ایرنا | مصطفی تاجزاده، معاون سیاسی وزیر کشور دولت اصلاحات با اشاره به طرح سوال نمایندگان از روحانی انگیزه برخی نمایندگان سوال کننده از رئیسجمهوری را بهبود شرایط نمی داند و می پرسد چرا وقتی در سال 1390 دلار سه و نیم برابر شد، صدایتان در نیامد و صحبت از استیضاح، استعفا و بیکفایتی دولت نکردید؟
او همچنین درباره راهحلهایی که دولت میتواند با استفاده از آنها بار دیگر امید را به مردم باز گرداند، در این گفتوگو صحبت کرده است. تاجزاده درباره تاکید اصلاحات به از بین رفتن نظارت استصوابی، وضعیت قوهقضاییه، صداوسیما و ... نظرات خود را بیان کرده است که بخشی از مهمترین قسمتهای آن را در زیر میخوانید:
*موضوعاتی چون سوال از رئیس جمهوری مساله مردم نیست. مردم می خواهند نخست، احساس کنند که دولت مشکلات را می فهمد و برای حل آن برنامه دارد و دوم اینکه به نیروهای سیاسی بگویند که وقتش رسیده است سراغ ریشه ها بروند.
*می دانم انگیزه خیلی از کسانی که سوال کردند، بهبود شرایط نیست و «توجه دارم خیلی از مشکلات کشور ناشی از همین [افراد] است و در واقع خود آنها مسبب این وضع بودند» اما نمی توان از حق آنها انتقاد کرد و گفت، چرا آنها از رئیس جمهور سوال می کنند. اتفاقا تصور می کنم آقای رئیس جمهور با مهارت خاصی که از او انتظار می رود می تواند این تهدید را به فرصت تبدیل کند، یعنی در پاسخ به سوال های جدی آنها، حرف های جدی بزند.
*با رفتن رئیس جمهوری به مجلس، میلیون ها نفر آن روز پای صحبت های وی می نشینند. روحانی می تواند این فرصت را با شعارهای کلی تلف کند اگر چه ممکن است مردم را راضی نکند ولی آرام نگه می دارد یا می تواند از این فرصت استثنایی برای بیان مشکلات واقعی کشور و راهکار حل آن استفاده کند.
*روحانی به میزانی که برای تحقق وعده هایش تلاش کند و به مردم گزارش دهد به همان مقدار می توانیم از او دفاع کنیم. می دانیم بخش های زیادی از قدرت را در اختیار ندارد، اما هر جایی که روحانی با مشکلی مواجه شد که خارج از اختیارات دولت است به عنوان شهروند و کسی که به او رای دادم و تلاش کردم او رای بالایی بیاورد، انتظار دارم رئیس جمهوری با مردم حقایق را در میان بگذارد.
*مشکلات فعلی یا ناشی از ضعف دولت است که با تغییر و اصلاح افراد و سیاست ها باید تغییر کند و یا ناشی از کارشکنی دولت پنهان است که جامعه توقع دارد این مسائل با مردم در میان گذاشته شود. همین که این مشکلات به گوش جامعه برسد باعث می شود 50 درصد راه طی شود چون رقیب بلافاصله با فشار افکار عمومی مجبور به عقب نشینی خواهد شد.
*در خاورمیانه تروریست زده، آشوب زده و جنگ زده، مخالف استفاده از زبان تهدید هستیم آن هم در جایی که هر لحظه آبستن وقوع حادثه ای وحشتناک است که اگر رخ دهد بار دیگر سال ها منطقه را به آتش می کشاند.
*علی رغم نواقص و ضعف ها همچنان از روحانی دفاع می کنیم چون معتقدیم نظارت استصوابی انتخاب بهتری برای ملت ما باقی نگذاشته است.
*تردیدی نیست که ترامپ با مذاکره با شخص آقای روحانی در پی کسب اعتبار و پرستیژ است که پس از مذاکره با رهبر کره شمالی به جامعه آمریکا اعلام کند من تنها رئیس جمهوری در آمریکا هستم که پس از چند دهه توانستم رئیس جمهوری ایران را پای میز مذاکره بنشانم.
*ترامپ اگر بتواند تا قبل از ماه نوامبر با روحانی مذاکره کند آنرا پیروزی بزرگی برای خودش تلقی می کند، [طوری که می گوید] «من از برجام خارج شدم و توانستم با زور و فشار روحانی را پای میز مذاکره بکشانم.
*ممکن است رقبای روحانی خیلی حرف ها بزنند ولی متن جامعه دلش می خواهد حداقل از رئیس جمهوری پیام آرام بخشی بشنود.
*پس از اتفاقات 2- 3 ماه اخیر، معتقدم رئیس جمهوری باید ادبیاتش را عوض کند، به این معنا که باید مشکلات را به رسمیت بشناسد تا جامعه احساس کند، دولت کاملا متوجه گرفتاری های بسیار زیاد مردم هست.
*در زمان مناظرهها همه شبکه های فارسی زبان جهان تحت تاثیر آن بودند. معنای این حرف این است که می توان کاری کرد که صدا و سیما «محور» باشد و بقیه تحت الشعاع قرار بگیرند تا این قدر از فضای مجازی به دلیل ایجاد ناامیدی، سیاه نمایی و بدبینی در جامعه ناله نکنیم.
*جامعه با «شعار» قانع نمی شود. رئیس جمهور باید مشکلات را بیان کند و برای حل آن سناریوهای مختلفی ارائه دهد و در مورد آن سناریوها با جامعه حرف بزند و حتی الامکان از رسانه ها به ویژه رادیو و تلویزیون بخواهد وارد بحث جدی در مورد راهکارهای اقتصادی سیاسی و فرهنگی شود. «برای جراحی، امروز زمان مناسبی است.
*معیار ما این است اگر قرار است یک ساختار معیوب، اصلاح شود راهی جز ورود به آن و فشار بیرونی و درونی برای اصلاح آن وجود ندارد. اگر غیر از آن بود در یک صد ساله گذشته، اصلاح طلبان قدرت را رها و در جامعه مدنی فعالیت می کردند.
*هر جا اصلاح طلبان در قدرت قوی عمل کردند، کاملا به نتیجه رسیدند و اگر هم در جاهایی شکست خوردند، پیش از آنکه نشانه قدرت دولت پنهان یا حزب پادگانی باشد، نشانه ضعف خود آنها بوده است؛ چون منسجم نبودند یا برنامه روشن و اراده کافی نداشته اند.
*در جامعه آزاد رقابت گروه ها می تواند موجب کاهش فساد شود، به همین جهت وقتی در جامعه ای آزادی اطلاع رسانی وجود داشته باشد، فساد به حداقل ممکن می رسد چون مفاسد به راحتی افشا و با آن مقابله می شود.
*آقای ولایتی یه جوری با ذوق و شوق می گفت «ما داریم به آب های گرم مدیترانه می رسیم [بطوریکه] صفویه هم نرسید» گویی امپراتوری قوی تر از صفویه تاسیس کرده ایم، در حالی که در همین تهران برای تامین حداقل های مردم مشکل داریم. برخی از مردم ماه هاست گوشت نخورده اند. این ننگ است «این همان چیزی است که آقای بهشتی می گفت که این جامعه لجن است...» اینجا مردم گرسنه باشند که می خواهیم به آب های گرم مدیترانه دسترسی پیدا کنیم؟
*از دولت انتظار می رود اگر نمی تواند در عمل جلوی نقض و زیر پا گذاشتن همه قوانین در قوه قضائیه را بگیرد، رسما اعلام کند که موافق آن نیست. حاکمیت قانون چیزی نیست به راحتی بخواهیم از آن چشم پوشی کنیم. ما تنها انقلاب کلاسیک جهان هستیم که سال اول، قانون اساسی تاسیس و پنج انتخابات برگزار کرد، برای اینکه همه نهادها براساس قانون شکل بگیرد.
*مرحوم بازرگان وقتی از رهبر فقید انقلاب حکم گرفت، هر دوی آنها می گفتند این دولت موقت است چون آن را غیرقانونی می دانستند. دولت قانونی یا دولت پایدار، دولتی است که مردم در انتخابات به آن رای می دهند. حالا پس از 40 سال، به نام مقابله یا اعدام چهار مفسد اقتصادی و اینکه قوانین دست و پا گیر است، همه ضوابط قانونی کنار گذاشته می شود. مگر کشورهای موفق، کشورهایی بودند که تعداد اعدام هایشان بالا بوده است یا اینکه ساز و کاری اتخاذ کردند که با آزادی احزاب، اطلاعات و مطبوعات فساد را به حداقل رساندند؟
*در شرایط فعلی، ایران با آمریکا منافع مشترک زیادی دارد که می تواند زمینه تفاهم های جدی را فراهم آورد درعین حالی که با آمریکا اختلافات بسیار جدی و استراتژیک هم داریم می توانیم آن را کنار بگذاریم و امتیازهایی بدهیم و بگیریم. می توانیم آمریکا را به برجام برگردانیم این خط قرمز ترامپ نیست.
*یکی از جدی ترین مشکلات امروز ما بی کفایتی و ضعف مدیریت در حوزه های مختلف است. واقعا یکی از دلایل اصلی آن به «ویژه گزینی» ها با نظارت استصوابی باز می گردد. هرعنصر با صلاحیتی را سعی کردند حذف کنند هر کسی که سرش به تنش می ارزید کنار گذاشتند تا برای دولت و قدرت مشکل ایجاد نکند. تعبیر «علی مطهری»، تعبیر تلخی است ولی می تواند تا حد زیادی واقعیت را بازگو کند. او زمانی می گفت، کسانی از فیلتر شورای نگهبان رد می شوند که کبریت بی خطر باشند. البته کبریت بی خطر برای حکومت خوب است و کسی معترض آن نمی شود و مشکلات ایران را در این شرایط نمی تواند حل کند.
*مردم میگیوند مشکل ما این است که کوچکترین نشانه ای که احساس کنیم که حکومت و کانون قدرت، پیام مردم و مشکلات و مطالبات آنها را فهمیده، وجود ندارد به همین خاطر نا امید هستیم و گرنه احساس کنیم حکومت، پیام جامعه را شنیده و مصمم است که خودش را اصلاح کند مطمئنا مردم با کمال میل از حکومت حمایت می کنند، زیرا که این موضوع به آینده آنها مربوط است. مردم که نمی توانند در حکومت بروند ولی حکومت می تواند به مردم بر گردد و قانون را مبنا قرار دهد تا جامعه احساس کند که دیده می شود.
*می گویند که اولویت مردم رفع حصر نیست، بله مشکل مردم نان، آب، اقتصاد و محیط زیست است، اما رفع حصر نشانه این است که حکومت پیام مردم را می شنود و می خواهد از این فضای امنیتی خارج شود و کینه و نفرت را کنار بگذارد. چطور است که ما به جامعه می گوییم ما از اوین بیرون آمدیم همه نفرت و کینه همانجا دفن کردم چون نمی خواستیم تا آخر عمر زندانی باشیم، می خواهیم آزاد و انسان باشیم. خب شما هم یک گام به جلو بر دارید.