سایت کلمه - علیرضا کفایی
زمانی آقای احمدی نژاد بهای بسیاری به چاوز می داد و ایران را خانه دوم وی می خواند، چاوز هم "چفیه" را که در دوران جنگ تحمیلی به نمادی مبدل شده بود بر گردن آویخت و بر مزار شهدای دفاع مقدس حضور پیدا کرد.
به تدریج گوشههایی از فساد اخلاقی موجود در سفارت ونزوئلا در تهران افشا شد و پس از تغییر کنسول سفارت ونزوئلا در تهران، به دلیل یک رسوایی اخلاقی، تعداد زیادی از دختران جوان زیر ۲۵ سال ایرانی در این سفارت استخدام و زینتدهنده مجالس و میهمانیها و بزمهای شبانه کارکنان این سفارتخانه قرار گرفتند.
در میهمانیهای این سفارتخانه با سرو مشروبات الکلی، دختران ایرانی با وضع زنندهای حضور می یافتند و کارکنان سفارت ونزوئلا دختران جوان ایرانی را طبق رسم خاصی بین خود قرعهکشی میکردند.
سفارت چاوزی "چفیه" و "تسبیح" را به سخره می گرفتند و موجب آزار روحی برای مردم و رزمندگان می شدند. احمدی نژاد تا جایی پیش رفت که در مورد چاوز به غلوهای بزرگی متوسل شد و واکنشهای بسیاری برانگیخت چنانکه در مرگ وی گفت:"تردید ندارم که او باز خواهد گشت و به همراه صالحان و حضرت مسیح و تنها باقیمانده از نسل پاکان، انسان کامل، خواهد آمد و جامعه بشری را در استقرار صلح و عدالت کامل و مهربانی و کمال یاری خواهد کرد."
اخیراً آقای ولایتی مشاور رهبری در امور بینالملل گفته اند:«از یمنیها یاد بگیریم که چگونه در برابر تهدید و تحریم مقاومت میکنند. به جای لباس لنگ میبندد و اسلحه به دست دارند و چند تکه نان خشک دستشان است با پای پیاده و سعودیها از دست اینها عاجز شدند»
آقایان مجبور نیستند در هر موردی اظهار نظر کنند و موجب توهین به مردم و آرمانهای آنها شوند.
آقای ولایتی از یاد برده اند که مردم در زمان جنگ از همه چیز خود گذشتند و حتی جان را در کف دست تقدیم سرافرازی دین و میهن نمودند و امروز می خواهند برای همین مردمی که آن همه افتخار آفریدند با سفارش لنگ یمنی، الگو بسازند!
از "چفیه" ای که توسط احمدی نژاد و چاوز و ونزوئلا مسخره شد رسیده ایم به "لنگ" یمنی ها و ولایتی و حواله نان خشک.
تعجب نکنید از این اشباح الرجل! سیاسی که مستغرق شده اند در "هاله نور" خیالی و آنچنان چاوز و یمن در آنها حلول کرده که شاید روزی شهیدان پاکباخته این مرز و بوم به فراموشی سپرده شوند و منتظر ظهور چاوز با چفیه و یمنی با لنگ شوند و شاید دستی در کار است تا اسلام و ایران فراموش شود!