران هستند؛ تظاهرات و شورش در شهرهای ایران ادامه دارند که نشان دهنده عدم رضایت مردم از شرایط اقتصادی است، تحریمهای بیشتری در ۹۰ روز دیگر خواهند آمد. این نشان میدهد که ما قویا فکر میکنیم که ایران باید برنامه [تولید] سلاحهای هستهای و موشکی خود، حمایت خود از گروههای تروریستی، و رفتار متخاصم خود در منطقه را متوقف کند. سیاست ما تغییر رژیم در ایران نیست. سیاست ما فشار بی سابقه بر دولت ایران است که رفتار خود را تغییر دهد."
جان بولتون، در ۷ اوت ۲۰۱۸ هم در مصاحبه با شبکه رادیویی «لوین» گفت: "توافق اوباما مانع تلاش ایران برای دستیابی به تسلیحات اتمی نشد. این توافق به واقع موجب تقویت رژیم شد، رژیمی که نقش بانک مرکزی تروریستهای جهان را ایفا میکند. تحریمهای اقتصادی برای تشویق رژیم به کنار گذاشتن برنامه هستهای تسلیحاتی، موشکهای بالستیک و حمایت از تروریسم اعمال میشود."
بولتون از برنامه تولید "سلاحهای هسته ای" ایران سخن میگوید. این مدعا در سیاق کدام یک از دو سیاست قابل تفسیر است؟
چند اقدام همزمان دولت ترامپ
منابع معتبر گوناگون از اقدامات عملی همزمان آمریکا سخن گفتهاند که در اینجا به چند مورد از آنها اشاره خواهیم کرد. پرسش این است: این اقدامات مؤید کدام سیاست است؟
الف- خبرگزاری رویترز در ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۸ به نقل از شماری از مقامهای فعلی و سابق دولت آمریکا گزارش داد، دولت ترامپ کارزاری تبلیغاتی علیه حکومت ایران به راه انداخته که هدف آن ایجاد ناآرامی در این کشور و اعمال فشار بر تهران برای متوقف کردن برنامه هستهای و برخی فعالیتهای منطقهای این کشور است. مایک پومپئو، وزیر خارجه و جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخسفید حمایت این برنامه را بر عهده دارند و طی آن یک رشته سخنرانیهای تخریبی و کارزارها در شبکههای اجتماعی ترتیب داده شده که هدف آنها هم راستا با تصمیم ترامپ برای ایجاد تنگناهای اقتصادی برای ایران از طریق تشدید تحریمهای این کشور است...مطابق این طرح سخنرانیها و کارزارهایی در شبکههای اجتماعی راهاندازی شده که اطلاعات مورد استفاده در آنها بعضا "اغراق شده" و یا "در تضاد با اظهارات رسمی مقامهای دولت آمریکا" است؛ اطلاعاتی که با هدف "تخطئه و بدنام کردن رهبران ایران" تهیه شده است.
ب- به گزارش المانیتور ۲۵ ژوئیه ۲۰۱۸، مصطفی هجری، دبیر کل حزب دموکرات کردستان ایران، به دعوت وزارت خارجه آمریکا به واشنگتن سفر کرد و از ۱۱ تا ۱۷ جون در پایتخت آمریکا بود. او در این مدت با مقامات وزارت خارجه گفت و گو کرد و در اندیشکدههای لابیهای اسرائیل و عربستان حاضر شد. دولت ترامپ به دنبال اتحاد گروههای تجزیه طلب بوده و هجری به دنبال اطلاع از این امر است که آیا دولت ترامپ در مورد سیاست تهاجمی علیه ایران جدی است یا خیر؟ اگر جدی است، او گروه خود را در آن سیاست وارد کند. حزب دموکرات کردستان ایران تعداد پیشمرگههای خود در کردستان عراق را افزایش داده است. هجری همچنین تلاش میکند که سازمان یا ستادی تشکیل دهد که از طریق آن همه گروههای کرد فعالیتهای خود بر ضد ایران را هماهنگ کنند.
پ- سفیر آمریکا در عراق کلنگ آغاز ساحتن یکی از بزرگترین کنسولگریهای آمریکا در جهان را در اقلیم کردستان عراق زمین زد. همزمان، کنسول جدیدی برای این محل تعیین شد. استیون فیگین، مسول بخش ایران در وزارت خارجه آمریکا، به این سمت تعیین شد. آمریکا حضور خود در پایگاه هوایی باشور- که فقط ۴۰ مایل با مرز ایران در حاج عمران فاصله دارد- را هم افزایش داده است.
ت- جیمز دورسی در ۵ اوت ۲۰۱۸ در وبسایت اندیشکده اسرائیلی "بگین- سادات" نوشت که پیشنهاد ترامپ برای مذاکره با حسن روحانی واقعاً برای مذاکره نبوده و نیست. بلکه برای اجرای طرح جان بولتون است. جان بولتون و همکاران دیگر ترامپ به دنبال "تغییر بدون قید و شرط رژیم در تهران" هستند. آنها از خواست سرنگونی خشونت بار دولت ایران توسط یک گروه تبعیدی [سازمان مجاهدین خلق] که با دولتهای غربی و نخبگان سیاسی غرب ارتباطات قوی دارد، ولی دارای حمایت اندکی در ایران است، هستند. همین خواست را شاهزاده ترکی الفیصل- مدیر سابق دستگاه اطلاعاتی و سفیر سابق عربستان در بریتانیا و آمریکا- هم دارد. ترکی الفیصل نظرات محمد بن سلمان ولیعهد عربستان را که خود مایل به ابراز آنها نیست، به جای او بیان میکند. طرح بولتون فقط برای بی ثبات کردن ایران از طریق فشار اقتصادی نیست، بلکه شامل تحریک اقلیتهای قومی ایران هم میشود. این طرح حمایت رسمی آمریکا از "نیروهای دموکراتیک اپوزیسیون" (نیروهای کرد در ایران و عراق و سوریه، کمک به نیروهای بلوچ در استان بلوچستان پاکستان و استان سیستان و بلوچستان ایران، و ایرانیان عرب زبان در خوزستان) را در بر میگیرد. این طرح همچنین شامل تحویل سریع بمبهای بزرگ به متحدان آمریکا در منطقه است. ماه گذشته، مصطفی هجری، رهبر حزب دموکرات کردستان ایران، به دعوت دولت ترامپ از واشنگتن دیدن کرد و با استیو سیگن که در آن زمان رئیس بخش امور ایران در وزارت خارجه آمریکا بود- اینک کنسول آمریکا در اقلیم کردستان عراق است- ملاقات کرد. حزب دموکرات کردستان ایران اخیراً حملاتش را در کردستان افزایش داده و ۹ نفر را قبل از دیدار هجری با سیگن کشتند. گروههای دیگر کرد نیز حملات مشابهی داشتهاند. چندین گروه کرد ایرانی مشغول بحث درباره چگونگی هماهنگ کردن تلاشهای خود برای مقابله با رژیم ایران هستند. یک اندیشکده عربستان که توسط بن سلمان حمایت میشود، در گزارش یک مطالعه در سال قبل پیشنهاد کرد که عربستان از گروههای چریکی بلوچ در ایران حمایت کند. تندروهای پاکستان اخیراً ادعا کردهاند که عربستان سعودی حمایت مالی خود از مدارس مذهبی در بلوچستان پاکستان - که مرکزی برای چریکهای ضد ایرانی است- افزایش داده است.
تفسیر مقامات کنونی و گذشته از هدف ترامپ
بسیاری از مقامات کنونی و سابق حکومت آمریکا گفتار و رفتار دولت ترامپ نسبت به ایران را سیاست "تغییر رژیم" به شمار میآورند. به عنوان نمونه، به چند مورد زیر بنگرید:
سناتور تیم کین، عضو کمیته سرویسهای مسلح و روابط خارجی سنای آمریکا، در ۱۳ ژوئیه ۲۰۱۸، در مقالهای در آتلانتیک، با ذکر سه دلیل اعلام خطر کرد که دولت ترامپ به دنبال جنگ با ایران است و باید جلوی او گرفته شود.
جیمز دابینز، دستیار سابق وزیر خارجه آمریکا و پژوهشگر ارشد اندیشکده رند، در یو اسای تودی اول اوت ۲۰۱۸ نوشت، آمریکا سیاست تغییر رژیم را در دستور کار قرار داده، اما ترامپ باید از تاریخ فاجعه بار تغییر رژیمهای خاورمیانه عبرت بگیرد و این سیاست را کنار بگذارد. "سخنرانی پومپئو در ماه می، تمایل به تغییر رژیم در ایران را نشان داد. اما آمریکا برای دستیابی به نتیجه مثبت باید رویکردش را تغییر دهد. سخنرانی مایک پومپئو، وزیر خارجه درباره ایران به طور گسترده به عنوان درخواستی برای تغییر رژیم تفسیر شد".
پاتریک بوکانان، تحلیلگر و دستیار ارشد سه رئیسجمهور سابق آمریکا ، در آمریکن کانزروتیو ۳ اوت ۲۰۱۸ نوشت که "از میان چهار نفری که تصمیم نهایی را برای آغاز جنگ میگیرند؛ ترامپ، پامپئو و جان بولتون درباره لزوم تغییر حکومت ایران صحبت کردهاند. جیمز متیس وزیر دفاع اما اخیرا این هدف را تقبیح کرد".
جیمز کاردن، مشاور وزارت خارجه آمریکا در امور روسیه، در ۱۲ژوئیه ۲۰۱۸ نوشت: "بنیاد دفاع از دمکراسی ها" مهمترین نقش را در خروج آمریکا از برجام داشت، و حالا برای سرنگونی رژیم در تهران کوشش میکند.
این خوانش از گفتار و رفتار دولت ترامپ، نزد بسیاری از اعضای ارشد سابق سازمان "سی آی ای" نیز وجود دارد که در این جا به سه مورد اشاره میکنیم:
پال پیلار در نشنال اینترست ۲ اوت ۲۰۱۸ در مقالهای نوشت: "ترامپ و پومپئو امیدوارند که تا قبل از انتخابات سال ۲۰۲۰ در ایران "تغییر رژیم" انجام شود، که بتوانند آن را به عنوان دستاورد نام ببرند. ولی موفق نخواهند شد."
فیل جیرالدی در ۱۰ ژوئیه ۲۰۱۸ نوشت که ترامپ میخواهد با فشار بر مردم ایران آنها شورش کنند و رژیم خود را تغییر دهند، و وکیل او رودی جولیانی نیز گفت که ترامپ متعهد به "تغییر رژیم" در ایران است.
ری مک گاورن، فیل جیرالدی، اسکات ریتر، و ۱۶ مامور با سابقه دیگر سازمان سیا و سازمانهای جاسوسی ارتش آمریکا، در نامهای به ترامپ نوشتند: در حالی که طبلهای جنگ دوباره به صدا در آمدهاند - این بار بر علیه ایران - هشدار ما بار دیگر نشنیده گرفته میشود؛ و، این بار، ما نگران هستیم که عواقب جنگ بر علیه ایران در مقایسه با آنچه که در عراق گذشت فاجعه آمیز خواهد بود.
تفسیر تحلیل گران مستقل از هدف ترامپ
مارک پری در ۲۸ جون ۲۰۱۸ در فارن پالسی توضیح داد که جنگ طلبانی چون جان بولتون دولت ترامپ را گرفته و جیمز متیس را به حاشیه راندهاند. آخرین مأموریت متئیس جلوگیری از حمله نظامی به ایران است. متئیس موافق ایران نیست، در دوران باراک اوباما، هنگامی که از وی در مورد سه تهدید بزرگ امنیتی آمریکا سوال شد؛ در پاسخی کوتاه گفت: "ایران، ایران، ایران".
استوان والت در فارن پالیسی ۸ می۲۰۱۸ نوشت که دولت ترامپ با خروج از توافق هستهای به دنبال "تغییر رژیم" در ایران از دو راه است. اول- سرنگونی جمهوری اسلامی از راه تحریمهای فلح کننده. دوم- تحریم ایران و سوق دادن ایران به سوی از سرگیری برنامه هستهای اش تا بهانه لازم برای حمله نظامی به این کشور فراهم آید. ترامپ با انتصاب بولتون و پمپئو و جینا هابیل (رئیس سیا) به سیاست چینیسم (دیک چینی، معاون جرج بوش) بازگشته است. والت در ۱۴ می۲۰۱۸ در مقاله دیگری در فارن پالیسی به همه نمونههای "تغییر رژیم" پرداخت و توضیح داد که هیچ یک از آنها به دموکراسی منتهی نشده اند، اما دولت ترامپ همچنان به این سیاست شکست خورده و پرهیزنه ادامه میدهد.
کریستوفر پربل، معاون بنیاد کیتو برای مطالعات دفاعی و سیاست خارجی، در ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۸ در نشنال اینترست نوشت که "بنیاد دفاع از دمکراسی ها" به همراه جان بولتون در حال فشار آوردن برای "تغییر رژیم" در ایران هستند.
دونا شیپ در نیویورک ۳۰ ژوئیه ۲۰۱۸ نوشت که دونالد ترامپ به دنبال "تغییر رژیم" ارزان قیمت در ایران است.
تاکر کارلسون - یکی از محافظه کاران طرفدار جمله نظامی به عراق، دارای برنامه در فاکس نیوز، طرفدار شدید دونالد ترامپ- خطاب به ترامپ در ۲۴ ژوئیه ۲۰۱۸ گفت که با تکرار خطای جرج بوش وارد جنگ با ایران نشو: "اگر یک چیز وجود داشته باشد که واشنگتن به آن بیش از مرزهای آزاد و قراردادهای بزرگ حاصله از لابی گری، علاقه داشته باشد، آن جنگهای بی فایده در آن سر دنیا است. واسطهها این میان ثروتمند میشوند. روشنفکران نومحافظه کار احساس قدرت میکنند. نومحافظه کاران سر یک موضوع توافق دارند: جنگ تا زمانی خوب است که به نفع آمریکا نباشد. ما در حال حرکت، گرچه آرام، به سوی یک درگیری با ایران هستیم. و این باید مایه نگرانی همه باشد اما بیش از همه باید حامیان رئیس جمهور را نگران کند. اگر ترامپ تصمیم بگیرد به جنگ با ایران برود، این جنگ ریاست جمهوری اش را نابود خواهد کرد؛ همان گونه که جنگ عراق ریاست جمهوری همتای جمهوری خواه سابقش، جورج دبلیو بوش را نابود کرد."
نگرانی اسرائیل و عربستان از دعوت ترامپ به مذاکره با ایران
دعوت ترامپ از رهبران ایران به مذاکره موجب هراس دولت اسرائیل، دیپلماتها و مقامات اطلاعاتی آن شد. این نگرانی به مقامات آمریکایی منتقل شد و اسرائیلیها گفتند: "مقامات ارشد دولت ترامپ به اسرائیل اطمینان دادهاند که سیاست آمریکا در قبال ایران تغییری نکرده است." حتی ادعا شده که ایران و آمریکا از طریق عمان در حال مذاکره مخفیانه هستند و اسرائیل نگران است که ترامپ برای دستیابی به توافق به ایران امتیاز دهد.
دولتهای عرب هم نگرانی شان را در رسانه هایشان بازتاب دادند. روزنامه سعودی عکاظ نوشت: "چرا عدهای از صحبتهای اخیر ترامپ در مورد ایران غافلگیر شده اند؟ آیا واقعا شما اعراب گمان میکردید که رئیس جمهور آمریکا در حال برنامه ریزی برای حمله به ایران است؟! اساسا، افزایش تنش لفظی و سپس مذاکره برای دست یابی به بیشترین دستاوردها، شیوه اصلی ترامپ در برخورد با پروندههای مهم، بویژه کره شمالی، چین، مکزیک، اروپا، ناتو، روسیه و ترکیه بوده است. اکنون، وی به دنبال تکرار این رفتار در تعامل با ایران است و از ابتدا قصد اصلی اش رسیدن به توافق تازهای طبق معیارها و شروطش مشخص بوده است. ترامپ هیچ گاه، هیچ روزی در اندیشه حمله به ایران نبوده و نیست؛ چرا که ستاره نیازی به جنگی تازه ندارد تا بر شعلههای فروزان خود بیفزاید! در حقیقت، ترامپ به دنبال آن است که با گشودن دری به روی ایران، این کشور را از بحران خارج کند."
عمادالدین حسین هم در روزنامه الشروق مصر نوشت، رهبران جهان هیچ احتمالی برای سازش آمریکا با ایران نمیدهند، در حالی که دونالد ترامپ در حال پیاده کردن مدل کره شمالی در مورد ایران و دیدار با روحانی است. ترامپ دلالی است که فقط به معامله و سود فکر میکند. بدین ترتیب حکام عرب اشتباه بزرگی مرتکب شدند که همه تخم مرغها را در سبد ترامپ و اسرائیل گذاشتند.
دولت ترامپ واقعا به دنبال کدام سیاست است؟
درباره این همه شواهد و قرائن چه میتوان گفت؟ آنها را چگونه باید معنا کرد؟
یکم- سیاست "تغییر رفتار رژیم": به دلایل زیر، ترامپ دستورکار سیاسی "تغییر رفتار رژیم" جمهوری اسلامی را دنبال میکند:
الف- ترامپی که با شعارهای ضد جنگ و محکوم کردن همه مداخلات نظامی آمریکا در خاورمیانه (عراق، لیبی، سوریه، و...) رئیس جمهور شد، به دنبال جنگ و "تغییر رژیم" نیست. او بارها گوشزد کرد که آمریکا ۷ تریلیون دلار در جنگهای خاورمیانه هزینه کرد، هزاران کشته و زخمی داد، بدون آن که هیچ دستاوردی داشته باشد.
ب- شعار ترامپ، "اول آمریکا" بود. میگفت "تغییر رژیم" و سرنگونی دیکتاتورهایی چون بشار اسد وظیفه آمریکا نیست. وظیفه ما ساختن آمریکاست که از نظر زیرساختها به کشوری جهان سومی تبدیل شده است.
پ- ترامپ یک معامله گر و نویسنده کتاب هنر معامله است. او عاشق معاملههای بزرگ است. همه توافقهای بزرگ دولتهای قبلی آمریکا با جهان را به هم زد، تا به معاملههای بزرگتر و بهتری دست یابد. " معامله آخوندی" شاید بزرگترین معاملهای باشد که او به آن دست خواهد زد.
ت- او مانند مدل کره شمالی، با تحریمهای کمرشکن و حملات شدید زبانی قصد دارد تا با حسن روحانی دیدار و گفتوگو کرده و رفتارهایی را که برخلاف منافع آمریکا و متحدانش به شمار میآورد، تغییر دهد. از نظر داخلی هم به پایگاه اجتماعی اش خواهد گفت که نه تنها از طریق مذاکره با رهبر کره شمالی و پوتین به اهداف تعیین شده دست یافتم، بلکه اولین رئیس جمهور آمریکا هستم که با رئیس جمهور ایران دیدار کرده و از طریق مذاکره به توافقی همه جانبه دست یافتیم که موجب "تغییر رفتار" جمهوری اسلامی مطابق خواستهای آمریکا شد. به این میگویند " معامله خوب"، در برابر "معامله بد" اوباما.
دوم- "تغییر رفتار" با محتوای "تغییر رژیم": ممکن است تغییر رفتار به گونهای تعریف شود و آنقدر شرط برای آن قرار دهند، که معنایی جز تغییر رژیم نداشته باشد. به عنوان مثال، مایک پمپئو در سخنرانی در بنیاد هریتیج ۱۲ تغییر به عنوان شرط توافق تعیین کرده است. جان بولتون هر روز از "تسلیحات هستهای" ایران سخن میگوید که روشن نیست معنای آن دقیقا چیست، برای این که ایران فاقد تسلیحات هستهای است. برخی از نمایندگان جمهوری خواه کنگره گفتهاند که "به رسمیت شناختن اسرائیل" هم باید یکی از شروط توافق یا تغییر رفتار باشد. به تعبیر دیگر، دولت ترامپ میتواند آن قدر شرطهای تغییر رفتار را افزایش دهد که جمهوری اسلامی پذیرش آنها را به منزله تغییر رژیم به شمار آورد. بر همین اساس، شروط آمریکا را نمیپذیرد و آن وقت دولت ترامپ "تغییر رژیم" را به عنوان سیاست رسمی اعلام خواهد کرد. برای گذار از "تغییر رفتار" به "تغییر رژیم" کافی است شروطی تعیین شود که طرف مقابل به هیچ وجه نتواند آن را بپذیرد.
سوم- سیاست "تغییر رژیم": اگر معنای مواضع و عملکرد دولت ترامپ سیاست "تغییر رژیم" باشد، این هدف از چند راه قابل تعقیب است:
الف- تحریمهای کمرشکن: مطابق یک مدعا، تحریمهای فلج کننده موجب شورش و انقلاب و تغییر رژیم میشود. جیمز کلپر- مدیر سازمان اطلاعات ملی آمریکا- در ۱۸ آوریل ۲۰۱۳ در سنا گفت: تحریمهای کمرشکن موجب بالا رفتن نرخ تورم، افزایش بیکاری، و نایاب شدن کالاهای اساسی در ایران شده است. سناتور انگس کینگ- از ایالت مین- از وی درباره تأثیر تحریمها بر دولت ایران پرسید. کلپر پاسخ داد: "هدف بالا بردن نارضایتی و شورش در جامعه است. رژیم از همین میترسد". برخی از اعضای اصلی دولت ترامپ از این مدعا سخن گفته و دفاع کردهاند (رجوع شود به مقاله "آیا تحریمهای کمرشکن موجب سرنگونی جمهوری اسلامی میشود؟").
ب- حمله نظامی: وقتی تحریمهای فلج کننده موجب سقوط رژیم نشد، حمله نظامی مشابه افغانستان یا عراق یا لیبی میتواند به موجب سرنگونی رژیم شود. این موارد پیش از این عملی شده و نتایج داخلی و منطقهای و بین المللی شان چنان فاجعه بار بوده که اینک در آمریکا حتی مدافعان و مجریان پیشین هم آن را نفی میکنند. هیلاری کلینتون موافقت اش در آن زمان از حمله به عراق را نادرست خواند و ترامپ ادعا کرد که همیشه مخالف حمله نظامی به عراق بوده است.
نکته تازه تجربه سوریه است. همه - از اوباما تا اردوغان، از رهبران سعودی تا رهبران اسرائیل - از سقوط سریع حکومت بشار اسد با حمایت خارجی سخن میگفتند. اما جمهوری اسلامی و همپیمانانش در آن جا جنگیدند و نگذاشتند حکومت بشار اسد سقوط کند. سپاه پاسداران تجربه جنگ در عراق و سوریه را هم کسب کرده است.
بمباران هوایی و حملات موشکی از طریق زیردریاییها میتواند به نابودی ایران و کلیه زیرساخت هایش منتهی شود، اما لزوماً به "تغییر رژیم" نمیانجامد. "تغییر رژیم" نیازمند نیروی زمینی است. اگر آمریکا بخواهید از نیروهای آمریکایی به عنوان نیروی زمینی برای حمله نظامی به ایران استفاده کند، چارهای جز فراخوان اجباری برای جنگ ندارد و این با ذائقه آمریکاییها چندان سازگار نیست. گیل بارندالار در ۳۱ می۲۰۱۸ در یو آس ا تودی نوشت: دولت ترامپ میخواهد رژیم ایران را سرنگون کند، ولی برای این کار آمریکا نیاز به خدمت سربازی اجباری دارد، نه یک ارتش داوطلبی، برای این که تعداد نیروی لازم برای این اقدام بسیار زیاد خواهد بود. علاوه بر این ها، موانع جغرافیایی هم به زیان آمریکا است که زکری کک در ۲۳ ژوئیه ۲۰۱۸ در مقالهای در نشنالاینترست به خوبی این موانع جغرافیایی را توضیح داده است.
پ- حمایت از گروههای تروریستی تجزیهطلب: یک راه دیگر برای رسیدن به این هدف، حمایت از گروههای تروریستی تجزیه طلب در میان اقلیتهای قومی و دینی است. جیمز دورسی در ۵ اوت ۲۰۱۸ در وبسایت اندیشکده اسرائیلی "بگین- سادات" طرح جان بولتون در این مورد را بازشکافی مستند کرده است. در این مورد، حتی اگر موفق شوند، ایران هم تجزیه شده و پیامد نبردهای تجزیه طلبانه، کشته و زخمی و آواره شدن دهها میلیون انسان است.
تصمیم نهایی دولت ترامپ چیست؟ واقعیت چون مومی در دست سیاستمداران نیست که آن را به هر شکلی بخواهند، در بیاورند. ساختارهای تاریخی و اجتماعی از پیش وجود دارند و تصمیم گیری را محدود میسازند. اقدامات طرف مقابل (ایران) هم نقش تعیین کنندهای در تصمیم گیری دارد.
چهارم- سنت لغو توافقها توسط روسای جمهور بعدی: رهبران جمهوری اسلامی میپرسند: فرض کنید با ترامپ مذاکره و توافق کردیم. چه تضمینی برای عدم لغو این توافق همه جانبه توسط رئیس جمهور بعدی یا کنگرههای آینده وجود دارد؟ این مشکل اساسی جمهوری اسلامی برای هرگونه مذاکرهای است.
لغو توافقهای بین المللی روسای جمهور قبلی، توسط روسای جمهور بعدی، در آمریکا امری عادی است.
بیل کلینتون با رهبری کره شمالی توافق کرد که در صورت توقف برنامه هستهای کره شمالی به آن کشور مواد غذایی، دارویی، سوخت داده و یک راکتور هستهای آب سبک نیز برای کره شمالی بسازد. کره به تعهدات خود عمل کرد، ولی دولت بیل کلینتون راکتور را نساخت. دولت جرج بوش پسر با قرار دادن کره شمالی در "محور شیطانی" و نقض تعهدات آمریکا در قبال آن کشور باعث شد کره شمالی برنامه هستهای خودرا از سر گیرد. جیمی کارتر، رئیسجمهور اسبق آمریکا، در ۲۶ دسامبر ۲۰۱۴ در واشنگتن پست نوشت: "کمکهای [بشردوستانه] آمریکا به مردم کره شمالی که در دهه ۱۹۹۰ آغاز شده بود، توسط پرزیدنت جرج بوش پسر کم شد و پرزیدنت اوباما در سال ۲۰۱۰ آنها را به طور کامل قطع کرد".
دولت جرج بوش پدر به اتحاد جماهیر شوروی وعده داد که در صورت خروج نیروهای آن کشور از آلمان شرقی و اتحاد دو آلمان، پیمان ناتو را به اروپای مرکزی و شرقی توسعه ندهد، ولی دولت کلینتون این تعهد را نقض کرد. بعدها آمریکاییها تا اوکراین و دیگر جمهوریهای سابق شوروی هم پیش رفتند.
در ۱۹ دسامبر ۲۰۰۳ معمر قذافی اعلام کرد که لیبی سلاحهای کشتار جمعی را کنار خواهد گذاشت، و از بازرسان بین المللی دعوت کرد که از لیبی دیدن کنند. بعد از آنکه لیبی تمامی تجهیزات هستهای خود را تحویل سازمانهای بین المللی داد، و همچنین غرامت بابت سرنگونی هواپیمای مسافری بر فراز اسکاتلند پرداخت، تحریمهای بین المللی بر علیه لیبی لغو شدند. یکی از موارد توافق این بود که غرب، به دلیل همکاری قذافی با آن درباره مبارزه با تروریسم، سعی نکند رژیم او را سرنگون کند. ولی حمله پیمان ناتو به لیبی در دوران باراک اوباما این وعده را نقض کرد. تونی بلر در سال ۲۰۱۱، قبل از آنکه ناتو حملات خودرا به لیبی آغاز کند، با قذافی صحبت کرد و به او هشدار داد که ناتو قصد سرنگونی رژیم او را دارد.
باراک اوباما با ایران توافق هستهای را امضا کرد که به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل نیز تبدیل شد، با این همه دونالد ترامپ از این توافق بین المللی خارج شد.
دونالد ترامپ از چندین توافق بین المللی (قرارداد پاریس درباره آب و هوا، قرارداد مشارکت بازرگانی با کشورهای اقانوس آرام، و...) بیرون آمده و ادعا میکند که همه توافقاتی که روسای جمهور قبلی امضا کرده اند، به زیان آمریکا بوده است. او حتی کشورهای اروپایی عضو ناتو را به شدت تحت فشار قرار داده و تهدید کرده که ممکن است از ناتو هم خارج شود. او خواهان مذاکره مجدد درباره نفتا است تا به توافقی عادلانه تر دست یابد.
خروج آمریکا از یونسکو- سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل-، شورای حقوق بشر سازمان ملل و تهدید دائمی سازمان ملل نیز نمونههای دیگری از همین سنت هستند.
حال اگر حسن روحانی و دونالد ترامپ دیدار کنند و به توافقی جامع دست یابند، از کجا معلوم که رئیس جمهور بعدی آن را ملغی نسازد؟ یعنی توافق "تغییر رفتار" را به سیاست "تغییر رژیم" متحول نسازند؟
گذشت زمان به سود جمهوری اسلامی نیست. برای این که تحریمهای فلج کننده همه شاخصهای اقتصاد دولتی و رانتیر جمهوری اسلامی را منفی خواهد کرد. مردم ایران باید هزینه سنگین و غیر قابل تحمل تحریمها را بپردازند.