- اصلاحطلبان توانایی ارائه راهی که مردم را از وضعیت فعلی بیرون بیاورد ندارند.
- اگر اصلاحطلبان توانایی این را داشتند که جامعه را به جای بهتری برسانند حتماً میبردند. توانایی نداشتند که نبردند.
کیهان لندن - میرمحمود موسوی برادر میرحسین موسوی از «رهبران محصور جنبش سبز» در مصاحبهای جنجالی به شدت به اصلاحطلبان تاخته و اعتبار و عملکرد این جریان سیاسی را زیر سوال برده است.
در مهرماه ۱۳۹۶ محمدرضا تاجیک استاد دانشگاه و مشاور و رییس پیشین مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در دولت محمد خاتمی در مصاحبهای با روزنامه اعتماد، اصلاحطلبان را به سه گروه تقسیم کرده بود:
«دسته اول، آنانکه بعد از تمهیدات و تدبیرهای فراوان، بازِ قدرت را تهییج و تحریک کردند تا دمی بر دوش آنان بنشیند و حالی هم به آنان بدهد، الحمدلله چپقشان چاق است و کبکشان خروس میخواند و سخت به اصلاح و تدبیر منزل شخصی و نزدیکان سببی و نسبی خود مشغولند و تقویت بیضه اصلاحطلبی را در گرو تقویت بیضه خود قرار داده و شتابان پلههای نردبان برج بابل قدرت را بالا میروند.
دسته دوم، اصلاحطلبانی هستند که دویدند و دویدند تا سر کوه قدرت برسند و در این مسیر به هر کسی که سر راهشان بود هم نان دادند و هم آب (چک سفید)، اکنون که در دامنه کوه قدرت هم جایشان ندادند و نان و آب را هم از دست رفته میبینند، حال و احوال خوشی ندارند و به زمین و زمان ناسزا میگویند و از بیوفاییها و بدعهدیها و نارفیقیها و بیمهریها در آه و فغانند.
دسته سوم، اصلاحطلبانی هستند که به تماشای بازی این دو گروه نشستهاند.»
حالا یک سال از این اظهار نظر گذشته و میرمحمود موسوی برادر میرحسین موسوی از «رهبران در حصر جنبش سبز» در مصاحبهای با روزنامه ایران که، پنجشنبه ۱۴ مهر، منتشر شد گفته است که «اصلاحطلبان در سالهای ۷۶ و ۷۷ گفتمان جدیدی مطرح کردند و افق روشنی نشان دادند و در مردم شوق ایجاد کردند که پای صندوق رأی بیایند. مردم هر روز امیدوارانه روزنامه میخریدند و روزنامهها تیراژ میلیونی داشتند. در سالهای اخیر هم مردم منتظر بودند که بالاخره تغییر را در حوزههای مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مشاهده کنند؛ اما مشاهده نکردند.»
ماشین اصلاحطلبان در دهه هفتاد متوقف شده
او دو عامل را دلیل عدم تغییر دانسته: «...یک عامل این بود که آن سدی که در مقابل تغییر است محکم در جای خودش ایستاده. دوم آنکه آن کسانی هم که قرار بود تغییر را به وجود بیاورند حتی توانایی سال ۷۶ را ندارند. آن سد محکمتر و قویتر شده و حرکت رو به تغییر هم ضعیفتر. به این ترتیب ما به این نقطه رسیدهایم. به نظر میرسد که مجموعه اصلاحطلبان در همان ماشینی که در ۷۶ به راه افتاد ماندهاند و در همانجا متوقف شدهاند. به دلیل همین ایستایی، اصلاحطلبان توانایی ارائه راهی که مردم را از وضعیت فعلی بیرون بیاورد، ندارند.»
مردم نمیخواهند بایستند
محمود موسوی با اشاره به اینکه اصلاحطلبان در چارچوب تفکرات دهه ۷۰ ماندهاند ادامه داد: «در این وضعیت نیروهایی که لکوموتیوهای حرکت جامعه به حساب میآیند هر دو در جای خودشان ثابتاند چه آنها که خواستار ایستاییاند و چه آنها که میخواهند تغییر ایجاد کنند. این ایستادن ایجاد ناامیدی میکند چرا که مردم نمیخواهند بایستند. مردم میخواهند به سمتی حرکت کنند که مشکلاتشان حل شود و وقتی کسی نیست خود دست به کار میشوند.»
شنیدن این موضع بهخصوص از زبان میرمحمود موسوی برای اصلاحطلبان گران تمام خواهد شد به ویژه آنکه او در این مصاحبه تاکید کرده که ۲ هفته پیش برادرش میرحسین به خانهی او آمده است و با هم دیدار کردهاند.
در طی سالهایی که میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد در حصر بودهاند سابقه نداشته که یکی از اطرافیان آنها به این صراحت به اصلاحطلبان و جریان اصلاحات حمله کند.
محمود موسوی در ادامهی این گفتگو تأکید کرده است: «صریحتر بخواهم بگویم سقف توانایی مجموعه اصلاحطلبان همین است که تا به اینجا رسیده است. اگر اصلاحطلبان توانایی این را داشتند که جامعه را به جای بهتری برسانند حتماً میبردند. توانایی نداشتند که نبردند. بنابراین دیگر توی ماشین اصلاحطلبان نمیشود نشست. البته اصلاحطلبی با اصلاحطلبان فرق میکند و نباید اینها را با هم مخلوط کنیم.»
هنوز چهرههای سرشناس و کادر رده بالای جناح اصلاحطلب واکنشی به اظهارات محمود موسوی نشان ندادند اما به نظر میرسد سرفصلی تازه برای شکاف بیشتر در بدنه طیف موسوم به اصلاحطلبان باز شده که در میان مردم به استمرارطلبان معروف شدهاند.
البته نباید فراموش کرد که جمهوری اسلامی در «اپوزیسیونسازی» و ایجاد اپوزیسیون بدلی بسیار ماهر است. با بحرانیتر شدن اوضاع نظام و نزدیک شدن به نقطه جوش مردم، از یک سو ریزش بدنه نظام بیشتر و بیشتر میشود و از سوی دیگر زمامداران حکومت به هر ترفندی دست میزنند تا مانع آن شوند و یا روند آن را کند کنند. با این حال نباید تعجب کرد اگر چند روز دیگر میرمحمود موسوی در مصاحبهای دیگر آنچه را در روزنامه ایران گفته منکر شود و یا اعلام کند خبرنگار درست متوجه نشده و یا اینکه برای دلخوشی لشکر بیخاصیت استمرارطلبان مصاحبهای نیز علیه اپوزیسیون و یا رسانههایی که سخنان وی را بازتاب دادهاند انجام دهد.