با خود گفتم:
رهبر معظم انقلاب که علاوه بر رادیو و تلویزیون، هزاران مسجد، منبر، حسینیه، مداح و واعظ را در اختیار دارند و مدیحهسرایان و بلبلان درگاهش یک نفس در سجایا و فضائلش داستانها و اشعار میسرایند، منِ ناچیز که حرفی ندارم بجز گلایه، کدامین گوش به این آلام ِ تکراری ِ سی و اندی ساله توجه میکنند
خواستم بگویم که رژیمِ اسلامی شما بر پایه دروغ و دغل گذاشته شده است. ریا و تظاهر به تقوا، از راههای نان در آوردن در این سیستمِ امام زمانی است. هزاران جیره خوار، پیشانی را داغ میکنند تا جای مهر تقوا را مستند نمایش دهند و بر سر سفره ضیافت انقلاب بنشینند و شکمی از عزا در آورند. تکلیف خلق چیست؟
قصد داشتم شکوه کنم که:
یابن الفاطمة الزهرا، امام خامنهای، رهبر ِ مسلمانانِ جهان (بغیر از یک میلیارد نفر اهل سنت) علی الظاهر بر شما امر مشتبه شده که عالم العلما هستید، یک شبه مرجعیت تقلید و ولی فقیه شدید، فضیلتها برایتان ساخته شد، مخالفین را محاربِ خداوند نامیدید، به داخل خوابگاههای دانشجویان حمله کرده و میکنید، با خودرو از روی جنازهی مردم رد میشوید، دخترانِ این سرزمینِ بی زبان را با مشت و لگد ارشاد میکنید، حریم خصوصی امت را میشکنید، متجاوزان به نوامیسِ ملت را سوگلی میکنید، جوانان را محبوس یا به چوبههای دار میسپارید، از تروریستها و آدمکشان پهلوان سازی مینمایید و با سخاوت برایشان هزینه میفرمایید، در انتخابات تقلب میکنید، رابین هودها و سیندرلاها ساخته و صادر مینمایید، آموزشگاه و کمپِ تروریست پروری راه انداختهاید، بیمارستانها و نیروگاهها به دیگران اهدا کرده و میکنید، خُمسِ همه محصولات بخدمت شما میآید، کشورهای همسایه را ناامن میخواهید تا هلال شیعی تشکیل دهید، پناهجوی ِ گرفتار ِ افغان را به نبرد ِ سوریه اعزام مینمایید، از مسئولینتان میخواهید که مسائلِ پشت پرده را کِش ندهند، منابع کشور را به حراج میگذارید، دخترکانمان را اجاره میدهید، رودخانه و دریاها را خشک یا میبخشید، حتی به خاکِ ایران هم رحم ندارید، شدیداً پیگیر ِ تسلیحات اتمی هستید، شاید صدها میلیارد دلار خسارت جنگ را بیصدا گرفتید و حاشا نمودید، ظلم فراوان میکنید و هزار و یک شق القمر دیگر! تکلیف عوام الناس چیست؟
میخواستم نعره بزنم:
رهبرِ انقلاب اسلامی، قطعاً من و همسالانم هیچ نقشی در انقلابتان نداشتهایم لیکن بیشترین ضربهها را هم خوردهایم.
دبستانمان که در جنگ و فرار خلاصه شد، یکروز مدرسه نداشتیم و روز دیگر خانه!
معلمانمان هم گاه نصف و نیمه بودند، یکی دست نداشت و یکی پا!
گذشت، دانشگاهی شدیم اما بدون هیچ سهمیهای!
اساتیدمان که قریب به اتفاق از مقربّین درگاه انقلاب بودند و همه هم دکتر!
همین استاد نماها به ما یاد دادند که مطابق فرمایش امام، تخصص مهم نیست بلکه تعهد به انقلاب است که اهمیت دارد
بعد از دانشگاه، هر جا بودیم اول از همه تعهدمان به انقلاب را میبایست ثابت میکردیم
اما هزاران نفر که نه تخصص دارند، نه سواد و نه تجربه، مسئولین این مملکت شدهاند، شرایط کشور را خود ببینید که به چه قهقرایی فرستادهاید؟
من یک مولد بودهام و به آن افتخار میکنم. هر کجای دنیا هم که باشم خودم را وفق میدهم، درد من ِ نوعی و بسیار همچون من درد نابودی کشورم، فرهنگم، اختلاف طبقاتی، رنج مردمم در خفقان و در یک کلام "مرگ آزادی" است
دلم پر بود خواستم چشم ببندم و دهان باز کنم که روزنامههای کثیرالانتشار قانون مجازات اسلامی را بند بند اینگونه اعلام مینمودند:
از نظر مقررات کیفری، اهانت و توهین و غیرو عبارت است از بکاربردن الفاظی که صریح یا ظاهر باشد و یا ارتکاب اعمال و انجام حرکاتی که با لحاظ عرفیات جامعه و با درنظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی و موقعیت اشخاص موجب تخفیف و تحقیر آنان شود
در ماده ۵۱۴ قانون مجازات اسلامی چنین آمد:
هرکس به امام خمینی و یا علیه مقام معظم رهبری به نحوی از انحاء اهانت نماید به حبس تا دو سال محکوم خواهد شد و هر کس به جان رهبر و هر یک از روسای قوای سه گانه و مراجع تقلید، سوءقصد نماید چنانچه محارب شناخته نشود به حبس تا ده سال محکوم خواهد شد و اگر محارب شناخته گردد اعدام میشود
ماده ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی حکم کرد که:
هرکس با توجه به سمت، به یکی از روسای سه قوه یا معاونان رئیس جمهور یا وزرا یا یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی یا نمایندگان مجلس خبرگان یا اعضای شورای نگهبان یا قضات یا اعضای دیوان محاسبات یا کارکنان وزارتخانهها و موسسات و شرکتهای دولتی و شهرداریها، در حال انجام وظیفه یا به سبب آن توهین نماید، تا شش ماه حبس و یا تا ۷۴ ضربه شلاق و یا تا یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم میشود
ماده ۷۰۰ اینگونه بود:
هرکس با نظم یا نثر یا به صورت کتبی یا شفاهی کسی را هجو کند و یا هجویه را منتشر نماید، به حبس تا شش ماه محکوم میشود
در پیچ و خم قوانین بودیم که دیدیم همه موارد مذکور به جرائم سیاسی مربوطند و جرمِ سیاسی نیز در فقه امامیه ظاهراً تعریف نشده است و بسته به نظر ِ قاضی، حکم صادر میشود!
نمونهای را برای اطمینان مطالعه کردم و دیدم که:
آقای محمد نوری زاد روزنامه نگار و مستند ساز از جمله کسانی است که ادبیات او در نقد آیت الله خامنهای چونان بود که از واژهی «پدر» استفاده میکرد اما حتی او هم سخت ترین فشارها را به خاطر نوشتن همان نامههای ممنوعه در اوین تحمل کرد و مورد ضرب و شتم قرار گرفت. یعنی حتی نقدِ دلسوزانه و محترمانه نیز مشمول مجازات است و کُنهِ جرم نیز به همان واژه غریب "اهانت" میرسد
برای محکم کاری نمونهای دیگر خواندم
خانم مهدیه محمدی همسر آقای احمد زید آبادی گفته بود:
یکی از اتهامات همسرش نامهای بود که او در سال ۸۶ به رهبری جمهوری اسلامی نوشته بود درحالی که متن نامه وی سرشار از ادب بوده و چیزی خلاف قانون هم نگفته است. اما خواندم که او هم به شش سال زندان، پنج سال تبعید در گناباد و محرومیت مادام العمر از فعالیتهای سیاسی و اجتماعی محکوم شده است
و دیگر اینکه بیاد آوردم آقای عیسی سحرخیز نیز از اشعاتِ همین قوانین و کلمه سحرآمیز ِ "اهانت" بی بهره نبودهاند و بانیِ اصلیش نیز همین نامهها بودهاند
وی در نهایت از سوی دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی باز هم به اتهام توهین به رهبری و فعالیت تبلیغی علیه نظام به سه سال حبس محکوم شده بود، و مکملش در مرداد ماه ۱۳۹۰ طی حکمی به دو سال حبس دیگر به دلیل فعالیتهای مطبوعاتی سابقش محکوم شد. البته بعدها دوباره بدلیل بازهم "اهانت" به رئیس قوه قضائیه تراژدی دیگری رقم خورد که همه مطلعند
با این اوصاف، بند، ماده و تبصره از مخیلّه ما خارج گشت و خلاصه همه آنها یک سطر شد که شرافت، انسانیت و عدالت را میخکوب کرد:
یا خفه شو یا گُم شو یا بمیر!
شما یک زندان به وسعت ایران ساختید، فرقی هم نمیکند که وکیل باشی یا مجرم، روزنامه نگار یا نویسنده، تاجر یا تولید کننده، متخصص یا مهندس، هر کس که هستی فقط یک معنا داری: زندانی!
من فقط میپرسم و پرسش را حق هر انسانی میدانم زیرا در فرهنگ مان نیز داریم که ندانستن عیب است و نه پرسیدن، لذا چند پرسش ساده را اینگونه عنوان مینمایم:
- درآمد ستاد اجرایی فرمان امام چقدر است؟
- تفاوت مبالغی که بعنوان ولی فقیه بدست میآورید با درآمد شخصی شما چیست؟
- بودجه رهبری بطور سالانه چقدر است؟
- درآمد بنیاد مستضعفان و بیش از چهارصد شرکت تابعه چه میزان است؟
- درآمدهای موقوفات چقدر است؟
- چند درصد از کارخانجات کشور تحت امر شماست و سود حاصله چقدر است؟
- املاک دفتر رهبری چند میلیون متر مربع است؟
- درآمد جرائم قضایی و اموال قاچاق چقدر است؟
- سهم دفتر رهبری از فروش نفت واقعاً چند درصد است؟
- هدایا و مبالغی که مثلا شهرام جزایری و به اعتراف خودش به رهبر اهدا نموده است، چقدر است؟ از چه کسانی گرفته شده؟ برای چه دریافت میشود؟
در آخر بیادم آمد که آیت مصباح یزدی فرمودهاند مردم چه کارهاند؟ مگر مردم همچین حقی را دارند؟ مردم باید تحت امر خداوند باشند و نماینده خدا هم حیّ و حاضر، مقام ولایت فقیه هستند
نتیجه این شده که:
- یا دهان را ببندیم و هیچ نگوییم تا خودمان زیر فشار جان دهیم
- یا اگر که نفس بکشیم به جرمِ محاربه شما ما را اعدام میکنید
- یا اگر هم از ایران برویم یک عمر مردهی متحرکی شدهایم در گوشهای از کره خاکی که نه اصالتی داریم، نه ریشهای و نه حقی، چون مهمان "خرِ" صاحبخانه است!
قدیمیها میگفتند:
خدا هیچکس را به درد ِ چه کنم گرفتار نکند که علاج ندارد! که کرد!
امیرعلی متولی