اعتمادآنلاین | داستان از استیضاح پرحاشیه علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی آغاز شد؛ آنجا که محمدرضا پورابراهیمی، رییس کمیسیون اقتصادی مجلس و از مخالفان دیرینه ربیعی برای مخالفت با او پشت تریبون ایستاد و تلاش کرد تا علاوه بر از جاده خارج کردن محورهای استیضاح، مسعود پزشکیان، نایب رییس مجلس شورای اسلامی را هم که از ربیعی حمایت کرده بود به زمین بکوبد.
به گزارش «اعتمادآنلاین»؛ محمدرضا پورابراهیمی و حسن نورورزی دیگر نماینده اصولگرای مجلس در جلسه استیضاح وزیر کار پای فرزندان مسعود پزشکیان و علی ربیعی را به میان کشیدند و مدعی شدند پسران این دونفر با هم شرکتی در دوبی راهاندازی کردهاند و دختر پزشکیان مسئول فاینانس شرکت پتروشیمی جم است. هرچند که این صحبتها در همان جلسه از سوی پزشکیان تکذیب شد اما نوع رفتار نمایندگان مجلس در این جلسه توقع شفافیت را در افکارعمومی بالا برد و پویش «فرزندت کجاست؟» متولد شد.
البته این موضوع سابقه طولانیتری دارد. جریانسازیهایی که گاه به گاه به افکارعمومی وارد شد شاید دلیل عمده به راه افتادن این پویش بود. داستانهایی مانند ژن خوب، فرزندانی که در شبکههای اجتماعی خود ماشینهای گرانقیمت و لذتهای خود را به نمایش میگذاشتند یا اظهارنظرهایی میکردند که بیانگر این بود که خود را تافته جدابافته میدانند و ... همه موجب شده تا مردم در شرایط کنونی پرسشگرتر از همیشه باشند و درباره نحوه زندگی مقامات و فرزندان آنها کنجکاو باشند.
اما تولد پویش «فرزندت کجاست؟» از میان فعالان رسانهای در فضای مجازی آغاز شد؛ یکی از کانالهای تلگرامی با نام «کانال خبر فوری» برای اولین بار از برخی فعالان و کنشگران سیاسی درباره وضعیت فرزندانشان نظرسنجی کرد. بعد از این کمکم چهرههای سیاسی خود به این پویش پیوستند و در فضای مجازی داستان فرزندان خود را بیان کردند و هشتگ #فرزندت_کجاست هم جزء پربازدیدهای شبکههای مجازی شد. افکارعمومی تشنه شفافیت هم گام به گام این افراد را تعقیب کردند و هرجا که انتقادی به مباحث مطرح شده درباره فرزندان این مقامات دولتی و کنشگران سیاسی به نظرشان آمد، تبدیل به داستانی جدید شد.
حضور کمرنگ کنشگران سیاسی اصولگرا
یکی از نکات قابل توجه در این پویش این است که با وجود پیوستن تعدادی از وزرا و مقامات دولتی و کنشگران سیاسی اصلاحطلب، چهرههای شاخص اصولگرایی کمتر از این پویش استقبال کردهاند. به غیر از محمدرضا باهنر که به تازگی به این پویش پیوسته، کمتر چهره اصولگرایی اطلاعات زندگی فرزندان خود را آشکار کرده است.
هرچند که پیش از این خبرهایی درباره نوع زندگی شخصی فرزندان غلامعلی حدادعادل منتشر شده بود اما درباره زندگی و فعالیت شغلی فرزندان چهرههایی مانند علیاکبر ولایتی -که اخیرا به دلیل مشاغل زیادی که دارد مورد انتقاد قرار گرفته بود-، محمدباقر قالیباف کاندیدای دوره گذشته ریاستجمهوری که عملکردش در شهرداری تهران مورد سوال بسیاری قرار دارد، محمدعلی رامین وزیر احمدینژاد که فرزندش همچنان بعد ازیک دو سال بازداشت است، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، عبدالعلی علیعسکری رییس سازمان صداوسیما، احمد توکلی، برادران لاریجانی و ... اطلاعات دقیقی وجود ندارد و آنها جزء افرادی هستند که تا به حال جزء ساکتان این پویش بودهاند.
قضاوت درباره این موضوع و تمایل افکارعمومی به پیگیری این داستان به حساسیتها و نحوه هدایت افکارعمومی در روزهای آینده بستگی دارد.
شفافیت بیشتر میخواهیم
اما هرچند که این حرکت با استقبال عمومی همراه بود و بسیاری این کار را یک گام به جلو برای ایجاد شفافیت در سیستم خاکستری و بهبود دموکراسی دانستند، برخی هم از نوع توضیح ارائه شده چهرههای سیاسی گلایه داشتند.
تاکید اکثر مقامات و فعالان سیاسی به این موضوع که فرزندانشان در مشاغل دولتی حضور ندارند و تلاشی که برای تبرئه خود از بهرهگیری از رانت دولتی به کار گرفتهاند از چشم تیز افکارعمومی و کنشگران رسانهای پنهان نمانده است. به خاطر همین است که بسیاری نسبت به این موضوع انتقاد دارند که حضور نداشتن این فرزندان در مشاغل دولتی و تاکید بر حضور در شرکتهای خصوصی و مشاغل آزاد دلیل به بهره نبردن از رانت این افراد نسبت به فرزندانشان نمیشود.
برهمین اساس برخی در فضای مجازی تاکید دارند که این افراد اگر میخواهند واقعا در این زمینه شفافیت ایجاد کنند، باید دقیقا توضیح دهند که فرزندانشان به چه شغلی مشغول هستند و چگونه به این شغل دستیافتهاند.
دختران مقامات عموما بیکارند!
موضوع دیگری که در این باره مورد توجه فضای مجازی بهویژه فعالان زن قرار گرفته است، داستان خانهداری دختران مقامات است. بسیاری از مقامات و فعالان سیاسی که داوطلبانه در پویش «فرزندت کجاست؟» مشارکت کردهاند در توضیحات خود درباره دخترانشان اعلام کردهاند که خانهدار هستند.
دخترانی که اکثریت غریببهاتفاق تحصیلات عالیه دارند اما شاغل نیستند و برخی پدران به نحوی از خانهداری آنها سخن گفتهاند که گویا شاغل بودن زنان را عیب میدانند! به عنوان نمونه علیاکبر صالحی رییس سازمان انرژی اتمی در گفتوگویی که در این خصوص با روزنامه همشهری به صورت تصویری انجام داده است درباره دختر بزرگش که پزشک است میگوید: «وقتی که ازدواج کرد شوهرش گفت که نیازی نداریم که سرکار بروی، او که الحمدالله تکلیفاش روشن است.»
به هر حال مسلم این است که نبود اعتماد لازم در میان افکارعمومی و طرح موضوعاتی در جامعه مانند «ژن خوب» باعث شده تا بسیاری در وضعیت آشفته اقتصادی که هر روز در حال بدتر شدن است، به فکر ایجاد شفافیت هر چه بیشتر باشند و پویش #فرزندت_کجاست را هم گامی به آن سمت یافتهاند؛ فعالیتی که حالا جامعه مدنی با همه قوا با ابزار فضای مجازی که تلاشهای زیادی برای محدود شدن آن صورت گرفته، سردمدار آن شده است.